الإیضاح في علل النحو

    از ویکی‌نور
    الإیضاح في علل النحو
    الإیضاح في علل النحو
    پدیدآورانزجاجی، عبد الرحمان بن اسحاق (نويسنده)
    ناشر[بی نا]
    مکان نشر[بی جا] - [بی جا]
    سال نشر13سده
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ز3الف9 6151 PJ
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الإيضاح في علل النحو، از آثار ادیب، لغت‌شناس و نحوی قرن چهارم هجرى قمری، ابوالقاسم عبدالرحمان بن اسحاق زجاجى نهاوندی (متوفای 337 یا 340ق)، می‌کوشد افزون بر بیان مسائل نحوی، چرایی و علت‌های آن را نیز با روش جدل تبیین کند. پژوهشگر معاصر، مازن مبارک، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزنده را بر آن افزوده و شخصیت و آثار زجاجى و به‌خصوص ویژگی‌ها و روش اثر حاضر را شناسانده و چند نقد را نیز بر آن مطرح کرده است.

    هدف و روش

    • احمد راتب عرموش، با تأکید بر اهمیت زبان عربی که زبان قرآن است و اشاره به کوشش‌های اندیشوران در زمینه آموزش و پژوهش و ترویج آن، افزوده است: اثر حاضر از نفیس‌ترین آثار درباره علل نحوی است[۱].
    • شوقی ضیف، با تأکید بر اینکه خلیل، اولین دانشوری بود که مبحث علل نحوی را گسترش داد، افزوده است: کتاب حاضر، اثری نفیس است که به بررسی تاریخی جامعی درباره علل نحوی پرداخته و آن را به‌روشنی بیان کرده و به «فلسفه علل نحوی» رسیده است که از نظر هدف از علم نحو (توانایی بر نطق صحیح) ارزشی ندارد[۲].
    • مازن مبارک، روش زجاجى را جدال و عرضه کردن ادله گوناگون دانسته و افزوده است: او در موارد فراوانی از شیوه پرسش و پاسخ استفاده می‌کند[۳].

    ساختار و محتوا

    • این اثر از مقدمه و 23 باب (شامل علل و مسائل نحوی) تشکیل شده و نویسنده بعد از اتمام کتاب، ملحقاتی (11 مسئله)، به آن افزوده است.

    انتقاد محقق

    • مازن مبارک، 3 انتقاد روش‌شناختی بر نویسنده وارد کرده و مقدمه کتاب حاضر را مطابق با محتوای آن ندانسته و از جمله نوشته است: زجاجى، علل را به 3 بخش تعلیمی، قیاسی و جدلی تقسیم کرده که تقسیمی پسندیده و معقول است، ولی او را در پژوهش و تبیین آن ناتوان می‌بینیم؛ زیرا شایسته بود که دیدگاهش را در مورد هر بخش آشکار سازد و کتابش را برطبق همین تقسیم سامان‌دهی کند و همه علل نحوی را در آن بگنجاند[۴].

    نمونه مباحث

    • ابوالقاسم زجاجی، گفته است: ««ضاربٌ»، تَعمَلُ عَمَلَ «يَضرِبُ»»[۵]؛ یعنی کلمه «ضارب» که اسم فاعل است، مانند «يضرب» عمل می‌کند و فاعل و مفعول می‌گیرد.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه ناشر، در آغاز کتاب، دو صفحه بدون شماره
    2. ر.ک: مقدمه استاد، صفحه ب - و
    3. ر.ک: مقدمه محقق، ص13
    4. ر.ک: همان، ص18
    5. ر.ک: متن کتاب، ص142

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها