فلسفه تاریخ
| فلسفه تاریخ | |
|---|---|
| پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نويسنده) |
| ناشر | مؤسسه امام صادق علیهالسلام |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1385ش - 1427ق |
| چاپ | 1 |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /س2ف8 16/8 D |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
فلسفۀ تاریخ، آیتالله جعفر سبحانی (متولد ۱۳۰۸ش)، فقیه، متکلم، مفسر و از مراجع تقلید شیعه، کتابی است در بررسی قوانین کلی حاکم بر تاریخ و جامعه و عوامل مؤثر در تحولات بشری که به تبیین مشخصات و تفاوتهای علم تاریخ، جامعهشناسی و فلسفه تاریخ نیز میپردازد
ساختار
کتاب در قالب یک پیشگفتار و پنج فصل اصلی، تنظیم شده است.
سبک نگارش
نویسنده به نقد دیدگاههای تکعاملی مانند مارکسیسم و نظریات جغرافیایی پرداخته [۱] و دیدگاههای متضاد (مانند مکانیکی و ارگانیکی بودن جامعه) را تحلیل میکند[۲]. بخش قابل توجهی از کتاب (فصل چهارم) به بررسی عامل سازنده تاریخ از دیدگاه قرآن و سنتهای الهی اختصاص دارد[۳].
گزارش محتوا
پیشگفتار: این بخش به تعریف فلسفه تاریخ بهعنوان علم آشنایی با قوانین کلی حاکم بر تاریخ و جامعه میپردازد و سهم متقابل علم تاریخ، جامعهشناسی و فلسفۀ تاریخ را در شناخت تحولات روشن میسازد[۴].
فصل نخست: بحثهای مقدماتی در شناسایی عامل سازنده تاریخ: در این فصل پانزده بحث مقدماتی ارائه شده است، شامل تفکیک تغییرات بنیادی و غیر بنیادی تاریخ، بحث در مورد نظریه «گردش دورهای تاریخ»، بررسی اصالت فرد در مقابل اصالت جامعه، تبیین همبستگی ارگانیکی جامعه، نسبت مارکسیسم با ارتباط ارگانیکی جامعه، قانون تکامل و افول جوامع، نقش قهرمانان، رویدادهای تصادفی، و ارزش و نگارش تاریخ. همچنین در مورد تفسیر غلط از تأثیر دین، لزوم کمالجویی ریشهدار در چند عامل و نقد تک عاملی بودن ابزار تولید، و تأثیر وضعیت جغرافیایی بر انسان و تاریخ سخن گفته میشود[۵].
فصل دوم: زمینهسازان تحول: این فصل زمینههای تحول و تکامل را از عوامل سازنده جدا میکند. در این بخش، محدود بودن اطلاعات کاوشگران درباره محرکهای تاریخ و نقد نظریات تک عاملی مطرح میشود. همچنین، تمایز میان علل و زمینههای مؤثر در تاریخ با ذکر نظریه جغرافیایی (جغرافیاگرایی) و اهمیت تلاقی امتها و تأثیر متقابل تمدنها بر یکدیگر، بهویژه نقش جنگهای صلیبی در توسعه علوم و تمدن غرب، بررسی شده است[۶].
فصل سوم: عوامل محرّک تاریخ: این بخش به ریشههای اصلی حرکت تاریخ میپردازد که شامل نقش غرایز در گردش چرخهای تاریخ، بررسی ابعاد چهارگانه روح انسانی (حس کنجکاوی، نیکوکاری، گرایش به زیبایی و حس مذهبی) بهعنوان نیروی محرک تاریخ و تأثیر دین در انقلابهای جهانی و نقش پیامبران است. سپس به نیازهای مادی و معنوی انسان بهعنوان عوامل سازنده تاریخ، نقد ملیگرایی و ناسیونالیسم و نقش حوادث پیشبینی نشده (غیرمترقبه) در تحولات تاریخی اشاره میشود. در نهایت، شخصیتهای آفرینشگر بهعنوان عامل خلاق و مؤثر در تاریخ تحلیل میگردند[۷].
فصل چهارم: نیروی محرّک تاریخ از دیدگاه قرآن: این فصل پنج مبحث را بر اساس آموزههای قرآنی تشریح میکند؛ از جمله اینکه هر امتی دارای اجل و زمان محدودی برای عروج و افول است، سنتهای الهی که در اقوام و ملل جاری است، واکنش سنتهای الهی به رفتار امتها (تغییر وضعیت یک قوم به دست خودشان)، تضاد در طبیعت و جامعه بهعنوان عامل حرکت و تأثیر وضع مادی در رفتار انسان (مانند نقش فقر و غنا در گرایش به دین)[۸].
فصل پنجم: مارکسیسم و نیروی محرّک تاریخ: این فصل به نقد و ارزیابی مارکسیسم به عنوان نیروی محرک تاریخ میپردازد. ابتدا بینش ابزاری مارکسیسم شرح داده شده و مفهوم ابزار تولید، نیروی تولید و تضاد رشد تولید با وجه مالکیت توضیح داده میشود. سپس به ارزیابی جبر تاریخ مارکس، تمرکز بر تکتکيهگاه مادی، و نادیدهگرفتن نقش انسان در تاریخ پرداخته و تناقضات تاریخی در نظریه مارکسیسم (مانند تضادهای ناشی از رشد ابزار تولید و توزیع) بیان میگردد[۹].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.