نمادپردازی آوایی از منظر زبانشناسی شناختی
نمادپردازی آوایی از منظر زبانشناسی شناختی | |
---|---|
پدیدآوران | طباطبایی، صالح (نویسنده) گلفام، ارسلان (نویسنده) |
ناشر | لوگوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 9ـ08ـ5613ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
نمادپردازی آوایی از منظر زبانشناسی شناختی تألیف صالح طباطبایی، ارسلان گلفام؛ این کتاب دربارۀ رابطۀ میان واژه و معنای آن به بحث میپردازد. تاریخچۀ مطالعات مختلف دربارۀ نمادپردازی آوایی را بهتفصیل بررسی میکند.
ساختار
کتاب در چهار فصل تشکیل شده است.
گزارش کتاب
یکی از ویژگیهای بنیادین زبان به رابطه میان صورت (آوا) و معنا واژه مربوط است. یک احتمال آن است که چنین رابطهای دلبخواه یا قراردادی باشد و هیچ پیوند طبیعی یا ذاتی میان معنا و صورت برقرار نباشد. در تاریخ زبانشناسی نوین، این رویکرد از سوی فردینان دوسوسور ـ زبانشناسی سوئیسی ـ با این نگره که در زبان، رابطۀ میان دال و مدلول آن همواره رابطهای دلبخواه است، در جریان غالب زبانشناسی جایگیر شد.
اما صاحبنظرانی از بیرون و حتی درون جریان غالب زبانشناسی رابطۀ دلبخواه/ قراردادی میان صورت و معنا را در حوزۀ زبان به پرسش گرفتهاند. بسیاری از آنان این احتمال را پیش کشیدهاند که رابطۀ میان صورت و معنا همواره تابع قرارداد محض نیست، بلکه گاهی پیوندی طبیعی، فارغ از هرگونه قرارداد پیشین، میان صورت و معنا برقرار است. یکی از مثالهای روشن آن نامآواهایی است که به آواز جانوران یا برخی نواهای انسانی یا اصوات حاصل از نحوۀ برخورد چیزها به یکدیگر یا چگونگی حرکت آنها دلالت دارند.
یکی از نخستین زبانشناسانی که به مطالعۀ تجربی پدیدۀ نمادپردازی آوایی پرداختند، ادوارد سپیر ـ زبانشناس ـ مردمشناس آمریکایی ـ بود که در مقالهای با عنوان «مطالعهای در نمادپردازی آوایی»، نخستین یافتههای تجربی خود را دربارۀ این موضوع گزارش کرد. بعد از او پژوهشهایی دربارۀ این موضوع انجام گرفت که این پژوهشها نشان میدهند میان پارهای از آواها و برخی معانی، رابطهای فراتر از قراردادهای زبانی برقرار است. آیا این پیوندهای غیرقراردادی میان آوا و معنا ـ که آن را نمادپردازی آوایی ـ میخوانیم، پدیدهای فراگیر در همۀ زبانهاست؟ چه انواعی از این پدیده وجود دارد؟ چرا و چگونه این پدیده روی میدهد و آیا میتوان آن را بهدرستی تبیین کرد؟ آیا نظریههای زبانشناسی شناختی میتوانند در تبیین پدیدۀ نمادپردازی آوایی راهگشا باشند؟ پیامد تبیین این پدیده از منظر زبانشناسی شناختی چیست؟ آیا باید انتظار داشت چنین تبیینی به تعمیم برخی از نظریههای زبانشناسی شناختی بینجامد؟
این کتاب میکوشد تا نخستین بار در زبان فارسی، این پرسشها را در سه فصل نخست کتاب بهدقت پیش بکشد و به یکایک آنها پاسخ دهد. فصل چهارم و پایانی کتاب دربرگیرندۀ شالودۀ نظری نخستین آنچه را میتوان «نظریۀ استعارۀ مفهومی در سطح واج» خواند، بنیاد میگذارد. انتظار میرود چنین اقدامی به منزلۀ گسترش نظریۀ استعارۀ مفهومی از واژه به واج یا به تعبیری اتخاذ رویکرد تازهای به واجشناسی شناختی باشد. بدین ترتیب به نظر میرسد که تبیین نمادپردازی آوایی به کمک زبانشناسی شناختی کوشش فرخندهای باشد.
بنابراین کتاب حاضر در چهار فصل دربارۀ رابطۀ میان واژه و معنای آن به بحث میپردازد. تاریخچۀ مطالعات مختلف دربارۀ نمادپردازی آوایی را بهتفصیل بررسی میکند، نظریههای پیشنهادی در تبیین این پدیده را وارسی و نقد میکند و سرانجام میکوشد تا نخستین بار بر اساس نظریۀ استعارۀ مفهومی در زبانشناسی شناختی، چرایی رخداد این پدیده را تبیین کند.[۱]
پانويس