علم الأصول تاريخاً و تطوراً

علم الأصول تاریخا و تطورا
نام کتاب علم الأصول تاریخا و تطورا
نام های دیگر کتاب
پدیدآورندگان فاضل قائینی نجفی، علی (نويسنده)
زبان عربی
کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏148‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏2‎‏ع‎‏8‎‏
موضوع اصول فقه شیعه - تاریخ
ناشر دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
مکان نشر قم - ایران
سال نشر 1376 هـ.ش یا 1418 هـ.ق
کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE12656AUTOMATIONCODE


معرّفى اجمالى

«علم الاصول تاريخاً و تطوّراً»، تأليف على فاضل قايينى نجفى، به زبان عربى و در زمينه تاريخچه علم اصول است.

ساختار

كتاب، داراى دو بخش و يك خاتمه است: بخش اول با چهار فصل، در باره پيدايش علم اصول، بخش دوم نيز با چهار فصل، در مورد تطوّرات آن و خاتمه، مشتمل بر چند فايده عام است.

گزارش محتوا

بخش اول، در باره پيدايش علم اصول فقه و مشتمل بر چهار فصل است كه به ترتيب زير بيان مى‌شود:

1. امور عامّه: در اين فصل، مباحث زير بررسى مى‌شود:

الف) تعريف علم اصول: علم به قواعدى است كه براى استنباط احكام شرعى ممهّد و ممحض شده است و غايت آن، قدرت بر استنباط احكام شرعى و موضوع آن يا ادلّه اربعه و يا هر چيزى كه در طريق استنباط حكم شرعى به كار مى‌رود، است.

ب) ادله در نزد شيعه: قرآن، سنت، اجماع و عقل.

ج) رابطه فقه و اصول فقه: ميان اصول فقه با علم فقه ارتباط عميقى وجود دارد و نسبت بين آنها، نسبت مقدّمه و ذى المقدمه است و اصول، نسبت به فقه، همانند منطق، نسبت به فلسفه است.

د) مقدمات عمل استنباط: علم نحو، تفسير، منطق، حديث، رجال و علم اصول.

2. اجتهاد در عصر ائمّه: اصحاب ائمّه، به‌جهت پاره‌اى از شرايط، ناگزير به اجتهاد با استناد به قواعد كلى موجه و مقبول بودند، زيرا اولاً: هميشه و در همه حال به ائمه دست‌رسى نداشته‌اند، نظير شيعيان خراسان و يمن.

ثانياً: ائمه(ع)، اصحاب شايسته خويش را به اجتهاد در احكام و دادن فتوى تشويق مى‌كردند، نظير امر امام صادق(ع) به ابان بن تغلب كه در مسجد بنشيند و براى مردم فتوا دهد.

ثالثاً: ائمه، به جواز اجتهاد صحيح از سوى اصحاب تصريح كردند.

رابعاً: روايات نقل شده از ائمه(ع)، در بحث اخبار متعارض و علاج آنها، حجيّت خبر ثقه و امثال اينها، همگى دلالت بر جواز اجتهاد اصحاب به‌طور مطلق دارند.

مؤلف، در اين فصل، ادلّه عقليه و نقليه‌اى ارائه مى‌دهد كه در عصر ائمه(ع) اجتهاد وجود داشت.

3. زعامت دينى و فتوا: عمليات فتوا به حكم شرعى در نزد اماميه تطوّراتى داشته است؛ در ابتدا، اشخاصى از اصحاب ائمه، مانند زراة بن اعين، يونس بن عبدالرحمن، محمد بن مسلم و امثال اينها، با نقل نص حديث براى استفتاء كنندگان، فتوا مى‌دادند، سپس در تطوّرات بعدى، با نص روايت بدون ذكر سند، فتوا مى‌دادند و...

4. ديدگاه شيعه نسبت به قياس و استحسان: شيعه، به پيروى از ائمه(ع)، در برابر قياس و استحسان، موضع سلبى داشته و شديدا منكر آن دو مى‌باشد.

بخش دوم، در باره تطوّرات علم اصول فقه است و شامل چهار فصل مى‌باشد:

1. مرحله اول: در اين دوره، قواعد علم اصول بر اساس روايات بوده، نه تعبيرات و اصطلاحاتى كه در دوران متأخر مرسوم شده است و بيشتر روايات اين علم در عصر صادقين(ع) بود كه به اصحاب خود قواعد اين علم را املاء مى‌نمودند. شخصيت‌ها و تأليفات اين دوره، عبارتند از: هشام بن حكم كه كتابى در باره الفاظ و مباحث مربوط به آن نوشت؛ يونس بن عبدالرحمن، صاحب كتاب«اختلاف الحديث و مسائله»؛ ابوسهل نوبختى، صاحب كتاب«الخصوص و العموم»؛ حسن بن موسى نوبختى، صاحب كتاب«الخبر الواحد و العمل به» و«الخصوص و العموم». اين دوره در مدينه، كوفه و قم مركزيت داشت.

2. مرحله دوم: اين مرحله، آغاز عصر تصنيف بود و مهم‌ترين شخصيت‌هاى اين دوره عبارتند از ابن ابى عقيل صاحب كتاب«المتمسك بحبل آل الرسول»؛ ابن جنيد اسكافى صاحب كتاب«كشف التمويه و الالباس على اغمار الشيعة فى امر القياس»؛ سيد مرتضى صاحب كتاب«الذريعة فى علم اصول الشريعه» و...

3. مرحله سوم: برخى از محققان از جمله شيخ طوسى، ابن ادريس، محقق حلّى، علامه حلّى، فخر المحققين، شهيد اوّل، شهيد ثانى، شيخ بهائى، صاحب معالم، محقق خوانسارى، فاضل تونى و محقق شيروانى از مهم‌ترين شخصيت‌هاى اين دوره محسوب مى‌شوند.

4. مرحله چهارم: مرحله چهارم، در كربلا توسط وحيد بهبهانى ظهور كرد. وى، در عصرى زندگى مى‌كرد كه اخبارى‌گرى سيطره داشت. او، با تلاش فراوان توانست اخبارى‌گرى را ساقط و اصولى‌گرى را به جاى آن بنشاند. اين دوره، با وحيد بهبهانى شروع شد و با آخوند خراسانى و متأخرين از علماء، مانند محقق عراقى، اصفهانى، نايينى و خويى به اوج خود رسيد.

مؤلف، در خاتمه كتاب، تحت عنوان«فوائد عامّة» به تبيين اصطلاحاتى از قبيل اصول فقه، حاشيه، تقريرات پرداخته و كتاب را به اتمام مى‌رساند.

منابع

مقدمه و متن كتاب.


پیوندها

مطالعه کتاب علم الأصول تاریخا و تطورا در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور