خوانساری، محمد


«محمد خوانسارى»، در سال 1300ش، در اصفهان به دنيا آمد. پس از طى دوره ابتدايى در مدرسه ايران، دوره متوسطه را در دبيرستان سعدى اصفهان به پايان رساند. پس از انجام تحصيلات مقدماتى و بعد از مدتى پرداختن به تحصيلات حوزوى، جهت ادامه تحصيلات كلاسيك وارد دانشسراى مقدماتى شد.

خوانساری، محمد
نام خوانساری، محمد
نام های دیگر
نام پدر
متولد 1300 هـ.ش
محل تولد
رحلت
اساتید
برخی آثار
کد مولف AUTHORCODE8368AUTHORCODE

در سال 1319، به اخذ ديپلم دانشسراى مقدماتى نايل شد. از آنجا كه رتبه دوم را دارا بود جهت ادامه تحصيل در دانشسراى عالى به تهران آمد. از استادان بنامش در اين دوره مى‌توان از مرحوم جلال‌الدين همايى، مرحوم رضازاده شفق و مرحوم مدرس رضوى نام برد. انتقال به تهران، در ادامه مسير علمى و تكميل تحصيلاتش نقش بسزايى داشت.

ايشان از همان سال‌هاى اول دبيرستان هم‌زمان با كسب علوم كلاسيك، به تحصيل زبان عرب و علوم دينى نيز همت گمارد و در جلسات درس چند تن از علماى طراز اول اصفهان كه داراى درجه اجتهاد بودند، اصول عقايد، اخلاق و ديگر علوم مرتبط را آموخت.

قسمتى از شرح منظومه حاجى سبزوارى و قسمتى از شرح اشارات را هم در محضر حاج ميرزا ابوالحسن شعرانى تلمذ نمود و بعدها در مقابله و تصحيح كتاب «مصباح الهداية» جلال‌الدين همائى با وى به همكارى پرداخت.

در سال 1321ش و پس از پايان دوران دانشسراى عالى، براى انجام تحصيلات دانشگاهى در رشته فلسفه، وارد دانشگاه تهران شد و در رشته فلسفه و علوم تربيتى شروع به تحصيل كرد. در اين سال‌ها نيز تحت تعليم بزرگانى چون مرحوم دكتر يحيى مهدوى، على‌اكبر سياسى، مرحوم فاضل تونى و مرحوم ملك‌الشعراى بهار بود.

در سال 1323ش و با اخذ مدرك فلسفه و علوم تربيتى، فارغ‌التحصيل گرديد، سپس به دعوت دكتر سياسى، رئيس وقت دانشگاه تهران، با رتبه دبيرى به تدريس در دانشگاه پرداخت.

مدتى نيز براى مطالعات علمى به پاريس رفت و در كلاس‌هاى روان‌شناسى و فلسفه و زبان شركت نمود. لازم به ذكر است كه مدتى به منزل مرحوم تونى مى‌رفت و نزد ايشان تلمذ مى‌نمود؛ از متون عربى گرفته تا منطق و فلسفه اسلامى، اما بيشتر از همه روى منطق كار مى‌كرد.

در عرصه تدريس در دانشگاه، علاوه بر فلسفه و به‌خصوص منطق كه بعدها به‌صورت شاخص‌ترين تخصصش درآمد و به مقتضاى ويژگى‌هاى رشته فلسفه در آن روزگار، به تدريس علوم تربيتى، روان‌شناسى و جامعه‌شناسى نيز مى‌پرداخت.

بدين ترتيب او كه از عهده تدريس درس‌هايى چون روان‌شناسى و علوم تربيتى، به‌خوبى برمى‌آمد، هم‌زمان چندين درس ديگر، از جمله تدريس منطق صورى را نيز در دانشگاه عهده‌دار شد و عجيب اينكه در مدت زمانى اندك در امر تدريس موفقيتى چشمگير يافت؛ به‌گونه‌اى كه كلاس‌هاى درسش از شلوغ‌ترين كلاس‌ها بشمار مى‌آمد و اين موضوع در آن مقطع براى بسيارى از اساتيد و همكارانش امرى شگفت‌آور به نظر مى‌رسيد. عبدالمحمد آيتى، نويسنده و مترجم بزرگ معاصر، كه خود از شاگردان درس روان‌شناسى خوانسارى در دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران بوده است، بيان مى‌كند كه خوانسارى به‌رغم سن كمش در آن زمان، بسيار خوب تدريس مى‌كرد و به‌راحتى از عهده اداره كردن كلاسى 100 نفرى برمى‌آمد.

در حين تدريس در دانشگاه، تحصيلاتش را در رشته ادبيات فارسى آغاز نمود و در سال 1329 با احراز رتبه اول در آن رشته نيز موفق به كسب مدرك ليسانس شد. در فاصله سال‌هاى 1332 تا 1339ش، موفق به گذراندن تمامى دروس دوره دكتراى زبان و ادبيات فارسى شد. موضوع رساله خود را «توصيف كيفيات نفسانى در مثنوى مولانا» قرار داد و استاد راهنمايش در اين رساله، بديع‌الزمان فروزانفر بود.

از اساتيد بنامش در اين دوره مى‌توان از بديع‌الزمان فروزانفر، جلال‌الدين همايى، احمد بهمنيار، ميرزا عبدالعظيم خان قريب، ابراهيم پورداوود، صادق كيا، دكتر حسين خطيبى نام برد. سپس جهت مطالعات علمى و تكميل تحصيلات به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن پاريس به تحصيل پرداخت.

در دانشگاه سوربن، از محضر اساتيد بزرگ و برجسته‌اى چون پروفسور پواريه، ژان وال، برنشويگ و پياژه بهره برد. درس اصلى‌اش در اين دوران، منطق ارسطويى بود كه آن را از محضر پواريه آموخت. همچنين با حضور ممتد در كلاس‌هاى پروفسور ژان پياژه، نظريه‌پرداز نامدار سوئيسى، معرفت‌شناسى تكوينى را نيز به بهترين شكل ممكن ياد گرفت.

در سال 1340، موفق به دريافت درجه دكترى در منطق و فلسفه با عالى‌ترين درجه گرديد. پس از مراجعت از فرانسه، به تدريس در دانشگاه تهران ادامه داد و براى سال‌ها، تدريس درس‌هاى: منطق، فلسفه عمومى، صرف و نحو متون فارسى فلسفى و فلسفه اسلامى را بر عهده داشت. در سال 1361ش و در سن 61 سالگى به درخواست خود، از دانشكده فلسفه و ادبيات دانشگاه تهران بازنشسته شد، اما به گواه تأليفات و تصدى‌هاى علمى‌اش، بعد از دوران بازنشستگى نيز خود را فارغ از دانش و پژوهش نيافت و همچنان به تلاش‌هاى علمى و فلسفى ادامه داد.

از تاريخ دوم مرداد 1369، به عضويت پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسى انتخاب گرديد و از آن زمان تا پايان عمر به‌عنوان عضو گروه واژه‌گزينى با اين فرهنگستان به همكارى پرداخت.

از نكات جالب زندگى علمى او اينكه از يك‌سو بهترين اساتيد و ميراث‌داران ادب و حكمت را در سمت استادى مرحوم خوانسارى مى‌توان ديد و از سوى ديگر، خيل قابل توجهى از استادان صاحب‌نام دانشگاه‌هاى مختلف ايران، شاگردان مرحوم خوانسارى و فارغ‌التحصيل دانشگاه تهران بشمار مى‌آيند.

انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، در سال 1386 و در زمان حيات محمد خوانسارى، كتابى در باره زندگى‌نامه و خدمات علمى و فرهنگى او به چاپ رسانيده است.

ايشان در سال 1382 در سومين همايش چهره‌هاى ماندگار به‌عنوان چهره ماندگار در رشته منطق معرفى شد و همچنين در سال 1384 به‌پاس خدمات بى‌شمار علمى و فرهنگى، موفق به دريافت نشان انجمن آثار و مفاخر فرهنگى شدند.

ايشان پس از طى يك دوره بيمارى، در شامگاه پنج‌شنبه 13 اسفند سال 1388ش در تهران درگذشت. در وصيت‌نامه‌اش خواسته بود كه پس از مرگ، پيكرش از دانشگاه تهران تشييع گردد، پس به خواسته او عمل شد و پيكرش، ساعت 9 صبح روز يك‌شنبه، 16 اسفند از مقابل مسجد دانشگاه تهران به‌سوى بهشت زهرا تشييع گرديد و در قطعه ناموران بهشت زهرا به خاك سپرده شد.

آثار

1. منطق صورى (مشهورترين كتاب استاد)؛

2. مقولات (ترجمه كتاب معروف ارسطو

3. صرف و نحو و اصول تجزيه و تركيب، در 15 جلد؛

4. مختارات من الأدب الحديث؛

5. فرهنگ اصطلاحات منطقى (به انضمام واژه‌نامه فرانسه و انگليسى)؛

6. ترجمه و تصحيح و مقدمه «إيقاظ النائمين»، اثر ملا صدرا؛

7. تأليف كتاب درسى منطق براى سال سوم دبيرستان رشته علوم انسانى در چندين دوره تا مهر 88؛

و...

منابع مقاله

http://www.tebyan.net

http://hamshahrionline.ir

http://www.ensani.ir


وابسته‌ها

عارفانه / نوع اثر: کتاب / نقش: گردآورنده

فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

ايساغوجي و مقولات / نوع اثر: کتاب / نقش: ترجمه و تصحيح

مجموعه مقالات بدر الدين کتابي، به ضميمه يادنامه / نوع اثر: کتاب / نقش: مقدمه‌نويس

إيقاظ النائمين / نوع اثر: کتاب / نقش: تصحيح و تعليق

صرف و نحو و اصول تجزيه و ترکيب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

منطق صوری / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده