الرواة من الإخوة والأخوات

    از ویکی‌نور
    الرواة من الإخوه و الأخوات
    الرواة من الإخوة والأخوات
    پدیدآورانابن‌ مدینى‌، على‌ بن‌ عبدالله‌ (نويسنده)

    ابوداود، سلیمان بن اشعث (نویسنده)

    جوابره، باسم فیصل احمد (محقق)
    عنوان‌های دیگراستدراك ما فات من الإخوة و الأخوات ** تسمية الإخوة الذين روي عنهم الحديث
    ناشردار الراية
    مکان نشرعربستان - ریاض
    سال نشر1408ق - 1988م
    چاپ1
    موضوعحدیث - علم الرجال - محدثان اهل سنت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    9ر2الف 114 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الرواة من الإخوة والأخوات مجموعه‌ای است از سه کتاب در موضوع روایت از اخوه و اخوات (راویانی که با یکدیگر برادر یا خواهر باشند)، شامل «تسمية من روي عنه من أولاد العشرة» اثر علی بن مداینی (161- 234ق یا 135-224 یا 228ق)، «تسمية الإخوة الذين روي عنهم الحدیث» ابوداود سجستانی (202- 275ق) و «استدراک ما فات الإخوة والأخوات» باسم فیصل جوابره (معاصر).

    تسمية من روي عنه من أولاد العشرة

    اگرچه عنوان این کتاب، ربطی به روایت اخوه و اخوات ندارد، اما نویسنده فصل بزرگی از کتاب که تقریبا نیمی از آن می‌باشد را به این موضوع اختصاص داده است. فصل نخست این کتاب که دربردارنده اسامی فرزندان عشره مبشره و برخی دیگر از اصحاب پیامبر(ص) می‌باشد که از آنان روایتی نقل شده، حول موضوع روایت اخوه می‌چرخد، زیرا در این فصل، ابتدا صحابی راوی و سپس فرزندان آنها معرفی شده‌اند که این فرزندان، طبیعتا بایکدیگر برادر می‌باشند[۱].

    نویسنده کتاب خود را به ابواب مختلفی تقسیم کرده است. در باب نخست، در معرفی فرزندانی از عشره مبشره می‌باشد که روایت کننده حدیث بوده‌اند. این باب، با معرفی فرزندان حضرت فاطمه(س) و فرزندان و نوه‌های ایشان، آغاز شده و سپس، به معرفی فرزندان و نوادگان ابوبکر، عمر و سایر عشره مبشره، پرداخته شده و پس از ایشان، فرزندان و نوادگان سایر صحابی تا اولاد عباس بن عبدالمطلب، معرفی شده‌اند.

    باب دوم، در معرفی راویانی است که با یکدیگر، پدر و پسر بوده و از پیامبر(ص) روایت نقل نموده و از صحابی ایشان می‌باشند. در این باب، از بسیاری از صحابی و فرزندان ایشان نام برده شده است که نخستین نفر ایشان، ابوبکر بوده و آخرین نفر، سعد بن خثیمه است.

    باب سوم، به معرفی راویانی از اصحاب اختصاص یافته است که با یکدیگر، برادر می‌باشند که با معرفی علی بن ابی‌طالب(ع) و جعفر و عقیل فرزندان ابوطالب شروع شده است.

    این باب، بزرگترین باب کتاب بوده و تقریبا نیمی از آن را به خود اختصاص داده است. در بقیه ابواب، به ذکر اسامی و معرفی برخی دیگر از صحابه، تابعین و اتباع آنها پرداخته شده است که در اسم، مشترک هستند، مانند: «باب کسی که اسمش هشام است»، «باب کسی که اسمش سالم است» و... در انتهای این ابواب، به ذکر مشیخه مسعر پرداخته شده و پس از آن، سؤالاتی که از نویسنده در مورد برخی از نام‌ها یا کنیه‌ها پرسیده شده، مطرح گردیده و سپس راوی کتاب، سخنانی از یحیی بن معین در مورد رجالی که مربوط به بحث روایت اخوه می‌باشد، ذکر نموده و کتاب را با نقل چندین روایت، به پایان برده است[۲].

    تسمية الإخوة الذين روي عنهم الحدیث

    همچنان که از موضوع کتاب هویداست، در این اثر به معرفی راویانی پرداخته شده است که بایکدیگر برادر هستند[۳].

    نویسنده مطالب کتاب را بر اساس اسامی شهرها، طبقه‌بندی کرده است اما به دلیل احترام به صحابه، ابتدا از نام ایشان شروع کرده و سپس، به معرفی راویانی که اهل شام بوده و یا به این سرزمین مهاجرت نمودند پرداخته و سپس، راویان اهل مدینه، اهل مکه، اهل مصر، اهل شام بدون ذکر عنوان، اهل کوفه، اهل واسط و اهل بصره، معرفی شده‌اند[۴].

    سجستانی این کتاب را به منظور معرفی راویانی که با یکدیگر برادر هستند، نوشته اما در تمامی موارد، به این امر، ملتزم نبوده و به معرفی برخی از افرادی که صاحب روایت نیستند نیز پرداخته است، مانند سعد بن زراره. وی همچنین به ذکر نام رجال اکتفا نکرده و برخی از بانوان را نیز معرفی نموده است. از مطالب کتاب مشخص است که وی از کتاب علی بن مداینی مطلع بوده و از آن، استفاده کرده است؛ همچنان که از آثار امام احمد بن حنبل و مصعب بن عبدالله بن زبیر نیز بی بهره نبوده است. وی در این کتاب، صرفا به معرفی راویان پرداخته و متعرض جرح و تعدیل ایشان نشده است مگر در موارد نادر. با این حال، کتاب دربردارنده فواید حدیثی فراوانی است که در مقدمه محقق، به آنها اشاره شده است[۵].

    استدراک ما فات الإخوة والأخوات

    فیصل جوابره در این کتاب، به استدراک نام راویانی پرداخته است که در کتاب مداینی و سجستانی، از قلم افتاده و معرفی نشده‌اند. وی اسامی این راویان را به ترتیب حروف الفبا، ذکر کرده و مجموعا، 583 راوی، در این کتاب، معرفی شده است[۶].

    پانویس

    1. مقدمه محقق، ص5
    2. همان، ص12- 13
    3. همان، ص5
    4. همان، ص153- 154
    5. همان، ص154-155
    6. متن کتاب،ص281-340

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها