پیراسته تاریخنامه هرات

    از ویکی‌نور
    پیراسته تاریخنامه هرات
    پیراسته تاریخنامه هرات
    پدیدآورانفکرت، محمد آصف (به کوشش) سیفی هروی، سیف بن محمد (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرتاریخ نامه هرات تاریخ نامه هرات. برگزیده
    ناشربنياد موقوفات دکتر محمود افشار
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1381 ش
    چاپ1
    شابک964-6053-93-9
    موضوعهرات - تاریخ
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏374‎‏ ‎‏/‎‏ﻫ‎‏4‎‏س‎‏9‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    پیراسته تاریخ نامه هرات یا تاریخ‌نامه هرات، نوشته سیف بن محمد بن یعقوب سیفى هروى (681- پس از 721 ق) و به زبان فارسى است؛ گزارش اوضاع و رخدادهاى هرات از آغاز تاخت مغول تا سال 721ق. سیفى تاریخ‌نامه را به دستور فرمانرواى هرات، ملک غیاث‌الدین محمدکرت، نگاشته است.

    ساختار

    در آغاز، مقدماتى در اساطیر، اخبار و روایات در تاریخ و چگونگى ساختن شهر هرات و سازنده یا سازندگان آن و نیز مطالبى در احوال و اوضاع شهرهاى نزدیک هرات؛ همچون مرو، نشابور و... آورده است. سپس رخدادها را از سال 634 تا سال 721ق به گونه سال شمار به تفصیل آورده و مجموعه مطالب کتاب که اکنون در دست است، در 138 فصل، یا چنانکه مؤلف نام نهاده، در 138 ذکر به پایان مى‌رسد؛ هر چند مؤلف در مقدمه مى‌نویسد که او کتاب را در 400 ذکر تمام کرده است.

    گزارش محتوا

    سیفى در چگونگى تألیف تاریخ‌نامه مى‌نگارد که او کتاب مجموعه غیاثى را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایى خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاث‌الدین تقدیم کرده است. ملک سیفى را نواخت و او را به نگارش رخدادهاى هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. سیفى از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخى درست از هرات و رخدادهاى آن در دست نیست گزارش‌گران و جهان‌گردان آن چه خود مى‌خواهند، به هم مى‌بافند و باعث گمراهى مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق مى‌گردند.»

    سیفى در پایان رخدادهاى سال 721ق مى‌نگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجى غازى غیاث‌الحق و الدین خلد ملکه که من بنده را به نظر عنایت منظور دارد تا به اندک روزگارى دفتر ثانى را در کتابت آرم.»

    او همچنین از یکى از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبت‌هایش به مؤلف هنگام تألیف کتاب یاد کرده، او را دعا مى‌کند و مى‌نویسد: «اگر تربیت او نبودى، این تاریخ‌نامه که 120 تا کاغذ است، سال‌ها به انجام نپیوستى و بى‌کرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدى.»

    مؤلف نام کتاب را تاریخ‌نامه و یک بار هم تاریخ هرات مى‌نویسد؛ «هر چند پس از وى از این کتاب با نام‌هایى؛ چون تاریخ ملوک کرت و تاریخ ملوک هرات یاد مى‌کنند؛ اما تاریخ‌نامه به این دلیل مناسب‌تر مى‌نماید که این کتاب در بردارنده رخدادهاى کامل دوران ملوک کرت هرات نیست و با گزارش برخى رخدادهاى سال 721ق پایان مى‌پذیرد؛ در حالى که فرمانروایى ملوک کرت تا سال 783ق ادامه مى‌یابد.»

    او چون تصریح مى‌کند که کتاب را در دو سال و نیم نگاشته، در این صورت باید آغاز تألیف سال 718ق بوده باشد.

    سیفى ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زیرا در بسیارى از جاها، چون از نامه یا فرمانى یاد مى‌کند، متن آن را هم مى‌آورد. از سویى او به نقد و صحیح ساختن روایات مى‌کوشد و چون رخدادى را روایت مى‌کند، سپس صورت درست‌تر آن را با یادکرد منبع یا شخصى که آن رخداد را از نزدیک دیده یا شنیده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است که» نقل مى‌کند؛ گاهى چون از جایى یا کسى یاد مى‌کند به تعریف و تشریح آن مى‌پردازد؛ مثلاًچون از گروه حایطیان یاد مى‌کند، شرح مى‌دهد که چرا آنان را حایطى مى‌گویند و دقیقا زمان و مکانى را که این نام از آن برخاسته یاد مى‌کند یا هنگامى که از مابیژناباد نام مى‌برد، مى‌نویسد که آن جاى را مابیژناباد مى‌گویند، زیرا آن را مادر بیژن آباد کرده است.

    سیفى منابع و مآخذ را به وضوح و با ذکر نام مؤلف بیان مى‌کند؛ مثلاًتاریخ‌نامه هرات از فامى، تاریخ علایى، تاریخ جهانگشاى، تاریخ غازانى و تاریخ منهاج سراج.

    سیفى هنگام گزارش کارنامه شاهان از ویژگى‌هاى اخلاقى و فرهنگى آنان نیز یاد مى‌کند و گاهى به خرده‌گیرى رفتار و اخلاق آنان نیز مى‌پردازد. مثلاًاز خوشنویسى ملک غیاث‌الدین و این که مدتى به کتابت قرآن مجید سرگرم بوده یاد مى‌کند، یا مى‌نویسد که ملک فخرالدین مردم را از خوشگذرانى و مى‌خوارگى منع مى‌فرمود، در حالى که خود به آن منهیات مبادرت مى‌ورزید یا به قول خودش «با وجود این همه امر معروف و نهى منکر، البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنیدى و شراب صافى نوشیدى» یا امیر حافظ، قرآن مجید را از برداشته است.

    او در موارد مختلف به شرح ساختمان‌ها و ابنیه هرات مى‌پردازد و تصویرى روشن از آبادى‌ها و هنر معمارى در آن شهر به دست مى‌دهد؛ به عنوان نمونه مى‌توان از آبادى‌هاى هرات در روزگار ملک فخرالدین و روزگار ملک غیاث‌الدین یاد کرد.

    در مورد بانوان نیز در تاریخ‌نامه مطالب متعدد مى‌توان یافت؛ مثلاًشمیره دختر جمان افریدون، هماى چهرآزاد دختر بهمن بن اسفندیار، هرات: دختر ضحاک و مادر اسکندر که از آنان در موضوع بناى شهر هرات یاد شده است. سیفى در فصول مختلف از زنان یاد و به نقش آنان در رخدادهاى تاریخى اشاره مى‌کند؛ از آن جمله‌اند: بانو قتلغ الشى (یا ایشى) یکى از خاتونان چنگیزخانى، در ارتباط با واپس فرستادن هراتیان به هرات، شیرین خاتون همسر امیر دانشمند بهادر و ارمک دخترى در جامه سربازان مغول.

    سیفى به فرهنگ و رسوم ایران باستان توجه و تاکید دارد؛ مثلاًآن جا که از آفرین خواندن به رسم عجم یاد مى‌کند، یا جایى که مى‌گوید ملک غیاث‌الدین را به رسم اعاظم ملوک عجم به ملکى خطه محروسه هرات روان گردانند.

    تاریخ‌نامه هرات در عرصه زبان و ادب مقامى والا دارد. بیان چندین روایت اساطیرى در باب بناى هرات ارزش ادبى خاص به تاریخ‌نامه هرات بخشیده است. تاریخ‌نامه هرات، نمونه‌اى است از شیوه نگارش هرات و منطقه زبانى پیرامون آن در اوایل سده هشتم هجرى. تاریخ‌نامه هم نمونه‌اى از نثر منشیانه تازه رواج یافته در زبان فارسى است و هم شیوه ویژه کاربرد مؤلف از این نثر را نشان مى‌دهد؛ در حالى که سیفى به حدى به انشاپردازى رغبت نشان مى‌دهد که گاه چند صفحه را پر مى‌کند، بدون آن که به بیان نکته یا مطلبى در تاریخ بپردازد. او تاریخ را کمتر با انشا مى‌آمیزد، مگر در مورد سجع و جناس که بسیار به استفاده از آن علاقه‌مند است؛ مثلاًبه جاى عشرت عسرت یافتند، از حواشى و مواشى ایشان آن چه گزین و بهین و ثمین و سمین بودى، دیوار بست او را پست کنند، جمله حمله کردند، در هر قدمى صنمى دیدند کشته و در خانه‌اى جانانه‌اى یافتند مرده، هر شهرى که بروى قهرى رفته بود، آن مرد هژبر زور از ولایت غور، به وقت خروش خروس.

    مطالب تاریخى کتاب به آسانى از نثر منشیانه سیفى جدا تواند شد، بدون آن که به شیوه نگارش سیفى دست برده شود.

    ترجمه مطالب تازى به فارسى نمونه زیبایى از زبان ترجمه در عصر نگارنده است. گزینش اشعار فارسى و گاهى تازى بر غناى ادبى تاریخ‌نامه افزوده و گاهى باعث احیاى نام و ماندگارى مطالبى از یک اثر شده است؛ نقل مقدارى قابل توجه از منظومه کرت نامه Kartnama یا Kurtnama با شرح داستان گوینده آن صدرالدین ربیعى پوشنگى (فوشنجى)، تاریخ‌نامه را به صورت مهم‌ترین مأخذ براى آشنایى با این مثنوى و گوینده آن در آورده و نقل مکرر از آن پژوهشگران را به سبک و سخن ربیعى و نقل قطعاتى از سام‌نامه خواننده و پژوه‌شگر را با شیوه مثنوى‌سرایى سیفى آشنا مى‌سازد.

    کاربرد واژه‌هاى مختلف، از نام جاها گرفته تا نام جنگ‌افزارها، اصطلاحات مغولى و به ویژه واژه‌هاى ناب فارسى کتاب را اهمیت خاص زبان‌شناختى مى‌بخشد. نام جاها در هرات، که بسیارى از آن‌ها هنوز بى‌هیچ دگرگونى به همان صورت باقى است پیشینه کهن آن‌ها را نشان مى‌دهد؛ از آن جمله آزاب، اسفزار، انجیر، اوبه، بادمرغان، برامان، برج خاکستر، پاى حصار، بوالیان (یا گوالیان)، پل درقره، پل ریگینه، تولک، جغرتان، جوى آلنجان، دولتخانه، غیزان، پوشنج، قلعه کاه، که‌دستان و جز آن‌ها.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه کتاب