ظهیری سمرقندی، محمد بن علی

    از ویکی‌نور
    ظهیری سمرقندی، محمد بن علی
    NUR06543.jpg
    نام کاملمحمد بن علی ظهیری سمرقندی
    لقبشمس‌الدین
    نام پدرعلی
    ولادتاواخر سده ششم یا اوایل سده هفتم
    اطلاعات علمی
    برخی آثارسندبادنامه

    محمد بن علی ظهیری سمرقندی، نویسنده و ادیب ایرانی در سده ششم، صاحب «سندبادنامه» و «غرة الألفاظ و نزهة الألحاظ».

    نام و نسب

    نام و نسب کاملش، محمد بن علی بن محمد بن حسن ظهیری کاتب سمرقندی ثبت شده است[۱].

    ولادت و وفات

    درباره سوانح حیات وی در آثارش، کمتر مطلبی آمده است و در منابع نیز غالبا اطلاعاتی در این‌باره نیست. در نتیجه از زمان تولد و وفاتش، اطلاعی در دست نیست[۲].

    قدیم‌ترین منبعی که در آن از وی یاد شده، «لباب الألباب» عوفی در اواخر سده ششم یا اوایل سده هفتم است که در آن، عوفی وی را «صاحب دیوان انشا» در دربار ابوالمظفر قلج طمغاج خان مسعود بن حسن، از شاهان سلسله قراخانیان، دانسته و ابیاتی را به نام وی، آورده است. عوفی شرح وی را ذیل باب «وزرا و صدور» آورده و او را صدرالاجل و لقبش را ظهیرالدین و قزوینی، لقبش را بهاءالدین ذکر کرده‌اند، اما در کهن‌ترین دست‌نویس شناخته‌شده «سندبادنامه»، لقب ظهیری را «شمس‌الدین» نوشته‌اند[۳].

    آثار

    «سندباد نامه» و «غرة الألفاظ و نزهة الألحاظ»، از آثار در دسترس ظهیری است. «سمع الظهير في جمع الظفير»، اثر دیگر اوست که از آن تا امروز، نشانی یافت نشده است و احتمال داده‌اند که از شنیده‌های ظهیری بوده باشد[۴].

    عوفی ده بیت از ابیاتی را که ظهیری در «سندبادنامه» آورده، نقل کرده و بر آن اساس، ظهیری را شاعر هم دانسته است. اما هشت بیت از آن‌ها، متعلق به انوری بوده و دو بیت دیگر، در دیوان عثمان مختاری و نیز در دیوان ابوالفرج رونی، ذکر شده است. ظهیری دو کتاب پیش‌گفته را به نام ابوالمظفر قلج طمغاج خان نوشته است[۵].

    ممدوحین

    چون پادشاهان سلسله قراخانیان، در نام و لقب، مشابهت بسیار داشتند، بسیاری از محققان، در تشخیص ممدوح ظهیری و به‌تبع آن، درباره زمان نگارش آثار و حیات وی، اشتباه کرده‌اند. عده‌ای این پادشاه را طمخاج خان ابراهیم قلج قراخان دانسته‌اند که ماقبل آخرین پادشاه قراخانیان بوده و در حدود سال 600ق، از دنیا رفته است [۶].

    پانویس

    1. ر.ک: حقیقی، فرزام، ج31، ص618-619
    2. ر.ک: همان، ص619
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    حقیقی، فرزام، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، 1401.


    وابسته‌ها