داستایوفسکی و نیچه (فلسفه تراژدی)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    داستایوفسکی و نیچه (فلسفۀ تراژدی)
    داستایوفسکی و نیچه (فلسفه تراژدی)
    پدیدآورانشستوف، لف (نویسنده) زمانی جمشیدی، محمدزمان (مترجم)
    ناشرنگاه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1403
    چاپاول
    شابک978-622-267-555-4
    موضوعداستایوفسکی، فئودور - فلسفه. نیچه، فریدریش - فلسفه. خیر و شر
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    PG ٣٣١٥

    داستایوفسکی و نیچه (فلسفۀ تراژدی) تألیف لف شستوف؛ ترجمه محمدزمان زمانی جمشیدی؛ این کتاب به بررسی تطبیقی اندیشه‌های دو چهره‌ی برجسته‌ی ادبیات و فلسفه می‌پردازد و با تحلیل مفهوم تراژدی در آثار آنها، نقدی بر عقلانیت مدرن ارائه می‌دهد.

    ساختار

    این کتاب شامل پیشگفتار مترجم، مقدمه و بخش اصلی با عنوان «داستایوفسکی و نیچه» می‌باشد که به تحلیل فلسفی اندیشه‌های این دو متفکر می‌پردازد.

    گزارش کتاب

    کتاب «داستایوفسکی و نیچه (فلسفۀ تراژدی)» اثر لف شستوف با ترجمه محمدزمان زمانی جمشیدی، به بررسی عمیق و تطبیقی اندیشه‌های دو چهره‌ی تأثیرگذار ادبیات و فلسفه می‌پردازد. شستوف در این اثر که بخشی از کتاب بزرگتر «داستایوفسکی، تولستوی و نیچه» است، به تحلیل مفهوم تراژدی در آثار این متفکران پرداخته و نشان می‌دهد چگونه هر یک از آنها با مسئله‌ی رنج و معنای زندگی مواجه شده‌اند (ص 25).

    نویسنده ابتدا به بررسی اندیشه‌های داستایوفسکی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه در رمان‌هایی مانند «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف»، رنج و گناه به عنوان مسیری برای رسیدن به رستگاری و شناخت حقیقت مطرح شده‌اند. شستوف تأکید می‌کند که داستایوفسکی رنج را نیرویی می‌داند که انسان را به عمیق‌ترین لایه‌های وجود خود می‌رساند (ص 67-89).

    در مقابل، تحلیل شستوف از نیچه نشان می‌دهد که او تراژدی را نه به عنوان نشانه‌ی ناامیدی، بلکه به عنوان تجلی اراده‌ی معطوف به قدرت و شکوه انسانی تفسیر می‌کند. در بخش مربوط به نیچه، شستوف به اثر مهم «تولد تراژدی» اشاره کرده و نشان می‌دهد که چگونه نیچه پذیرش رنج را راهی برای تبدیل شدن به انسانی خلاق و نیرومند می‌داند (ص 120-145).

    شستوف با مقایسه‌ی این دو دیدگاه، به نقد راسیونالیسم و عقلانیت خشک می‌پردازد و استدلال می‌کند که حقیقت نهایی را تنها از طریق تجربه‌های عمیق و تراژیک زندگی می‌توان درک کرد. او نشان می‌دهد که چگونه هر دو متفکر، اگرچه با نتایج متفاوت، رنج را بخشی اساسی از تجربه‌ی انسانی می‌دانند (ص 180-210).

    این کتاب با ترجمه‌ای روان و دقیق، منبعی ارزشمند برای علاقه‌مندان به فلسفه‌ی اگزیستانسیال و مطالعات تطبیقی در حوزه‌ی ادبیات و فلسفه محسوب می‌شود.[۱]

    پانويس

    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها