أعمار الأعيان

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    أعمار الأعيان
    أعمار الأعيان
    پدیدآورانابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده) طناحی، محمود محمد (محقق)
    ناشرمکتبة الخانجي
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر1414ق - 1994م
    چاپ1
    شابک977-505-095-4
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    آ2الف2 38/4 DS
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    أعمار الأعيان، نوشته ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانش‌های گوناگون زمانه خود چیره‌دست بوده است. نویسنده زادروز و سال‌مرگ عالمان سرشناس (به‌ویژه بغدادیان) را با شرح حال کوتاهی از آنان، با ترتیب سنوات دهگانه تاریخی ثبت کرده است. محمود محمد طناحی پژوهش این کتاب را انجام داده است.

    طناحی (محقق) کار ابن جوزی را در این کتاب، شکلی از تفنن و نوآوری می‌داند که مورخان در کار تراجم‌نویسی انجام می‌دهند. موضوع این اثر، گزارشی از تاریخ زادروز و مرگ نام‌آوران عرب است که افزون بر آن، درباره جایگاه اجتماعی‌ا‌شان نیز گفتگو می‌کند. ابن جوزی کتابش را بر مبنای شمارش دهگانه اعداد (عقود) مانند 10، 20، 30 و... تنظیم کرده است. او زادروز و سال‌های مرگ کسان را از سر یک دهگانه تا رسیدن به دهگانه بعدی دسته‌بندی نموده و سال‌مرگشان را ثبت کرده است. این شیوه تاریخ‌نویسی، در جای خود، شیوه نوینی در ثبت تراجم است که پیشینه‌ای پیش‌تر از ابن جوزی در میان مورخان ندارد؛ مگر اینکه این شیوه را در کتاب «لطائف المعارف» از ابومنصور ثعالبی (درگذشته 429ق) زیر عنوان «اتفاق الأعمار» بتوان یافت. البته ابن جوزی فقط از یک صفحه از کتاب او بهره جسته است. همچنین، این شیوه به میزان کوچکی در کتاب «أعمار الخلفاء» از ابوالحسن مدائنی (درگذشته 228ق) و نیز در رساله‌ای به نام «أعمار الأئمة» از احمد بن محمد فریابی، عالم قرن سوم دیده می‌شود[۱].‏

    ابن جوزی این کتاب را در 75 سالگی عمر خود نگاشته و اندوخته‌های تاریخی خود را در آن آورده است که بازتاب تلاش طولانی وی در کار تاریخ و تراجم است[۲]‏. برخی نکته‌های ظریفی را که ابن جوزی در ثبت سن کسان نوشته است، خواننده را به این پندار می‌افکند که نویسنده، این کتاب را برای همین نکته‌های ظریف، کمیاب و استثنایی نوشته است؛ مانند این مطلب که پیامبر(ص) در شصت‌وسه سالگی درگذشته است و این، همان سنی است که ابوبکر، عمر و عبدالله بن مسعود در آن درگذشته‌اند و یا اینکه مأمون در همان سنی (چهل‌وهفت سالگی) درگذشته که هارون مرده است و یا مانند اینکه یزید، زیاد و مدرک (فرزندان مهلب بن ابی‌صفره)، هر سه نفر در سال همسانی به دنیا آمده‌اند و هر سه نیز در سال همسانی درگذشته‌اند.

    ابن جوزی با ترتیب عقودی خود، راه را بر اشتباه ‌شدن تاریخ زادروزها و سال‌مرگ‌ها بسته است؛ مثلا او خواننده را از سردرگمی در واژه «سبعین» و «تسعین» رهایی داده است؛ چراکه میان این دو، عقد «ثمانین» را درج نموده است[۳]. ‏او سال‌ تولد برخی کسانی را که ترجمه‌نویسان فقط سال مرگشان را درج کرده‌اند، با توجه به مقدار سنشان به دست آورده است و کسانی که ترجمه‌نویسان فقط میزان عمرشان را می‌دانسته‌اند، از طریق دستیابی به آثار، استادان و شاگردانشان به زمان زیستشان دست یافته است[۴]‏.

    ابن جوزی نوآوری‌های دیگری نیز داشته است: او در ترجمه سال‌خوردگان افزوده‌هایی آورده است که در مشهورترین اثر شرح‌حال‌نویسی، یعنی کتاب ابوحاتم سجستانی نیز نیامده است. حتی ابن جوزی مطالبی را از کتاب سجستانی نقل کرده است که در نسخه چاپی آن نیست. در این کتاب، «أعمار الأعيان»، برخی اعلامی که تشابه اسمی دارند ضبط شده است. او از سه شیخ (ابوالحسین فراء، زاهر بن طاهر و ابوالحسن بن عبدالسلام) نیز نام برده و روایت‌هایشان را آورده است که در کتاب مشیخه او یافت نمی‌شوند.

    ابن جوزی چون عالمی حنبلی است، توجه ویژه‌ای به زندگی عالمان حنبلی داشته است و برای همین گرایش مذهبی، از برخی کسان دیگر غفلت ورزیده است؛ ازاین‌رو، نمی‌توان کار او را منطبق با معیارهای عام دانست.

    ابن جوزی در کارهای تاریخی‌اش متأثر از زادگاهش «بغداد» است؛ یعنی گرایش به اخبار و عالمان بغداد دارد. این نکته را نیز می‌توان در مشهورترین نوشته تاریخی او «المنتظم» دید تا جایی که دانشمندی مانند دکتر شاکر مصطفی، ابن جوزی را عالمی بغدادی – عراقی، نه اسلامی - جهانی می‌داند؛ چراکه او کانون تلاش خود را بر گردآوری تاریخ بغداد و بغدادیان نهاده است. پس شگفت‌آور نیست که در «أعمار الأعيان»، بیشتر اعیان را از عالمان بغداد برگزیده است. گویا پس از حنبلی ‌‌بودن وی، بغدادی‌ بودنش معیار گشته است[۵].‏

    ابن جوزی در تألیف این کتاب از منابع کتاب نام نبرده است، مگر در جایی که از ابوحاتم سجستانی درباره سال‌خوردگان گفته‌ای را نقل کند، یا چیزی را از ابن قتیبه ذکر ‌نماید. محقق می‌گوید: البته، من می‌بینم که ابن جوزی بسیار از خطیب بغدادی و کتاب او «تاریخ بغداد» بهره می‌گیرد؛ این نکته، در جاهایی که بر سر زندگانی عالمان اختلاف پیش می‌آید و ابن جوزی دیدگاه خطیب را ترجیح می‌دهد و به او اعتماد می‌کند، به چشم می‌‌خورد[۶]‏.

    محقق در مقدمه‌اش از عالمانی سخن می‌گوید که در آثارشان از کتاب «أعيان الأعيان» یاد کرده‌اند[۷]‏. او پس از توضیحی که از نسخه برگزیده‌اش می‌دهد[۸]‏، به مطالبی که در حاشیه‌ آن نوشته شده است، اشاره می‌کند که در آن‌ها عمر برخی کسانی ثبت شده است، که ابن جوزی یادی از آنان نکرده است و یا اینکه، پس از ابن جوزی به دنیا آمده‌اند. همچنین در این حاشیه‌ها نقدهایی بر ابن جوزی دیده می‌شود. خود محقق کتاب نیز نقدهایش را در پاورقی آورده است[۹]‏.

    طناحی در پایان کتاب، فهرست‌هایی از آیه‌های قرآنی، احادیث، اقوال عرب، شعر، کسان، قبیله‌ها، جاها، رخدادها، نبردها، فوائد تعلیقه‌ها و منابع کتاب آورده است[۱۰]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص12
    2. ر.ک: همان، ص13
    3. ر.ک: همان، ص14
    4. ر.ک: همان، ص15
    5. ر.ک: همان، ص16-15
    6. ر.ک: همان، ص17
    7. ر.ک: همان، ص20-18
    8. ر.ک: همان، ص22-20
    9. ر.ک: همان، ص23
    10. ر.ک: متن کتاب، ص133

    منابع مقاله

    مقدمه محقق و متن کتاب.


    وابسته‌ها