چهرهها و ناگفتهها
چهرهها و ناگفتهها | |
---|---|
پدیدآوران | بقایی ماکان، محمد (نویسنده) |
ناشر | تهران |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1401 |
شابک | 0ـ66ـ2911ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
چهرهها و ناگفتهها تألیف محمد بقایی (ماکان)، این کتاب نگاهی متفاوت است به سیوچند چهرۀ مشهور ایران و جهان که هر یک به مناسبتی نگاشته شدهاند. این مقالات به درخواست نشریهای یا به منظور سخنرانی در همایشی یا به جهت درسگفتار در زمانهای مختلف به تحریر درآمدهاند. از آنجا که نویسنده با غالب کسانی که در این کتاب از آنان سخن رفته، از نزدیک آشنایی و مراوده داشته، خاطرات و نکتههایی را بر قلم آورده که بیگمان برای خوانندۀ علاقمند به این چهرهها تازگی خواهد داشت؛ بهویژه اینکه در بررسی احوال و دیدگاههای چهرههای مطرح در این کتاب، برخلاف آنچه مرسوم افتاده، نهتنها جای معیار نقد خالی نیست، بلکه بسیار هم مشهود است.
ساختار
کتاب در سی و یک مقاله به بررسی زندگی سی و یک چهره مشهور ایران و جهان پرداخته است.
گزارش کتاب
این کتاب نگاهی متفاوت است به سیوچند چهرۀ مشهور ایران و جهان که هر یک به مناسبتی نگاشته شدهاند. این مقالات به درخواست نشریهای یا به منظور سخنرانی در همایشی یا به جهت درسگفتار در زمانهای مختلف به تحریر درآمدهاند. از آنجا که نویسنده با غالب کسانی که در این کتاب از آنان سخن رفته، از نزدیک آشنایی و مراوده داشته، خاطرات و نکتههایی را بر قلم آورده که بیگمان برای خوانندۀ علاقمند به این چهرهها تازگی خواهد داشت؛ بهویژه اینکه در بررسی احوال و دیدگاههای چهرههای مطرح در این کتاب، برخلاف آنچه مرسوم افتاده، نهتنها جای معیار نقد خالی نیست، بلکه بسیار هم مشهود است.
دیگر اینکه، این کتاب از نوع تحقیقاتی نیست که به قصد خاصی دربارۀ موضوعی مشخص صورت گرفته باشد، بلکه هر یک از گفتارها و مقالات در زمانی نگارش یافته که نگارنده هواس نوشتنش را در سر داشته است؛ بنابراین هرکدام مطلبی مستقل است که در فاصلههایی گاه چندماهه تحریر شدهاند؛ از اینرو برخی جملات و عبارات مشابه که به طور طبیعی مصطلح و تکیهکلام هر کسی از جمله هر نویسندهای است، در آنها دیده میشود. به طور کلی این کتاب پیش از آنکه تحقیقی برنامهریزیشده باشد، برداشتها و تحلیلهایی ذوقی و تجربی است که بخشی از وجوه هریک از شخصیتهای موردبحث را چنانکه هستند، مینمایاند.
در نوشتار «سنایی و نیچه» آمده است: «سنایی و نیچه هر از مردم و جامعۀ خویش دلزدهاند و از آنان در سرودههای خویش انتقاد میکنند. دلزدگی سنایی از عامۀ مردم به حدی است که آنان را همانند نیچه با سخیفترین کلمات مورد عتاب قرار میدهد و حتی شدیدتر از او به جماعت ناآگاه و عوام کالانعام حمله میکند و آنها را مشتی خر و گاو میخواند که چنان در خواب غفلتاند که گویی در لحد خفتهاند». (ص 54)
دربارۀ شریعتی و اقبال در نوشتار «اقبال و شریعتی، تشابه یا تضاد؟» آمده است: «شریعتی مسائل قابل چونوچرا را از مسلمات میشمارد و بنای تفکر خود را بر آنها قرار میدهد، حال آنکه اقبال به عنوان فیلسوف هیچ اندیشهای را بدون تجزیه و تحلیل نمیپذیرد، کتاب «بازسازی اندیشۀ دینی در اسلام» شاهدی است بر این دعوی. شریعتی به رغم آنکه شاعر نیست، سخنانش به میزان قابل توجهی شاعرانه و آمیخته به احساس است تا حدی که گاه از دایرۀ استدلال خارج میشود، حال آنکه اقبال شاعر است ولی اندیشمندی است که در آثارش عقل بر احساس غلبه دارد. گرچه هردو بر آنند که دین را بر اساس دیدگاههای نوین تفسیر و تبیین کنند، ولی طریق احساسی شریعتی که بیشتر متوجه صدر اسلام و اسطورهیابی و اسطورهسازی است، نتوانسته آن تأثیر و توفیقی را داشته باشد که دیدگاهها و برداشتهای منطقی اقبال داشته است». (ص 150)
دربارۀ ایرج میرزا و شعر او در این کتاب آمده است: «ایرج میرزا یکی از برجستهترین شاعران عصر مشروطه و از مطرحترین طنزپردازان شعر فارسی به شمار میآید که اگر دیدگاههایش با نگاهی منصفانه مورد ارزیابی قرار گیرد، دانسته خواهد شد که دلبستۀ تعالی و پیشرفت جامعۀ خویش بوده است. ایرج را به لحاظ ادبی باید دنبالهرو شاعران کلاسیک فارسی بهخصوص سعدی دانست که شیوۀ کلامیاش به سهل و ممتنع معروف است. او در شیرینزبانی، نکتهدانی، بذلهگویی و به کارگرفتن الفاظ و نکات باریک و کلمات روان و ساده در فاخرترین قالبهای شعر یعنی غزل و مثنوی، چندان چیرهدست است که میشود «سعدی آخرالزمان» نامیدش». (ص 227)
فردوسی، باباطاهر، مولوی، شیخ اجل، عطار، جامی، امیرکبیر، جمالالدین اسدآبادی، تقیزاده، مشیری، اخوان، شاملو، ایرج افشار، باستانی پاریزی، سیمین دانشور، معینی کرمانشاهی، بیضایی و .... از دیگر شاعران و نویسندگانی هستند که در این کتاب بدانها پرداخته شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات