حسینى،‌ اختیارالدین‌ بن‌ غیاث‌الدین‌

    از ویکی‌نور
    حسن‌ بن‌ غیاث‌الدین‌ حسینى،‌ اختیارالدین‌ِ تربتى‌ ‌
    NUR00000.jpg
    نام کاملحسن‌ بن‌ غیاث‌الدین‌ حسینى‌؛
    نام‌های دیگراختیارالدین‌ِ تربتى‌، حسن‌ بن‌ غیاث‌الدین‌ حسینى، اختيارالدین بن غیاث‌الدین حسینی‌؛
    لقباختیار‌الدین؛
    تخلصاختیارالدین‌ِ تربتى، قاضى‌ اختیار، سید اختیار‌؛
    نسبتربتی؛
    نام پدرغیاث‌الدین‌ حسینى‌؛
    محل تولدزاوه‌ تربت‌ حیدریه‌؛، ایران؛
    محل زندگیایران بزرگ؛
    رحلتد 928ق‌؛
    مدفن‌ تربت‌ حیدریه‌ آرامگاه پدران؛
    دیناسلام؛
    مذهب
    پیشهقاضى‌، فقیه‌، ادیب، شاعر؛
    منصبتحریر سجلات‌ و قبالات‌، قاضی؛
    اطلاعات علمی
    درجه علمیقاضى‌، فقیه‌، ادیب، شاعر؛
    مشایخ
    معاصرینمولانا نظام‌الدین‌، سلطان‌ حسین‌ میرزا بایقرا، امیرعلیشیرنوایى، محمدخان‌ شیبانى‌، شاه‌ اسماعیل‌ اول‌ صفوی؛
    برخی آثار1- اساس‌ الاقتباس‌؛

    اِخْتیارُالدّین‌ِ تُرْبَتى‌، حسن‌ بن‌ غیاث‌الدین‌ حسینى‌ مشهور به‌ قاضى‌ اختیار، قاضى‌، فقیه‌، ادیب‌ و شاعر (د 928ق‌/1522م‌) .


    زادگاه

    در زاوه‌ تربت‌ حیدریه‌ زاده‌ شد،


    تحصیلات، دارالقضای‌ مولانا نظام‌الدین‌

    در جوانى‌ به‌ دارالسلطنه هرات‌ رفت‌، در آن‌ شهر دانش‌ دین‌ آموخت‌ و در اندك‌ مدتى‌ ترقى‌ بسیار كرد.


    علیشیر نوایى (844 -906ق‌) در مجالس‌ النفایس‌ تركى‌، ذیل‌ سیداختیار از وی‌ با نام‌ «سید اختیار» یاد مى‌كند و او را جوانى‌ خوش‌ طبع‌ و نیك‌ رفتار مى‌خواند كه‌ در دارالقضای‌ مولانا نظام‌الدین‌ (د 900ق)‌ تحریر سجلات‌ و قبالات‌ بدو محول‌ بوده‌، و در عربیت‌ و فقه‌ شهرت‌ داشته‌ است‌. وی‌ اختیارالدین‌ را سزاوار این‌ شهرت‌ دانسته‌، مى‌نویسد كه‌ او به‌ تألیف‌ كتابى‌ سرگرم‌ است‌ كه‌ میزان‌ شایستگیش‌ پس‌ از پایان‌ این‌ تصنیف‌ روشن‌ خواهد شد. او كسانى‌ را كه‌ بر اختیارالدین‌ خرده‌ مى‌گرفته‌اند كه‌ زحمت‌ بسیار مى‌كشیده‌ تا دستار خود را دانشمندانه‌ ببندد، «خبیث‌» خوانده‌، مى‌نویسد: «هیچ‌كس‌ نیست‌ كه‌ از زخم‌ زبان‌ آنان‌ رهایى‌ داشته‌ باشد». وی‌ در پایان‌ دو بیت‌ شعر حاوی‌ ماده‌ تاریخ‌ «ساقى‌ كوثر» = 897 از سروده‌های‌ او آورده‌ است‌.

    خواندمیر درباره اختیارالدین‌ مى‌نویسد: «در نوشتن‌ فتوا و تحریر صكوك‌ ... و در فن‌ انشا و معما صاحب‌ وقوف‌» بود.


    سرآمد قضات‌ هرات، تدریس

    وی‌ در اواخر روزگار پادشاهى‌ سلطان‌ حسین‌ میرزا بایقرا (873 -911ق)‌ به‌ منصب‌ قضای‌ هرات‌ رسید و به‌ سبب‌ داشتن‌ فضل‌ و زیركى‌ و دینداری‌، منزلتش‌ فزونى‌ یافت‌ و سرآمد تمامى‌ قضات‌ هرات‌ شد. همو با ستایش‌ از منشهای‌ پسندیده وی‌ به‌ توجه‌ امیرعلیشیرنوایى‌ نسبت‌ به‌ او و مدیحه‌های‌ او در وصف‌ علیشیر اشاره‌ دارد و مى‌نویسد: به‌ یمن‌ مرحمت‌ امیر در مدرسه‌های‌ خواجه‌ ملك‌ زرگر و اخلاصیه هرات‌ به‌ تدریس‌ سرگرم‌ است‌.

    ظهیرالدین‌ بابر دقت‌ اختیارالدین‌ را در كار داوری‌، و نیز تیزهوشى‌ وی‌ را ستوده‌ است‌ و درباره او مى‌نویسد: «قضا را خوب‌ كرد» و در دیداری‌ كه‌ با من‌ در مَرغاب‌ داشت‌، از خط بابری‌ سخن‌ به‌ میان‌ آمد. مفردات‌ آن‌را طلبید، من‌ نوشتم‌ و در همان‌ مجلس‌ مفردات‌ را خواند و قواعد را دانست‌ و به‌ آن‌ خط «چیزها نوشت‌». داوری‌ سام‌ میرزا درباره اختیارالدین‌ به‌گونه‌ای‌ دیگر است‌. وی‌ مى‌نویسد كه‌ او به‌ زر اندوزی‌ و امساك‌ شهرت‌ داشت‌، اما «خالى‌ از فضلى‌ نبود» و در شعر از دیگران‌ پیشى‌ مى‌گرفت‌.

    پس‌ از تصرف‌ هرات‌ 13 ق‌ به‌ دست‌ محمدخان‌ شیبانى‌، قاضى‌ اختیار همچنان‌ در جایگاه‌ خویش‌ برقرار ماند.


    وفات

    پس‌ از كشته‌ شدن‌ محمدخان‌ 16 ق‌ به‌ دست‌ شاه‌ اسماعیل‌ اول‌ صفوی‌، به‌ زادگاه‌ خویش‌ بازگشت‌ و به‌ كشاورزی‌ پرداخت‌ و در همانجا به‌ بیماری‌ سوءالقنیه‌ ضعف‌ عمومى‌ بدن‌ درگذشت‌ و در آرامگاه‌ پدرانش‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد.


    ساختن‌ ماده‌ تاریخ‌

    قاضى‌ اختیار در ساختن‌ ماده‌ تاریخ‌ به‌ ویژه‌ به‌ شعر چیره‌ دست‌ بود. وجود ماده‌ تاریخ‌های‌ بسیار در میان‌ آثار او برخى‌ از پژوهشگران‌ معاصر را بر آن‌ داشته‌ كه‌ وی‌ را مانند بعضى‌ دانشوران‌ همزمانش‌ زیر نفوذ حروفیان‌ به‌شمار آورند.


    اختیارالدین و خوشنویسی

    قاضى‌ اختیارالدین‌ را برخى‌ از تذكره‌نویسان‌ از سده 1ق‌ به‌ بعد در شمار خوشنویسان‌ قلم‌ تعلیق‌ آورده‌اند كه‌ خطاست‌، زیرا نه‌تنها هیچ‌یك‌ از نویسندگان‌ همزمانش‌ وی‌ را خوشنویس‌ ندانسته‌اند، بلكه‌ هیچ‌ اثری‌ كه‌ نشان‌ دهنده هنر خوشنویسى‌ او باشد، نیز برجا نمانده‌ است‌. این‌ خطا از كتاب‌ مرآه العالم‌ (تألیف‌ در نیمه دوم‌ سده 11ق‌) آغاز شده‌، و با نسبت‌ دادن‌ كتابت‌ منشآتى‌ از سوی‌ مهدی‌ بیانى‌ به‌ او در سده اخیر نیرو گرفته‌ است‌. در حالى‌كه‌ نسخه‌ای‌ از مكاتیب‌ سلطان‌ حسین‌ میرزا بایقرا كه‌ كتابت‌ آن‌ به‌ او نسبت‌ داده‌ شده‌، و هم‌اكنون‌ در كتابخانه كاخ‌ - موزه گلستان‌ نگاهداری‌ مى‌شود، در 935ق‌ كتابت‌ شده‌ است‌، یعنى‌ 7سال‌ پس‌ از درگذشت‌ قاضى‌ اختیار. بنابراین‌ در نادرستى‌ این‌ نسبت‌ جای‌ دو دلى‌ نیست‌. این‌ لغزش‌ به‌سبب‌ در آمیختن‌ احوال‌ قاضى‌ با اختیار منشى‌ پدید آمده‌ است‌‌.


    آثار

    1. شرح‌ مقدمه الصلاه،

    كه‌ تفسیر و شرحى‌ است‌ به‌ فارسى‌ بر مثنوی‌ مقدمه الصلاه مولانا شرف‌الدین‌ بخاری‌ سروده 307ق‌ شامل‌ 10 باب‌ در آداب‌ وضو، نماز، روزه‌ و جز آن‌. تاریخ‌ تألیف‌ آن‌ 892ق‌ (ماده‌ تاریخ‌: «آخر سال‌») است‌.

    نسخه‌هایى‌ از این‌ اثر در كتابخانه دیوان‌ هندلندن‌ و كتابخانه دولتى‌ نسخه‌های‌ شرقى‌ مدرس‌ نسخه‌ نگهداری‌ مى‌شود.

    2. اساس‌ الاقتباس‌،

    به‌ عربى‌، گزیده‌ای‌ از آیات‌، اخبار، احادیث‌، امثال‌ و حكم‌ منثور و منظوم‌ و جز آن‌، شامل‌ دیباچه‌ و بخش‌هایى‌ كه‌ مؤلف‌ آن‌ها را كلمات‌، سطور و حروف‌ خوانده‌، و به‌ امیر علیشیر نوایى‌ كه‌ از او در دیباچه‌ با جمله «سَمى‌ّ اسدالله‌ الغالب‌» یاد مى‌كند، تقدیم‌ كرده‌ است‌. تاریخ‌ تألیف‌ آن‌ 897ق‌ به‌ ماده‌ تاریخ‌های‌ «بتتمیمه‌» و «بسلخ‌ رجب‌» است‌. برگزیده آن‌ در 1863م‌ به‌ كوشش‌ یوسف‌ داوود، با عنوان‌ تنزیه‌ الالباب‌، در موصل‌، و تمامى‌ كتاب‌ در 1298ق‌ به‌ كوشش‌ عبدالحافظ طائفى‌ در استانبول‌ و به‌ سال‌های‌ 1316، 1323 و 1326ق‌ در قاهره‌ چاپ‌ شده‌ است‌. نسخه‌های‌ مختلف‌ این‌ اثر با نام‌های‌ گوناگون‌ در كتابخانه‌ها یافت‌ مى‌شود: اوایل‌ التحریر‌؛ نشر الطیب‌ فیما یلزم‌ للكاتب‌ و الخطیب‌؛ جوامع‌ الكلم‌؛ اختیار الغیاثیه فى‌ فن‌ الانشاء؛ مقامات‌ حسینى‌. دور نیست‌ كه‌ مجالس‌ الملوك‌ كه‌ تألیف‌ آن‌ را به‌ قاضى‌ اختیار نسبت‌ داده‌اند، نیز همین‌ اساس‌ الاقتباس‌، باشد. زیرا وی‌ در آغاز این‌ كتاب‌ علم‌ بیان‌ و انشا را بهترین‌ یاور برای‌ دریافت‌ مطالب‌ عالیه‌... و رسیدن‌ به‌ «مجالس‌ الملوك‌ و منازل‌ الاحرار» دانسته‌ است‌ .

    3. مختارالاخیار على‌ مذهب‌ المختار،

    در فتوا و قضا و آداب‌ و رسوم‌ آنها. قاضى‌ اختیار در دیباچه این‌ اثر مى‌نویسد: به‌هنگام‌ تصدی‌ امور فتوا و تكفل‌ قضای‌ هرات‌ از وی‌ خواسته‌ شد تا كتابى‌ به‌ فارسى‌ درباره آداب‌ و رسوم‌ آن‌ امور بنویسد و وی‌ مطالب‌ این‌ نسخه‌ را از كتاب‌های‌ فتاوی‌ بیرون‌ كشیده‌، و نوشته‌ است‌. تاریخ‌ تألیف‌ آن‌ 898ق‌ است‌ و نسخه‌هایى‌ از آن‌ در كتابخانه‌های‌ پاكستان‌، كتابخانه آستان‌ امیرالمؤمنین‌ ع‌ نجف‌، انجمن‌ آسیایى‌ بنگال‌ و كتابخانه بودلیان‌ مارشال‌، وجود دارد.

    4. شرح‌ قصیده معجزات‌،

    شرحى‌ است‌ بر قصیده معجزات‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌) سروده عبدالرحمان‌ جامى‌. تاریخ‌ تألیف‌ آن‌ 900ق‌ است‌ و نسخه‌ای‌ از آن‌ در كتابخانه مركزی‌ دانشگاه‌ تهران‌ وجود دارد.

    5. اخلاق‌ همایونى‌،

    در علم‌ اخلاق‌ به‌ فارسى‌، در 912ق‌ برای‌ بابر د 937ق‌ تألیف‌ شده‌ است‌. نسخه‌هایى‌ از آن‌ در كتابخانه ملى‌ پاریس‌‌، انجمن‌ آسیایى‌ بنگال‌‌، كتابخانه بودلیان‌‌، كتابخانه دانشگاه‌ پرینستون‌ و كتابخانه برلین‌ موجود است‌.

    6. زینه اللباس‌،

    به‌‌فارسى‌ درباره پوشاك‌ از دیدگاه‌ مذهبى‌ كه‌ به‌ نام‌ مظفر حسین‌ بن‌ سلطان‌ حسین‌ بایقرا تألیف‌ شده‌ است‌. نسخه‌ای‌ از آن‌ در كتابخانه تفلیس‌ گرجستان‌ وجود دارد.

    7. دیوان‌ غزل‌ اختیار،

    شامل‌ 0 غزل‌ در 70 بیت‌. نسخه‌ای‌ از آن‌ در كتابخانه مركزی‌ دانشگاه‌ تهران‌ موجود است‌.

    8. مثنوی‌ عدل‌ و جور،

    به‌فارسى‌، شامل‌ هزار بیت‌ كه‌ به‌ نام‌ شاه‌ اسماعیل‌ اول‌ صفوی‌ سروده‌ شده‌، و از آثار اواخر عمر اختیارالدین‌ است‌. سام‌ میرزا بر آن‌ است‌ كه‌ هزار بیت‌ این‌ اثر را قاضى‌ اختیار از ریاضى‌ زاوه‌ای‌ د 21ق‌ دزدیده‌ است‌.

    افزون‌ بر آنچه‌ گذشت‌، شماری‌ ماده‌ تاریخ‌ از قاضى‌ اختیارالدین‌ در مآخذ آمده‌ كه‌ اینهاست‌: دو بیت‌ شعر با ماده‌ تاریخ‌ «ساقى‌ كوثر» به‌ مناسبت‌ پایان‌ ساختمان‌ حوض‌ پای‌ حصار هرات‌ در 97ق‌؛ قطعه‌ای‌ شامل‌ 6 بیت‌ در مرگ‌ مولانا شمس‌الدین‌ محمد روحى‌ پیشوای‌ نقشبندیان‌ با ماده‌ تاریخ‌ «مرشد عصر» برابر با سال‌ 04ق‌. یك‌ دو بیتى‌ با ماده‌ تاریخ‌ «منبر بسنگ‌ مرمر» برابر با سال‌ 04ق‌ به‌ سبب‌ پایان‌ِ ساختن‌ منبر مسجد جامع‌ هرات‌ به‌ دستور امیر علیشیر نوایى‌؛ 3بیت‌ شعر با ماده‌ تاریخ‌ «دهم‌ شهر ربیع‌الاول‌» و بیت‌ به‌ عربى‌ با ماده‌ تاریخ‌ «بانى‌ الخیر» هر دو برابر 04ق‌ به‌ مناسبت‌ مرمت‌ مسجد جامع‌ هرات‌ به‌ دستور امیر علیشیرنوایى‌. ‌[۱]. ‌

    پانویس

    1. سمسار، محمدحسن، ‌ج7، ص175-173

    منابع مقاله

    سمسار، محمدحسن، دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

    وابسته‌ها