حقائق التفسیر (دار الکتب العلمية)

    از ویکی‌نور
    حقائق التفسير: تفسير القرآن العزيز
    حقائق التفسیر (دار الکتب العلمية)
    پدیدآورانسلمی، محمد بن حسین (نویسنده) عمران، سيد (محقق)
    ناشردار الکتب العلمية
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر1421ق. = 2001م.
    چاپچاپ يکم
    شابک2-7451-3164-8
    زبانعربي
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    س8ح7 / 94 BP

    حقائق التفسیر تألیف ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن موسى ازدى سلمى (متوفای 412ق)، یکی از قدیمی‌ترین تفاسیر عرفانی قرآن به زبان عربی

    سلمی مجموعه‌ای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امامان و اولیاء و مشایخ، به صورت پراکنده در اینجا و آنجا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این‌باره در اثنای آن ذکر کرد.

    او در مقدمه حقائق التفسیر نوشته است که چون صاحبان دانش‌های ظاهری در رشته‌های مرتبط با قرآن به نگارش پرداخته‌اند و جز آنچه در کلام امام صادق علیه‌السلام و ابن عطاء در توضیح پاره‌ای از آیات متفرقه آمده، کسی برای فهم خطابات قرآنی به زبان اهل حقیقت اقدامی نکرده، بر آن شده آنچه را در این باب در کلام امام صادق علیه‌السلام و ابن عطاء یافته است گردآوری کند و سخنان مشایخ اهل حقیقت را در این باب به آن منضم نماید و آن را به ترتیب سوره‌های قرآن تنظیم کند.[۱]

    مهمترین کسانی که اقوالشان را سلمی در این تفسیر آورده است عبارتند از: امام صادق(ع)، ابن عطا آدمی، حسین بن منصور حلاج، ابوالحسین نوری.

    تفسیر ابوالحسن نوری، از میان این مجموعه، کوتاه‌ترین است که تنها 29 آیه از آیات قرآنی در آن مورد تفسیر قرار گرفته است.[۲]

    در این کتاب هیچ سخنی در تفسیر ظاهر قرآن دیده نمی‌شود و تفسیر باطنی محض است، ولی از مقدمه‌ی مؤلف آن به دست می‌آید که مکتب تفسیری وی باطنی محض نبوده و ظاهر قرآن را نیز معتبر و قابل استناد و احتجاج می‌دانسته است. وی در آن مقدمه گفته است:

    «وقتى ديدم افراد معروف به علوم ظاهر در بيان انواع مطالب قرآن از قبيل قرائت‌ها، تفسيرها، مشكلات، احكام، اعراب، لغت، مجمل، مفسر، ناسخ و منسوخ پيش افتاده‌اند و در گردآورى فهم خطاب قرآن به زبان حقيقت جز [آن چه] در آيات پراكنده‌اى به ابو العباس بن عطا نسبت داده‌اند و در آياتى بدون ترتيب از جعفر بن محمد عليه السّلام نقل كرده‌اند، هيچ‌كس كارى نكرده است و در اين باره مطالبى را از آنان شنيده بودم كه نيكو مى‌دانستم، علاقه پيدا كردم كه آن [مطالب] را به مقالۀ آنان ضميمه كنم و سخنان مشايخ اهل حقيقت را به آن بيفزايم و به قدر طاقتم آن را به ترتيب سوره‌ها مرتب كنم...»

    نمونه‌اى از مطالب اين تفسير: - در مورد آيۀ كريمه «وَ لَوْ أَنّٰا كَتَبْنٰا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ [أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيٰارِكُمْ مٰا فَعَلُوهُ إِلاّٰ قَلِيلٌ» ]  آورده است:

    سلمی در تفسیر اشاری خود، روش تأویل به شیوه‌ی صوفیان را به کار گرفته و معانی‌ای برای آیات قرآن عرضه کرده است که با آنجه از ظواهر آنها برمی‌آید متفاوت است. همچنین وی، به سبب ضعف حافظه، گاهی آیه و آیاتی از یک سوره را در ضمن آیاتی از سوره‌های دیگر تفسیر کرده و گاه تفسیر آیات در خود سوره مشوش است.


    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص19-20
    2. ر.ک: قاسم پور، محسن؛ ص55

    منابع مقاله

    وابسته‌ها