جواهرکلام، علی
نام | جواهرکلام، علی |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1275ش |
محل تولد | محله ملکآباد تهران |
رحلت | 1355ش |
اساتید | |
برخی آثار | تاریخ تمدن اسلام (ترجمه)
یادداشتهای سفر اصفهان در سال1303 |
کد مؤلف | AUTHORCODE8827AUTHORCODE |
علی جواهرکلام (1275-1355ش)، نویسنده، مترجم، روزنامهنگار، حقوقدان، یکی از مدیران برنامه قصه ظهر جمعه رادیو ایران، صاحب کتاب «محمد رسولالله(ص)».
ولادت
علی جواهرکلام، در سال 1275ش، در محله ملکآباد تهران به دنیا آمد.
وی یگانه فرزند شیخ محمدحسن و آغابیگم خانم کاشانی بود. وی از طرف پدر از نوادگان سهتن از دانشمندان است:
الف) شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به شیخالعراقَین متوفای 1286 قمری. (علی جواهرالکلامی فرزند شیخ محمدحسن فرزند شیخ علی سرایندۀ دیوان معراج محبت فرزند شیخ عبدالحسین تهرانی)
ب) شیخ محمدحسن نجفی صاحب کتاب ارزشمند جواهرالکلام متوفای 1266 قمری. به دلیل انتساب این خانواده به شیخ محمدحسن نجفی، نام خانوادگیشان جواهرالکلامی میباشد.
پ) علامه بحرالعلوم. شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر)، با دخترِ مرحوم سیدرضا بحرالعلوم ازدواج میکند و سیدرضا، فرزند علامه بحرالعلومِ معروف (سیدمهدی بحرالعلوم متوفای 1212 قمری) است. بنابراین، علی جواهرالکلامی از نوادگان علامه بحرالعلوم نیز میباشد.
ازآنجاکه جد مادری وی، شیخ محمدحسن نجفی صاحب کتاب مشهور جواهرالکلام بود، در نتیجه نام خانوادگی این دودمان هم جواهرالکلام گردید.
علی جواهرالکلام در خردسالی، پدر و مادر خود را از دست داد. لاجرم در دامان مادربزرگش (دختر صاحب جواهر) حاجیه خانم خاتون¬النساء معروف به بیبی، که در همان خانه مسکن داشت پرورش یافت (فرید جواهرالکلام، خاطرات علی جواهرالکلام، ص1).
تحصیلات و مشاغل
ایشان پس از گذراندن تحصیلات اولیه، وارد کالج البرز شد و زیر نظر دکتر ساموئل جردن بر زبان انگلیسی و ادبیات غربی تسلط یافت و آنگاه در مدرسهای روسیزبان، روسی و ادبیات آن را فراگرفت و به مدیریت مدرسه ایرانیان گرجستان مأمور شد و همین مأموریت را در کشورهای ترکیه و آذربایجان هم ادامه داد و در بازگشت به معلمی مسیحیان کالج جلفا مأمور شد.
در جریان جنگ جهانی اول با کارکنان سفارت انگلیس در تهران ارتباط مییابد. ارتباطی که سایه آن تا پایان عمر بر زندگی اش سایه افکند.
در سال 1316 برای تحصیل به به عراق و بیروت میرود و به آموزش زبان تحت نظارت سازمان جاسوسی انگلیس میپردازد. خود را وارد مجموعه مؤسسان حزب توده مینماید و در میان اسناد "خانه سدان"، رسوایی همکاری وی با انگلیس آشکار میشود.
بعد از سقوط حاکمیت فرقه دموکرات، وی وارد ماجرای حمایت و تطهیر قتلها و کشتارهای جمعی سربازان شاه و اوباشان در نشریات متعلق به محمد دیهیم میگردد.
او در دوران سیاه سید ضیاء، به عنوان روزنامه نگار درکنار سیدضیا میایستد و تمام تلاشهای خود را با همراهی سید ضیا برای منافع دولت فخیمه بریتانیا انجام میدهد.
وی از اعضای سازمان فراماسونری و گرداننده لژ فراماسونری بود که شاه را برای مراسم تحلیف فراماسونری تا پشت در لژ هدایت میکند.
جواهرکلام در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق، بازداشت میشود، اما به جاسوسی از زندان میپردازد و مقالات ضد ایرانی و ضد نهضت ملی شدن نفت را در بولتنهای جاسوسی سفارت انگلیس با عنوان روزنامههایی همچون صدای وطن، صدای مردم، اقلیم به چاپ میرساند.
جواهر کلام در ارتباط با شبکه جاسوسی "شاپور ریپورتر" به جعلیات و بزرگنمایی خطر کمونیسم در ایران به منظور جلب همکاری مردم مسلمان با حکومت شاه میپردازد. وی به صورت مجعول حتی از زبان مبارزان و مخالفان رژیم سلطنتی، خاطره و داستان نوشته و از طرف آنها خواستار عفو ملوکانه میشود.
علی جواهرکلام پس از کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق، از طریق سازمان سیا و سفارت آمریکا، به سرپرستی کمیسیون هدایت مطبوعات و افکار عمومی انتصاب میباید که در نهایت این واحد به حوزه معاونت مطبوعاتی ساواک وصل میشود. این کمیسیون عهدهدار ایجاد ابتذال در فرهنگ و سطحی نگری و اروتیک نگاری و هرزهگری در جامعه و جوانان برای کنترل آنها میشود.
علی جواهرکلام از جاسوسی و بندگی آمریکا و انگلیس تا نظارت بر سانسور و طراحی برای ابتذال فرهنگ و انحطاط جوانان و خیانت به تمام ارزشها را در تمام رسانهها عهدهدار میشود. جنایات آمریکا و انگلیس و شاه را در ایران ستایش میکند، نوکرصفتی را به نام نویسندگی ترویج میکند و قلم را به خون میآمیزد و...[۱].
کتاب «زندهرود در جغرافیای تاریخی اصفهان» محصول همین سالهاست. جواهرکلام در نهایت، کار خود را در معارف رها کرد و به دانشکده حقوق رفت و از دانشگاه تهران لیسانس قضایی گرفت و همزمان به سیاست روی آورد و روزنامهای به نام «نامه ری» منتشر ساخت و در اثر نوشتن مقالات تند به سردبیری روزنامه اطلاعات منصوب شد و در پی نشر مقالاتی ازاینگونه، به زندان افتاد و در پی آن به رادیوایران راه یافت و سلسله سخنانی در مورد فرهنگ عامه ایراد کرد.
وفات
وی در 80 سالگی به سال 1355ش، در تهران درگذشت.
آثار
- زنان شکیبا؛
- فرهنگ جهاننما؛
- ایران و مسئله ایران؛
- دین و دولت؛
- فداییان هیتلر؛
- تاریخ خاورمیانه؛
- محمد رسولالله(ص)؛
و...[۲].
پانویس
- ↑ ر.ک: روزنامه شرق
- ↑ ر.ک: پایگاه اینترنتی دنیای حقوق