فرائد السلوك
نام کتاب | فرائد السلوک |
---|---|
نام های دیگر کتاب | نثر قرن هفتم هجری |
پدیدآورندگان | نورانی وصال، عبدالوهاب (مصحح)
سجاسی، اسحاق بن ابراهیم (نويسنده) افراسیابی، غلامرضا (مصحح) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BJ 142 /س3ف4 |
موضوع | اخلاق
نثر فارسی - قرن 7ق. |
ناشر | پاژنگ |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1368 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11400AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«فرائدالسلوك» اثر اسحاق بن ابراهيم بن غانم طائى سجاسى از جمله كتب اخلاق و آداب قرن هفتم هجرى (609- 610ق) به زبان فارسى است كه با نثرى فصيح و مشحون از امثال و شواهد شعرى فارسى و عربى نوشته شده است.اين كتاب، از اين جهت كه نمونه خوبى از نثر واپسين دوره سلامت و انسجام نثر فارسى و نشانگر جريان تحول ادبى عرب و كيفيت نهضت ترجمه در ايران است، از اهميت ويژهاى برخوردار است.
ساختار
كتاب مشتمل بر مقدمهاى مفصل از محقق كتاب و ده باب است كه به شيوه شبيه كليله و دمنه و سندبادنامه نگاشته شده است.
عناوين ابواب كتاب عبارت است از: عقل، علم، عدل، جود، عزم، حزم، حكمت، شجاعت، عفت و مكارم اخلاق.
انگيزه نويسندگان كتابهايى از اين دست، بيان تعليماتى بايسته پادشاهان و فرمانروايان و بزرگان در اداره امور مملكت و در رابطه با سرزمينهاى ديگر و انتخاب نيكوترين روش در ايجاد ارتباط سالم و منطقى ميان زمامداران و عامه مردم است.
گزارش محتوا
در ابتداى اثر مقدمه ارزشمندى به قلم محققين كتاب نوشته شده است كه حاوى مطالب مفيدى است و لازم است پيش از پرداختن به متن مورد مطالعه قرار گيرد. از جمله عناوين اين بخش عبارت است از:تأثير فرهنگ اسلامى در تمدن بشرى، اوضاع تاريخى عصر مصنف، اتابكان آذربايجان و احوال مصنف. كيفيت تصحيح كتاب بر مبناى پنج نسخه موجود از كتاب نيز در بخش ديگرى مورد مطالعه قرار گرفته است.
فرائد السلوك حاوى معانى بلند تربيتى، مذهبى، اجتماعى و گاه سياسى با استفاده از فضاى داستانهايى منطبق با زندگى طبيعى آدمى و گاه قصههايى متكى بر اعتقادات خرافى و حيات حيوان و با شخصيتهاى انسانى است.
مطالب كتاب و كيفيت كاربرد كلمات و جملات و عبارات عربى و مهارت در ايجاد ارتباط و سازگارى در ميان عربى و فارسى، دليل آگاهى و تبحر نويسنده در علم عربى و فنون مربوط به آن است. از سوى ديگر استعمالهاى متوالى و محاورهگونه جملههاى عربى و بيان مسائل اجتماعى و فرهنگى خاص عربى، نشانه تأثيرپذيرى از فضاى اجتماعى و فرهنگى سرزمينهاى عربى است. شايد نويسنده مدتى زياد از روزگار تحصيلى خود را در سرزمينهاى عربى گذرانده و به زبان مردم آنجا، محاوره و مكاتبه داشته است.
نويسنده در ابتداى كتاب به روش حكماى الهى و متكلمين در تبيين كيفيت آفرينش جهان و خلق و پيدايش موجودات عالم سخن گفته و رشته كلام را به شرح طبقات موجودات و درجات آنها از جماد و نبات وحيوان و انسان و نيز بيان مراتب آدميان نسبت به تقرب ايشان به درگاه خداوند كشانيده است. گريزى نيز به مقام و موقعيت پادشاهان در عالم زده و از فرّه ايزدى و كيفيت انتقال آن از پادشاهى به ديگر پادشاه تا اتابك ازبك بن محمد سخن گفته است.
در بابهاى دهگانه كتاب، مولف پس از ذكر موضوع هر باب، با استفاده از آيات مباركه قرآن مطابق و يا متناسب با مفهوم هر باب، توضيح و تفسيرى بيان مىدارد. گاه بدون آوردن آيه، تحليلى منطقى و يا كلامى از عنوان و موضوع باب پيش آورده و با ذكر داستانى منطبق با مفهوم باب، با استفاده از شخصيتهاى متفاوت داستانى و آوردن داستان در داستان، به بيان فائده آن خلق و خوى پسنديده مىپردازد. او در اين قسمت استادانه گريزى به نام پادشاه زده و به اثبات آن فضيلت در وى پرداخته و در آخر با انشاء قطعهاى مدحيه مردّف به رديف عنوان باب، مطلب را به پايان مىبرد.در داستانهاى اصلى هر باب غالباً دو شخصيت با خصلتهاى مغاير و گاه متضاد-جانور يا انسان- روبروى يكديگر قرار گرفته و در سير تكاملى داستان در ميان آنها براى اثبات منطق و حقانيت يكى از دو حريف به داستانهاى فرعى و استشهادات و تمثيلات گوناگون، متوسل شده و سرانجام پس از طول و تفصيل و كشمكشهاى بسيار، داستان با پيروزى حريف صاحب فضيلت پايان مىيابد.
در داستانهاى فرائد السلوك، خصوصاً زن به طور واقعبينانه و قانعكنندهاى مورد توصيف قرار گرفته و در غالب اختلافات در اين داستانها حق با زن است. در اين كتاب زن با سيما و شخصيتى دگرگونه و با رفتارها و خويهاى طبيعى ظاهر مىگردد. در اين كتاب زن، صاحب فضل و فهم و كمال و پس از مرگ مرد خويش مردانه عهدهدار آموزش و پرورش فرزند خود مىگردد و وى را از اتلاف دارائى پدر مانع مىشود.
به لحاظ اجتماعى و سياسى، طبق يك انديشه كهن ايرانى، مُلك و دين توأمانند كه البته به صورت عبارت عربى يا حديث مأثور نيز نقل كردهاند. هر پادشاهى كه رعايت مصالح دين نمايد، سزاوار سلطنت باشد و هر كس از كفايت مهمات دين بازماند، پادشاهى بر او بشورد و ملك او را آفت رسد.
بعضى از پادشاهان به سعادت عقل و فرّ الهى ممتازند. اين ويژگى را به دَرى «فره» و به پهلوى «ورج» و به پارسى «خوره كيانى» خوانند. فريدون و كيخسرو از جمله شاهانى بودند كه از فرّ الهى برخوردار بودند. كسانى كه بدون اين دو ويژگى الهى بخواهند به زور يا نيرنگ بر تخت بنشينند مُلك از وجود ايشان متنفر و گريزنده است. مؤلف بر پيشانى پادشاه معاصر خود، يعنى ازبك بن محمد بن ايلدگز «آن نور عِلوى» را مشاهده مىكند لذا كتابى را كه سالها آرزو داشته بنويسد بدو تقديم مىكند.
وضعيت كتاب
نسخه حاضر در برنامه حاوى پاورقىها و نيز تعليقات مفصلى به قلم مصححان كتاب دكتر نورانى وصال و غلامرضا افراسيابى است كه حاكى از دقت ايشان بر تصحيح و توضيح مشكلات فرائدالسلوك است. فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام در انتهاى كتاب آمده است.
منابع مقاله
1-مقدمه مصححان و متن كتاب
2-ذكاوتى قراگزلو، عليرضا، نقد و معرفى كتاب فرائد السلوك، آينه ميراث، سال پنجم، تابستان 1381، ش 1، ص13-15.