تهذیب إصلاح المنطق
تهذیب اصلاح المنطق | |
---|---|
پدیدآوران | خطیب تبریزی، یحیی بن علی (نویسنده)
قباوه، فخرالدین (محقق) ابن سکیت، یعقوب بن اسحاق (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | اصلاح المنطق |
ناشر | دارالآفاق الجديدة |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1403ق. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | زبان عربي - واژه نامهها |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2 الف63 / 6620 PJ |
تهذیب اصلاح المنطق، تهذیب کتاب «اصلاح المنطق» ابن سکیت، (186-244ق)، به قلم یحیی بن علی خطیب تبریزی (421-502ق) است. هدف ابن سکیت اصلاح اشتباهات گفتاری در عصر خود بوده است. خطیب تبریزی نیز به شرح و برخی حذف و اضافات کتاب پرداخته است. کتاب با تحقیق فخرالدین قباوة منتشر شده است.
اصلاح المنطق کتابی لغوی به قلم ابن سکیت مشتمل بر اقوال علمای بصره و کوفه و کلام شفاهی بعضی اعراب است. در هر باب از کتاب الفاظ متفق و متقارب مؤید به شواهد و برخی تفاسیر ارائه شده است؛ تا اینکه لغت عرب از لحن و خطا محفوظ بماند. پیش از خطیب بغدادی تعدادی از علما به این کتاب توجه کردهاند؛ ابومنصور ازهری، محمد بن آدم هروی، ابن سیده و ابوالعباس مریسی این اثر را شرح کردهاند. ابو محمد سیرافی شواهد آن را تفسیر و ابوعلی نیشابوری این اثر را تهذیب کرده است.[۱]
«تهذیب اصلاح المنطق» از جمله شروح کتاب ابن سکیت است؛ اما علاوه بر شرح کتاب کارهای دیگری نیز بر کتاب انجام داده است؛ بهعنوانمثال مطالب تکراری را حذف و منقولات نثر و شعر دارای اشکال را اصلاح کرده است. همچنین در شیوه بعضی مطالب و الفاظ دخل و تصرف کرده است. شواهد شعری و نثری را تفسیر و بعضی الفاظ و عبارات ابن سکیت را استدراک کرده است. بنابراین خطیب تبریزی کتابش را شرح ننامیده و «تهذیب اصلاح المنطق» نامیده است. البته بعضی متأخرین اسامی دیگری بر این کتاب گذاشتهاند: «مختصر اصلاح المنطق»، «شرح اصلاح المنطق»، «شرح شواهد اصلاح المنطق» و «ایضاح الاصلاح».
ابن خشاب (متوفی 567ق) نیز استدراکی بر برخی دیدگاههای نویسنده در تهذیب نوشته است.[۲]
خطیب تبریزی «اصلاح المنطق» را بر ابی العلاء معری در سرزمین نعمان قرائت کرده است. سپس آن را بر مشایخ عراق نیز قرائت کرده و تفسیر، استدراک و تائید ایشان را بهعلاوه حواشی و تعلیقات نسخ پراکنده گردآوری کرده است.[۳]
به آن جهت که گاه از برخی علما فراوان نقلقول میشود، نویسنده بهناچار از رمزهایی استفاده کرده است: مثلاً ث به معناي ثعلب و ج به معناي ابن جني است.[۴]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.