علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد


علاء الدوله احمد بن محمد بن احمد بيابانكى سمنانى از بزرگان تصوف ايرانى و از شاعران و نويسندگان سده‌هاى هفتم و هشتم هجرى قمرى بود. او را از لحاظ مقام دينى، به لقب ركنالدين و به مناسبت خدمات جوانى‌اش در دستگاه ديوانى، علاء الدوله ملقب ساخته‌اند. محققين و مورخين به واسطه قطبيت و ارشاد، وى را «شيخ» و بعضى به مناسبت اصطلاح رايج فرق صوفيه، او را «شاه علاءالدوله» خوانده‌اند.

علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد
نام علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد
نام های دیگر س‍م‍ن‍ان‍ی‌، ع‍لاءال‍دول‍ه‌

ع‍لاءال‍دول‍ه‌ س‍م‍ن‍ان‍ی‌، اب‍وال‍م‍ک‍ارم‌ اح‍م‍د

ع‍لاءال‍دول‍ه‌ س‍م‍ن‍ان‍ی‌، رک‍ن‌ال‍دی‍ن

بیابانکی، رکن‌الدین احمد بن محمد

نام پدر
متولد
محل تولد
رحلت 736 هـ.ق
اساتید
برخی آثار ‏العروه لاهل الخلوه و الجلوه

‏چهل مجلس

‏خمخانه وحدت

‏مصنفات فارسی

کد مولف AUTHORCODE3762AUTHORCODE

ولادت

وى در ماه ذيحجه سال 659ق در قريه بيابانك سمنان كه در دوازده كيلومترى جنوب غربى شهر سمنان واقع است، متولد شد.

کسب علم و دانش

تحصيلات ابتدايى وى در مكتب‌خانه محلى بيابانك بوده است. تا سن پانزده سالگى از علوم عقلى و نظمى چيزى آموخت و آن‌گاه به همراه عموى خويش، ملك جلال‌الدين، در دستگاه ارغونخان وارد شد و به تدريج مقرب درگاه شاه ايلخانى شد و داراى قبا، كلاه و سلاح گرديد و در اندك مدت مورد توجه و عنايت خاص قرار گرفت.

پدر شيخ علاء الدوله، محمد، ملقب به ملك شرفالدين، در دستگاه سلطنت ارغون‌خان و غازان‌خان پادشاهان ايلخانى، داراى مقام، منزلت، اعتبار و عزت بود. مادر شيخ، خواهر ركنالدين صاين، از عالمان و قاضيان بزرگ عهد ايلخانى بود و علاء الدوله، فقه و حديث را نزد او فرا گرفت.

سال ورود شيخ به ديوان ايلخانيان را 674ق نگاشته‌اند، اما خدمتش در اين دربار چيزى نپاييد. شيخ خود مى‌گويد: جنگى كه بين سلطان و عمويش- سلطان احمد تكودار- در قلب قزوين در گرفت (683ق) در آن‌گاه من بيست و چهار سال داشتم و از همراهان و ملازمان ارغوخان بودم.

اما خدمت به ارغون‌شاه را ترك نگفت تا سال 685ق فرارسيد و شيخ به واسطه كسالت، خدمت ايلخانيان را ترك و به موطن خود سمنان بازگشت و در بيست و شش سالگى، به تحصيل و دانش و تهذيب اخلاق و طلب سلوك، همت گماشت. ادبيات عرب را نزد سيد اخفش و علم فقه را نزد سيد تاجالدين آموخت و از ركنالدين صايم و رشيد ابن ابى القاسم استماع حديث نمود و اجازه روايت گرفت.

سير و سلوك عرفانى وى، از كناره‌گيرى خدمات ديوانى و انفاق و تطهير اموالش آغاز شد، چنان‌كه غلامان و كنيزان خود را آزاد ساخت و حقوقى را كه از ديگران بر عهده وى بود، رها كرد و اموال خود را وقف نمود و خانقاه سكاكيه سمنان را كه منسوب به شيخ حسن سكاك سمنانى، از مشايخ قرن پنجم و ششم هجرى بود، بازسازى نمود.

پس از چندى براى ديدن قطب زمان و مرشد كامل، راه بغداد پيش گرفت و در بيست و هشت سالگى، به آن شهر رفت و دست ارادت به مطلوب خود داد و سپس از آن‌جا براى گزاردن حج، به مكه مشرف شد و اين نخستين حج او بود و بعد از آن نيز چند بار ديگر اين زيارت را تجديد كرد. وى تا سال 699ق هنوز در خدمت عبدالرحمن اسفراينى بسر مى‌برده است و در اين مدت در سير و سلوك و يا شايد بعد از آن، چند گاهى در سير بلاد قدس، شام و امثال آن نواحى، روزگار مى‌گذرانده است. خواجوى کرمانى از ارادتمندان او بوده است و گردآورى ديوان اشعار وى را نيز به او نسبت داده‌اند.

آرامگاه وى سمنانى در روستاى صوفى‌آباد قرار دارد.

تأليفات

  1. خمخانه وحدت؛
  2. ديوان اشعار؛
  3. مطلع النقط و مجمع اللقط؛
  4. سرالبال فى اطوار سلوك اهل الحال؛
  5. سلوه العاشقين و سكة المشتاقين؛
  6. مشارع ابواب القدس و مراتع الانس؛
  7. مناظر المحاضر للناظر الحاضر؛
  8. العروة لاهل الخلوة والجلوة (العروة الوثقی
  9. آداب السفره؛
  10. ارشاد المومنين؛
  11. ارشادنامه؛
  12. شرح حديث رواح المومنين؛
  13. شرح فصوص الحكم؛
  14. فتح المبين لاهل اليقين؛

منابع

وبلاگ شيخ علاءالدوله سمنانى، نوشته محمد گلستانه، 12 ارديبهشت 1390.


وابسته‌ها