ابومحمد بهاءالدین قاسم بن على ابن عساکر
ابومحمد بهاءالدین قاسم بن على بن حسن ابن عساکر(527 -9 صفر 600ق/1133- 18 اکتبر 1203م)، فقیه، محدث و مورخ بزرگ شافعى.
خاندان
اِبْنِ عَساکر، نام تنى چند از دودمان بنى عساکر كه پس از درگذشت ابوالقاسم على بن عساكر چهره نامدار اين خاندان به اين عنوان خوانده شدند. شهرت و پايگاه علمى و اجتماعى بنىعساكر بيشتر به سبب نفوذ و اقتدار قاضيان و فقيهان بنام شافعى اشعری است كه از ميان آنان برخاستهاند. اينان نزديک به 200 سال (470-660ق) با وجود دشمنى و رقابت حنبليان، در دمشق و خطه شام شوكت و اعتبار فراوان داشتند.
معروفترين افراد اين خاندان عبارتند از:
ابومحمد بهاءالدین قاسم بن على بن حسن ابن عساکر(527 -9 صفر 600ق/1133- 18 اکتبر 1203م)، فقیه، محدث و مورخ بزرگ شافعى.
پس از پدرش برجستهترین چهره علمى این خاندان به شمار مىآید و در نگارش و جمع و تدوین بزرگترین اثر پدر خود تاریخ مدینه دمشق سهمى بسزا داشت. و به گفته پسرش عمادالدین على بازنویسى و ویرایش این کتاب به سعى و همت او انجام پذیرفت.
استماع حدیث و اجازه روایت
در خردسالى گذشته از برخى افراد خاندان خود از ابوالفتح نصرالله بن محمد مصّیصى و ابوطالب على بن عبدالرحمان صوری و نیز بسیاری از کسانى که از پدرش حدیث شنیده بودند، همچون عبدالرحمان بن عبدالله ابن حسن بن ابى الحدید و ابوالدر یاقوت الرومى و ابوسعید عبدالکریم سمعانى حدیث شنید.
قاسم گذشته از پدر از عالمان و حافظانى همچون احمد بن سَلامه حدّاد و ابوالغنائم بن عَلاّن اجازه روایت داشته است.
وی در 555ق حج گزارد و در مکه از ابوبکر احمد بن مقرب کرخى و ابومنصور مسعود بن حصین و ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی و قطبالدین ابومحمد انصاری استماع حدیث کرد و در مدینه، بیتالمقدس و مصر به استماع و روایت حدیث پرداخت و حدود 100 تن از حافظان حدیث که قاسم تنها راوی بسیاری از آنان بود، از مشایخ او به شمار رفتهاند.
شاگردان
شاگردان قاسم خود از دانشمندان شافعى و عالمان حدیث بودند. ابوشامه شهابالدین مقدسى، ابوالتقى صالح بن شجاع مُدْلِحى، احمد بن سلامه و مسلم بن علان از او حدیث شنیده و اجازه روایت داشتهاند.
تمایل به ابوالحسن اشعری
قاسم را به درستکاری و امانت در روایت، پارسایى و خوش خویى و هوشمندی و شناخت متوسط در حدیث و تمایل شدید به ابوالحسن اشعری وصف کردهاند.
تدریس
قاسم پس از درگذشت پدر به جانشینى وی عهدهدار تدریس در جامع اموی و دارالحدیث نوریه دمشق شد.
پرهیز و پارسایى، او را از دریافت حقوق تدریس باز مىداشت و از باب احتیاط از آب آنجا ننوشید و وضو نساخت و هر چه او را مىرسید، در اختیار دانشجویان و تازه واردان مىنهاد.
آثار
1.جزء فى اخبار والده الحافظ ابن عساکر،
تنها اثر چاپ شده او به تحقیق صلاحالدین منجد، بیروت، 1980م؛
2. الجامع المستقصى فى فضائل المسجد الاقصى یا فضائل القدس یا فضائل بیتالمقدس و یا فضل المسجد الاقصى، که ابن فرکاح برهانالدین ابراهیم فزاری (د 729ق) آن را با عنوان باعث النفوس الى زیاره القدس المحروس تلخیص کرده است؛
3. منتخب من تاریخ دمشق، گزیدهای است از تاریخ بزرگ دمشق در 8 مجلد؛
4. الجهاد یا فضائل الجهاد؛
کتاب در تشویق مسلمانان به جهاد بر ضدّ مهاجمان صلیبى و دفاع از سرزمینهای اسلامى نوشته شده است.
مؤلف تمامى کتاب را در 576ق برای صلاحالدین ایوبى خواند و آنگونه که ذهبى از قول وی آورده است، دعایى که در آغاز و انجام کتاب برای فتح و استرداد بیتالمقدس کرده بود، سرانجام در 26 رجب 583 در حضور او برآورده شد؛
5. ذیل تاریخ دمشق، که ناتمام ماند؛
6. فضائل الحرم؛
7. فضل زیاره الخلیل علیه السلام و موضع قبره و قبور ابنائه الکرام، که گویا بخشهایى از کتاب فضل المسجد الاقصى است؛
8. فضل المدینه یا الانباء المبینه فى فضل المدینه یا فضائل المدینه؛
این اثر مفقود است، اما رودانى صاحب صله الخلف آن را روایت کرده است؛
9. مجالس، که همان امالى قاسم است؛
10. کتاب فى من حدّث بمدائن الشام و قراها؛
11. کتاب المناسک و نیز موافقات و ابدال و سباعیات که از مستخرجات حدیثى او بوده است. [۱].
پانویس
- ↑ کسایی، نورالله، ج4، ص295-294
منابع مقاله
کسایی، نورالله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.