سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ

    از ویکی‌نور
    سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ
    سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ
    پدیدآورانکرنز، ارل ای (نويسنده) رشدی، آرمان (مترجم)
    ناشرمرکز الانهاء القومی
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر13سده
    چاپ0
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، اثر ارل ای. کرنز در بررسی تاریخ مسیحیت و رویدادهای تاریخ کلیسا در چارچوب تاریخ عمومی همراه با تاکید بر تاثیر متقابل مسیحیت و جوامع دیگر است.

    سبک نگارش

    نویسنده تلاش کرده است در نگارش کتاب دیدگاه انجیلی و غیر فرقه‌ای را در تدوین کتاب رعایت نموده و مطالب را نیز با توجه به فلسفه تاریخ ارائه نماید[۱].

    ساختار

    کتاب دارای یک پیشگفتار، مقدمه و سه بخش با ۴۲ فصل است.

    گزارش محتوا

    در پیشگفتار مطالبی کوتاه در باره موضوع کتاب آمده است، سپس در مقدمه کتاب به تفصیل مطالبی پیرامون چیستی تاریخ کلیسا، نحوه تدوین تاریخ آن، ارزش تاریخ کلیسا، تقسیم بندی‌های تاریخ کلیسا و در پایان ترتیب وقایع آن تا سال 1517 میلادی سخن گفته شده است[۲].

    بخش اول به تاریخ کلیسای باستان از ۵ ق. م. تا ۵۹۰ میلادی پرداخته است. نویسنده به نخستین دوره تاریخ کلیسا که بیانگر رشد کلیسای رسولان و تبدیل آن به کلیسای کاتولیک کهن در امپراطوری روم اس ت اشاره کرده، سپس از آغاز نظام کلیسای کاتولیک رومی و مرکز فعالیت‌های کلیسا در این دوره، که شامل بخش‌هایی از اروپا، آسیا آفریقا می‌گردید و فرهنگ حاکم بر این، دوره سخن گفته است.

    در این بخش نخست از گسترش مسیحیت در امپراطوری تا سال ۱۰۰میلادی سخ به میان آمده سپس به محیطی که مسیحیت در آن ظهور کرد، توجه شده است. برای درک چگونگی پیدایش مسیحیت، اساس کلیسا در زندگی، مرگ و قیام مسیح و در توسعه آن در میان یهودیان مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده از رشد تدریجی مسیحیت در میان گروههای کوچک یهودی در ابتدای امر و نقش شورای اورشلیم برای توسعه انجیل در میان امت‌ها جدایی و مسیحیت از دین یهود سخن گفته و به نقش مهم رسولان اشاره کرده است[۳].

    در ادامه تلاش کلیسای کاتولیک کهن امپراطوری برای بقا، ۱۰۰تا ۳۱۳میلادی مطرح شده است. در این قسمت با اشاره به مشکلاتی که کلیسا با آن روبرو بود: یعنی مشکل خارجی جفا از جانب حکومت روم و مشکل داخلی یعنی مبارزه با تعالیم نادرست و بدعت‌ها، درباره پاسخ به این مشکلات توسط شهیدان، نویسندگان رسالات دفاعی و نویسندگان رسالات جدلی، سخن گفته شده است.

    تفوق کلیسای کاتولیک کهن، امپراطوری 313- 590 میلادی، از دیگر مباحث مطرح شده است که در آن از وضعیت کلیسا در زمان حکومت کنستانتین و زمان تئودوسیوس، و تحت سلطه حکومت قرار گرفتن آن سخن به میان آمده است. همچنین به رهبانبت به عنوان واکنش و اعتراض به دنیاگرایی کلیسا، بسط سازمان کلیسا، فزونی قدرت اسقف و تبدیل کلیسای کاتولیک کهن امپراطوری به کلیسای کاتولیک اشاره شده است [۴].

    بخش دوم به تاریخ کلیسای قرون وسطی، ۵۹۰تا ۱۵۱۷میلادی اختصاص یافته است. در این بخش به گسترش فعالیت و نقل مکان کلیسا از جنوب اروپا به شمال و غرب آن و تلاش برای هدایت قبایل مهاجر توتونی به سوی مسیحیت، حرکت کلیسای قرون وسطی به سوی تمرکز سازمانی نیرمندتر توسط پاپ‌ها و توسعه نظام آئینی و سلسله مراتب خاص کلیسای کاتولیک اشاره شده است. در قسمتی از مباحث به ظهور امپراطوری و مسیحیت لاتینی - توتونی، ۵۹۰تا ۸۰۰میلادی و همچنین فراز و نشیب روابط در کلیسا و حکومت از سال۸۰۰ تا ۱۰۵۴میلادی پرداخته شده است. بروز نخستین شکاف بزرگ در کلیسا در این دور، استقالال کلیسای ارتدوکس و تلاش اصلاح طلبان کلونی در جهت اصلاح خطاهای داخلی کلیسای روم از مطالب مطرح شده است. در ادامه به تفوق پاپ‌ها از سال ۱۰۵۴تا ۱۳۰۵میلادی و به اوج رسیدن کلیسای کاتولیک در زمان گریگور هفتم و اینوسنت سوم و افزایش اعتبار پاپ‌ها به سبب جنگ‌های صلیبی اشاره شده و در آخر از غروب کلیسای قرون وسطی و طلوع دوران جدید از سال ۱۳۰۵تا ۱۵۱۷میلادی و تلاش برای اصلاح نظام منحط پاپ‌ها و امتناع کلیسای کاتولیک روی از پذیرش اصلاحات داخلی سخن به میان آمده است[۵].

    بخش سوم به تاریخ کلیسا در دوران جدید، ۱۵۱۷به بعد اختصاص یافته است.

    در این بخش به شکافی که موجب پیدایی کلیساهای پروتستان، تسری مسیحیت در قرن نوزدهم به وسیله میسیونهای بشارتی به همه جهان تسری و جهانی شدن مسیحیت اشاره شده است. در دوره اصلاحات و ضد اصلاحات، از سال ۱۵۱۷تا ۱۶۴۸میلادی از به وجود آمدن کلیساهای ملی و آزاد پروتستان نظیر کلیساهای لوتری، آنگلیکن، کالونی و مجبور شدن پاپ‌ها به اصلاحات، و جلوگیری آنان از گسترش سریع نهضت پروتستان در اروپا سخن گفته شده است[۶]. نویسنده همچنین به موضوع عقل‌گرایی، بیداری‌های روحانی و فرقه‌گرایی از سال 1648- 1789 میلادی در مسیحیت پرداخته و ضمن اشاره به انتقال عقاید اصلاح‌گرایانه کالون توسط پوریتان‌ها به آمریکای شمالی، سرایت عقل‌گرایی با جنبه مذهبی خداشناسی طبیعی را از انگلستان به سایر نقاط اروپا مطرح کرده است. سپس به دوره بیداری‌گرایی، فعالیت‌های میسیونری و مدرنیزم (۱۷۸۹ تا ۱۹۱۴میلادی) پرداخته شده و به بیداری روحانی که در میان کاتولیک‌ها و همزمانی آن با بیداری روحانی پروتستان‌ها و در نتیجه اعزام میسیون‌های بشارتی به خارج از اروپا و انجام اصلاحات اجتماعی در داخل اروپا و در آخر پیدایی لیبرالیزم مذهبی اشاره شده است. در پایان وضعیت کلیسا در سال 1914 به بعد مورد بررسی قرار گرفته و به روبرو شدن کلیسا به مساله حکومت‌های غیر مذهبی یا مستبد در اکثر نقاط دنیا، ظهور نئوارتدوکسی به سبب مدرنیزم احساسی، تداوم اتحاد کلیساها و فعالیت جدید بشارتی اشاره شده است[۷].

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار، ص7
    2. ر.ک: مقدمه، ص7؛ پیشگفتار، ص9- 24
    3. ر.ک: مقدمه، ص19- 20
    4. ر.ک: همان، ص20
    5. ر.ک: همان، ص20- 22
    6. ر.ک: همان، ص22- 23
    7. ر.ک: همان، ص23

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها