زنان در زمانۀ استالین

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    زنان در زمانۀ استالین
    زنان در زمانۀ استالین
    پدیدآورانایلیچ، ملانی (نویسنده) طباطبایی، سمیه (مترجم)
    ناشربنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک0ـ868ـ353ـ600ـ978
    کد کنگره

    زنان در زمانۀ استالین گروهی از نویسندگان به ویراستاری ملانی ایلیچ، با ترجمه سمیه طباطبایی؛ این کتاب برای نخستین بار مجموعه مقالاتی از پژوهشگران غربی (انگلیس، ایالات متحده و آلمان) را دربارۀ زنان در دوران استالین (1928 ـ 1953) گردآوری کرده است. کتاب ذیل «واقعیت‌ها و بازنمایی‌ها» قرار می‌گیرد؛ زیرا واقعیت‌های زندگی زنان در دهه‌های 1930 و 1940 و گونه‌های مختلفی که زنان و زنانگی را در این دهه‌ها بازنمایی کرده و ساخته‌اند، تشریح می‌کند.

    گزارش کتاب

    این کتاب برای نخستین بار مجموعه مقالاتی از پژوهشگران غربی (انگلیس، ایالات متحده و آلمان) را دربارۀ زنان در دوران استالین (1928 ـ 1953) گردآوری کرده است. کتاب ذیل «واقعیت‌ها و بازنمایی‌ها» قرار می‌گیرد؛ زیرا واقعیت‌های زندگی زنان در دهه‌های 1930 و 1940 و گونه‌های مختلفی که زنان و زنانگی را در این دهه‌ها بازنمایی کرده و ساخته‌اند، تشریح می‌کند. بر این اساس هدف کتاب به‌چالش‌کشیدن رنج برآمده از غفلت علمی است که تاریخ زنان از بیان و قلم مورخان روسی و غربی دورۀ استالین متحمل شده است.

    مادربودن و زایمان از موضوعات مشترک این مقاله‌‌ها به عنوان ویژگی تعیین‌کنندۀ زنان دورۀ استالین است. چنین نگرانی‌هایی در سیاست‌های اقتصادی ـ اجتماعی و افزون بر آن در ساختار زن آرمانی شوروی آن دوره هویدا بود. فرهنگ مادربودن در تعیین موقعیت زنان در ادبیات و هنر نقش اساسی داشت. زنان به‌مثابۀ مادران واقعی و بالقوه نه‌تنها به عنوان عوامل ارزش‌های فرهنگی استالینیست عمل می‌کردند، بلکه مخاطبان اصلی آنها را نیز شکل می‌دادند.

    بسیج زنان به عنوان کارگر در اقتصاد دستوری آشکارترین جلوۀ استفادۀ ابزاری از زنان در دورۀ استالین است و باز این نیز موضوع مشترک شماری از مقاله‌های این مجموعه است. هنگامی که عرضۀ نیروی کار مرد کمتر از نیاز بود، زنان بدون آمادگی پیشین به عنوان نیروی کار در صنعت و کشاورزی جذب شدند و نیز به عنوان فعال داوطلب در عرصه حضور داشتند و همچنین طی جنگ به عنوان رزمنده جنگیدند.

    کارمن شیده در نخستین نوشتار از تاریخ زندگی سیاسی الکساندار آرتیوخینا در راستای کشف راهکارهای رقابتی برای بهبود آزادی زنان در دهۀ 1920 استفاده می‌کند. وی همچنین ریشه‌های مشارکت زنان در سازمان‌های داوطلبانۀ تحت حمایت دولت شوروی در دهۀ 1920 و برخی از چالش‌های پیش‌روی ژنوتدل در سال‌های پایانی حیات آن را واکاوی می‌کند.

    لین اتوود مقالات مجلۀ محبوب زنان «رابوتنیتسا/ زن کارگر» را با نگرش انتقادی خوانده است تا از دیدگاه‌های رسمی نسبت به فعالیت‌های اوقاع فراغت زنان در دوران جنگ تصویری ترسیم کند. اوقاعت فراغت تا حد زیادی وابسته به جنسیت بود و زنان کمتر از مردان چنین اوقاتی داشتند.

    چوی چاترجی به بررسی زبان و فرایندهایی می‌پردازد که بر اساس آن، زنان و به‌ویژه زن‌قهرمانان شوروی، نماد مدرنیته در دهۀ 1930 هستند.

    مقالۀ وندی گلدمن این واقعیت را برجسته می‌کند که روند ورود زنان به نیروی کار صنعتی خالی از اشکال نبود. زنان با بدرفتاری کلامی و گاهی جسمی همکاران مرد و سرکارگران روبرو می‌شدند. به آنان کار با بدترین تجهیزات و ماشین‌آلات ناایمن سپرده شد و از دسترسی به آموزش و پیشرفت محروم شدند. گلدمن استدلال می‌کند که در اوایل دهۀ 1930 حزب کمونیست و دولت شوروی کمترین علاقه‌ای نداشتند که نابرابری‌های ساختاری در محل کار را به چالش کشند.

    سارا دیویس اثبات می‌کند که در دهۀ 1930 ابراز عقاید مخالف صرفاً از آن مردان نبود. زنان شکایت خود را اغلب در رابطه با مسئولیت‌های خانوادگی و خانه‌داری خود، برای نمونه رفع کمبود غذا و لباس، آزادانه و آشکار اعلام می‌کردند.

    ملانی ایلیچ در نوشتار خود سیمای نمادین زن رانندۀ تراکتور را نشان می‌دهد که هم برای نمایش پیشرفت اقتصادی و هم به عنوان نشانۀ رهایی زنان و برابری جنسیتی در دهۀ 1930 به کار رفت و این با واقعیت‌های اشتغال به عنوان زن رانندۀ تراکتور منافات دارد. در این مقاله خاطرات رانندۀ نامدار تراکتو، پاشا آنجلینا و مباحث هم‌دوره در زمینۀ مسائل مربوط به حمایت از نیروی کار به تصویر کشیده شده است.

    اما میسون در نوشتار خود با طرح نگاهی اجمالی به شرایط زندگی روزمره در اردوگاه‌های کار اجباری شوروی که زنان زندانی در دهۀ 1930 تجربه کردند، به دانش مخاطب از گولاگ می‌افزاید.

    مری باکلی از نمونۀ فعالان اتماعی برای ساخت الگویی از فعالیت‌های سیاسی مردمی زنان در نیمۀ دوم دهۀ 1930 استفاده می‌کند تا تفسیر توتالیتر رژیم استالین را به چالش بکشد.

    روزالیند مارش نگرشی جامع از نوشتار زنان در دهۀ 1930 که طی آن آفرینش ادبی زنان به شکل چشمگیری کاهش یافت، ارائه می‌دهد. وی ادبیات داخلی و ادبیات زنان مهاجر از جمله نوشتن زیرزمینی در ژانرهای مختلف را بررسی می‌کند و تأثیر رئالیسم سوسیالیستی بر نوشتار زنان را می‌کاود.

    سوزان رید سیمایی از زن جدید در هنر شوروی ارائه می‌دهد که زمینۀ گسترده‌تر «عقب‌نشینی بزرگ» در نیمۀ دوم دهۀ 1930 شکل گرفته است. در آخرین نوشتار نیز نویسنده تأثیر جنگ جهانی دوم بر ساختار و گسترۀ اشتغال صنعتی زنان را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که با پایان جنگ، دولت شوروی در حال ترویج مادر جدید آرمانی بود؛ اما اشتغال گستردۀ زنان در طول دورۀ پس از جنگ همچنان ادامه داشت.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها