ما يحتمل الشعر من الضرورة

    از ویکی‌نور
    ما يحتمل الشعر من الضرورة
    ما يحتمل الشعر من الضرورة
    پدیدآورانسیرافی، حسن بن عبد الله (نويسنده) قوزی، عوض حمد (محقق)
    ناشر[بی نا]
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر1412ق - 1991م
    چاپ2
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ما يحتمل الشعر من الضرورة، از آثار نحوی، لغوی، محدّث، متکلم و قاضى حنفی بوشهری قرن چهارم هجری قمری، ابوسعید حسن بن عبدالله بن مرزبان سیرافى مشهور به ابوسعید سیرافى (متوفى 368ق)، موارد جواز و چگونگی تغییرات در ضرورت‌های شعری در زبان عربی را توضیح می‌دهد. استاد صرف و نحو دانشکده ادبیات دانشگاه ملک سعود (ریاض)، عوض بن حمد قوزی این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزنده بر آن افزوده و شخصیت و آثار ابوسعید سیرافى و همچنین ویژگی‌ها و روش اثر حاضر را معرفی کرده است.

    هدف و روش

    • محقق با تأکید بر آنکه ارتباطم با ابوسعید سیرافى از آنجا شروع شد که شرح او را بر الکتاب مطالعه کردم و شیفته روش جالب او شدم، افزوده است:
    1. در اثنای بررسی شیوه تفسیر ادبی او، متوجه این نکته شدم که سیرافى در «باب ما يحتمل الشعر» از روال شرح الکتاب خارج شده و خودش به تألیفی مستقل پرداخته است زیرا مقدمه‌ای برای آن نوشته و عذر سیبویه را در جامع نبودن بحثش، این مطلب دانسته که او در اینجا درصدد استقصای کامل نبوده است. سیرافى در ادامه، بعد از تعریف ضرورت شعری، خودش اقسام آن را با تفصیل کامل در 9 وجه و 6 باب مستقلّ بیان کرده است.[۱]
    2. عوض بن حمد قوزی یادآور شده است که متأسفانه اعلم شنتمری مرتکب سرقت شده و کتاب حاضر را در النكت في تفسير كتاب سيبويه و تبيين الخفي من لفظه و شرح أبياته و غريبه آورده و به نام خودش ثبت کرده است![۲]

    ساختار و محتوا

    • این اثر از 6 فصل به ترتیب ذیل تشکیل شده است:
    1. زیادت و انواع آن
    2. حذف
    3. بدل
    4. تقدیم و تأخیر
    5. تغییر صورت اعرابی
    6. تأنیث مذکّر و تذکیر مؤنّث.

    نمونه مباحث

    • گاهی از روی ضرورت، کلمه‌ای که در آن ادغامی انجام شده، به اصل خودش بازمی‌گردد و بدون ادغام می‌آید مثلا در این مصراع:
    الحمد لله العليّ الأجلل

    بجای «أجَلّ»، «أجلَل» گفته شده است.[۳]

    • در هنگام ضرورت شعری، می‌توان کلمه مذکر را مؤنث و مؤنّث را مذکر شمرد مانند:
      وَ تَشرَقُ بالقولِ الذي أذعتَهُکما شرقَت صدرُ القناةِ من الدمِ. [۴]
      یعنی برای «صدر» که مذکر است، فعل مؤنّث (شرقَت) آورده است.

      پانویس

      1. مقدمه محقق،ص5-6.
      2. همان،ص8-9.
      3. متن کتاب،ص64.
      4. همان، ص259.

      منابع مقاله

      • مقدمه و متن کتاب.


      وابسته‌ها