مقیاس الروایة في علم الدرایة

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    مقیاس الروایة في علم الدرایة
    مقیاس الروایة في علم الدرایة
    پدیدآورانسیفی، علی‌اکبر (نويسنده)
    ناشرجامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1431ق
    چاپ2
    شابک978-964-470-222-8
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /س9م7 109 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مقیاس الروایة فی علم الدرایة عنوان اثری است یک جلدی به زبان عربی از علی اکبر سیفی مازندرانی با موضوع علوم حدیث. نویسنده در این کتاب، به بیان مباحث مربوط به علم درایة الحدیث، پرداخته است.

    ساختار

    کتاب یک جلد دارد و محتوای مطالب آن در 10 بخش ارائه شده است. از کتابهای فقهی، اصولی، روایی و تفسیر در شکل‌گیری محتوای این کتاب بهره برده شده است و این منابع به صورت الفبایی در انتهای اثر، ذکر شده. از جمله منابع کتاب می‌توان «اجود التقریرات» سید ابوالقاسم خویی، «استبصار» شیخ طوسی، «اصول فقه» محمدرضا مظفر، «اصول فقه» شیخ خضری، «اصول کافی»، «انوار الهدایة»، «بحار الانوار»، «تعلیقه منهج المقال» وحید بهبهانی، «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی، «توضیح المقال» ملا علی کنی، «جامع القاصد» محقق کرکی، «جواهر الکلام» شیخ محمد حسن نجفی، «حاشیه فرائد الاصول» آخوند خراسانی، «الحبل المتین» شیخ بهایی، «الحدائق الناضرة» شیخ یوسف بحرانی و ... را نام برد.[۱]

    گزارش محتوا

    در اولین بخش مطالب کتاب، درباره علم حدیث و موضوع و غایت آن صحبت شده است؛ در این بخش، ابتدا اهمیت علم حدیث بیان شده، سپس تعریفی از علم درایه به دست داده می‌شود و پس از آن موضوع و غایت(هدف) و اهمیت این علم، بیان می‌گردد.[۲]

    عنوان بخش دوم مطالب، طرق تحمل حدیث و نقل به معنی در احادیث و تقطیع در روایت است؛ مباحثی که در این بخش مطرح می‌گردد به ترتیب عبارت است از: شرایط تحمل حدیث و نقل روایت، طرق تحمل حدیث، نقل حدیث به معنی و تقطیع حدیث.[۳]

    عنوان بخش سوم عبارت است از تعریف خبر و اقسام و مصطلحات آن: مباحث این بخش به ترتیب عبارت است از: خبر و اقسام آن، اقسام خبر، حدیث، اثر، روایت و حدیث قدسی، و در نهایت بحث از سنت.[۴]

    در چهارمین بخش، از تقسیم حدیث به چهار بخش اصلی صحبت می‌شود. مباحثی که خواننده در این بخش به آنها برمی‌خورد به ترتیب از این قرار است: تقسیم حدیث از لحاظ حال راوی، مبدأ این تقسیم و علت آن، حدیث صحیح در اصطلاح قدما، خبر صحیح در اصطلاح متأخرین، منظور از عدالت معتبر در راوی، اعتبار و عدم اعتبار ضبط در راوی، اشتراط بلوغ در راوی، مقتضای تحقیق در موارد گذشته، خبر حسن و موثّق، خبر ضعیف، و در نهایت، فایده تقسیم حدیث به اقسام چهارگانه.[۵]

    در بخش پنجم به تقسیم‌بندی‌های فرعی حدیث برمی‌خوریم. در این بخش ابتدا تقسیم‌بندی‌های فرعی مشترک میان همه روایات را مشاهده می‌کنیم و سپس اقسام مختص به حدیث ضعیف را مطالعه می‌کنیم.[۶]

    در ششمین بخش هم بحثی درباره مرسلات مشایخ ثقات، مطرح می‌شود. در این بخش، درباره مرسلاتی که به این صفت معروفند که فقط از ثقه استرسال و روایت شده‌اند، بحث شده و سپس مناقشاتی درباره این تعریف مطرح می‌شود.[۷]

    هفتمین بخش مطالب کتاب، معرکه آرا درباره انجبار ضعف خبر با عمل مشهور به آن و وهن یک روایت با اعراض مشهور از عمل به آن، است. در این بخش ابتدا بحثی درباره انجبار ضعف خبر با شهرت فتوایی مطرح می‌شود . سپس به ترتیب، نظرات محقق حلی، شهید ثانی، محقق مامقانی، شیخ انصاری، محقق خراسانی، محقق همدانی، محقق عراقی، محقق اصفهانی، محقق نائینی، و امام خمینی، مطرح می‌شود. سپس تحقیقی درباره مطلب شده و مقتضای تحقیق از نظر نویسنده در این بخش، مطرح می‌شود. نویسنده پس از بحث از انجبار ضعف سند با عمل مشهور به سراغ بحث از وهن سند خبر با اعراض اصحاب می‌رود؛ وی در اینجا هم ابتدا به تنقیح آرا و نظرات در این ارتباط می‌پردازد و سپس مقتضای تحقیق را از نگاه خودش بیان می‌دارد. در پایان این بخش، به برخی شبهات پاسخ داده می‌شود.[۸]

    بحث در بخش هشتم درباره احادیث معلّل است. نویسنده ابتدا قیاس حرام در شریعت را مطرح می‌کند، سپس به تعریف قیاس و مبدأ عمل به آن می‌پردازد، پس از آن از تنقیح مناط قطعی و علت منصوصه صحبت می‌کند و سپس به بیان ضابطه فرق میان علت و حکمت می‌پردازد. تعلیل تعبدی و ارشادی، آخرین بحث در این بخش از مطالب کتاب است.[۹]

    نویسنده در نهمین بخش کتاب درباره احادیث مضمرة ارائه مطلب می‌نماید. وی در این بخش هم مانند مباحث بخش هفتم، ابتدا به بیان تنقیح آرا می‌پردازد و سپس مقتضای تحقیق خودش در این ارتباط را بیان می‌نماید.[۱۰]

    دهمین و آخرین بخش مطالب کتاب درباره قاعده تسامح در ادله سنن صحبت می‌کند. در این بخش، ابتدا مفاد قاعده بیان شده و محل نزاع تحریر می‌شود. علی اکبر سیفی پس از آن به بیان تنقیح اقوال در ا ین ارتباط می‌پردازد. سپس درباره مدرک قاعده صحبت می‌کند و در پایان، ثمره بحث از این قاعده را بیان می‌کند.[۱۱]

    در بخشی از مطالب کتاب درباره حدیث غریب می‌خوانیم: حدیث غریب، روایتی است که راوی آن در جمیع یا بعضی از طبقات، واحد باشد و در عین حال متن روایت فی الجمله مشهور بوده یا نقلش میان اصحاب یا جماعتی از اصحاب، شهرت داشته باشد.

    غرابت یا در سند است و آن در جایی است که یک راوی واحد متفرد در روایت از یک واحد دیگر باشد و این امر تا آخر سند پیش برود و در عین حال متن روایت در میان جماعتی از اصحاب، معروف باشد. و یا در متن است و آن در جایی است که روایت مفردی داشته باشیم که نقلش در میان اصحاب مشهور است.

    گاه از این روایت به غریب مشهور تعبیر می‌شود و به علت اشتهار نقلش، غرابت تنها در متن آن است نه در سندش(هرچند در یک طرف از سندش). میرداماد در رواشح از اهل درایه نقل کرده که گفته‌اند: روایتی که به لحاظ متنی غریب باشد در إسناد یافت نمی‌شود مگر در جایی که حدیث مفردی مشهور باشد و جماعت کثیری آن را از کسی که متفرد به آن روایت است نقل کرده باشند؛ اینجاست که روایت ما غریب مشهور خواهد شد و به عبارت دیگر روایتی خواهد بود غریب المتن و غیر غریب الاسناد مگر به نسبت به یکی از طرفین آن؛ یعنی اسناد این روایت متصف به غرابت در طرف اولش خواهد بود و در عین حال متصف به شهرت در وسط و طرف دیگرش خواهد بود.[۱۲]

    گاه نیز غرابت هم در متن حدیث هست و هم در سند آن، و آن روایتی است که تنها یک نفر متن آن را نقل کرده و این متن و نقل آن در میان اصحاب، مشهور نیست. شهید ثانی قائل به این نوع از روایت است و این مطلب از مقابله‌اش در این قسم از روایت غریب با دو قسم دیگر(غریب المتن و غریب السند) آشکار می‌شود. با این کلام و تقسیم‌بندی شهید، اشکال در کلام محقق مامقانی روشن می‌شود که در این قسم از روایت غریب، اشتهار متن را شرط کرده بود. یک نوع دیگر از غرابت هم وجود دارد و آن غرابت در لفظ روایت است؛ این نوع غرابت در جایی است که متن روایت مشتمل بر لفظ غامض المعنایی باشد که آن لفظ به خاطر نادر بودن استعمال در لغت و زبان رایج مردم، بعید از فهم است.[۱۳]

    وضعیت کتاب

    فهرستهای منابع و مطالب، پس از پایان مطالب کتاب به ترتیب، در انتهای اثر ذکر شده است. پاورقیهای کتاب اکثرا به ذکر ارجاعات اختصاص دارد و نویسنده در موارد انگشت‌شماری در پاورقیها به توضیح مختصری درباره محتوای مطالب پرداخته است مثلا پاورقی شماره 2 صفحه 97 یا پاورقی شماره 1 صفحه 68.

    پانویس

    1. ر.ک: منابع کتاب، ص231-233
    2. ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص234
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان، 234-235
    6. ر.ک: همان، ص235
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان، ص235-236
    9. ر.ک: همان، ص236
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: متن کتاب، ص85
    13. ر.ک: همان، ص86

    منبع مقاله

    1. فهرست مطالب و متن کتاب.


    پانویس


    منبع مقاله

    1. فهرست مطالب و متن کتاب.

    وابسته‌ها