ظفرنامه، قسم الاسلامیة (حمدالله مستوفی)

    از ویکی‌نور
    ظفرنامه، قسم الاسلاميه (حمدالله مستوفی)
    ظفرنامه، قسم الاسلامیة (حمدالله مستوفی)
    پدیدآورانشریف زاده، منصوره (مصحح)

    مستوفی، حمدالله (نویسنده)

    مداینی، مهدی (مصحح)

    باقری اهرنجانی، پروین (مصحح)
    عنوان‌های دیگرظفرنامه
    ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى‏
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1380 ش
    چاپ1
    شابک964-426-154-2
    موضوعاسلام - تاریخ - از آغاز تا 132ق. - شعر

    امویان - شعر

    خلفای راشدین - شعر

    شعر فارسی - قرن 8ق.

    محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - شعر
    زبانفارسی
    تعداد جلد3
    کد کنگره
    ‏PIR‎‏ ‎‏544‎‏7‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ظ‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf



    ظفرنامه (قسم الاسلامیه)، نوشته حمد الله مستوفى، تصحیح مهدى مداینى (ج 1)، پروین باقرى اهرنجانى (ج 2) و منصوره شریف‌زاده (ج 3)

    یازده کتاب فارسى، «ظفرنامه» نام گرفته و چنین خوانده شده‌اند:

    1. ظفرنامه ابن سينا؛
    2. ظفرنامه نظام‌الدين شاهى؛
    3. ظفرنامه شرف‌الدين على يزدى؛
    4. ظفرنامه‌هاتفى؛
    5. ظفرنامه قدسى (شاه جهانى)؛
    6. ظفرنامه عالم گيرى؛
    7. ظفرنامه كابل؛
    8. ظفرنامه رنجيت سنگه؛
    9. ظفرنامه بهرتپور؛
    10. ظفرنامه گوبند سنگه؛
    11. ظفرنامه حمد الله مستوفى.

    البته برخى از پژوهش‌گران، ظفرنامه ناصرى را نیز بدین فهرست افزوده‌اند. ترجمه کهن‌ترین ظفرنامه، به ابن سینا (428 - 380) منسوب است. ظفرنامه مستوفى، تاریخ منظومى به شمار مى‌آید که در 850 هجرى، به طرز شاهنامه فردوسى و در 75000 بیت سامان یافته است. این مثنوى بلند، تاریخ ایران را از فتح ایران به دست عربان (نیمه نخست سده هشتم هجرى) تا روزگار نویسنده بازگو مى‌کند. این کتاب را دنباله اثر فردوسى مى‌توان برشمرد؛ زیرا او به شاهنامه بسیار علاقه‌مند بود و شش سال در سامان‌دهى نسخه‌اى منقح و جامع از این کتاب زمان صرف کرد و کتاب خود را در 735 هجرى نوشت. انگیزه او را در سرودن این منظومه، پاسخ گویى به درخواست دوستانش براى سامان دادن منظومه‌اى به تقلید از فردوسى بوده است. وى براى این کار پانزده سال زمان صرف کرد.

    مستوفى بر اثر نشست و برخاست با مجامع بلند پایه علمى - ادبى دورانش و به انگیزه پاسداشت حکیم ابوالقاسم فردوسى و منظومه سترگ و جاودانه وى، به فراهم آوردن نسخه‌اى سودمند و پاکیزه (تحصیحى انتقادى) از آن دست گشود و در میان کار، در اندیشه سرودن ظفرنامه افتاد و آن را سامان داد.

    ساختار

    این کتاب داراى سه بخش (کتاب / قسم) است: اعراب و اسلام، ایرانیان و مغول. نویسنده درباره تاریخ اسلام، 25000 بیت، درباره تاریخ ایران، بیست هزار بیت و درباره تاریخ مغول، سى هزار بیت سروده است و از این رو، منظومه‌اش پانزده هزار بیت بیش از شاهنامه فردوسى (شصت هزار بیت) دارد و به رغم قالب شعرى‌اش، از کتاب‌هاى بسیار مهم و بسیار دقیق تاریخى به ویژه درباره تاریخ مغول به شمار مى‌رود؛ زیرا رویدادهاى خرد نیز در آن فرو گذار نشده‌اند. این کتاب سه بخش (قسم) به نام‌هاى «اسلامىه»، «احکامیه» و «سلطانیه» است که دوره‌اى سه جلدى، قسم اسلامىه آن را در بر دارد.

    هر یک از گزارش‌هاى تاریخى منظوم این اثر، عنوان ویژه‌اى دارد و زمان حکومت هر یک از سلسله‌ها پیش از سروده شدن مثنوى درباره آنها آمده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده این کتاب که تاریخ منظوم ایران را از ورود اسلام بدین کشور تا روزگار سلطان ابوسعید (آخرین ایلخان مغول) در بر دارد، به نیکى مى‌دانسته که شاهنامه فردوسى شصت هزار بیت دارد، اما در نسخه‌هاى خود به بیش از پنجاه هزار بیت از آن دسترس نداشته و بر حاشیه کتابش، بخش‌هاى مهمى از شاهنامه را آورده است. بخش نخست این کتاب (قسم الاسلامىه)، تاریخ عرب را در بر دارد و پس از اشارات کوتاهى در این باره، به رویدادهاى تاریخى زندگانى پیامبر گرامى اسلام (جلد نخست) و خلافت ابوبکر، عمر، عثمان، على، حسن، بنى امیه و بنى عباس مى‌پردازد.

    قسم یا جلد دوم آن (احکامیه / الاحکامى / عجمى)، تاریخ پادشاهى سلسله‌هاى ایرانى؛ یعنى سامانیان، غزنویان، غوریان، دیلمیان، آل سلجوق، سلجوقیان روم، خوارزمشاهیان را تا مرگ سلطان جلال‌الدین و تاریخ اسماعیلیان (بنى فاطمه)، سلغوریان فارس و قراختائیان کرمان را در بر مى‌گیرد.

    مقدمه بخش سوم این منظومه (سلطانیه)، در بر دارنده تاریخ مغول و متنش درباره ترکان و مغولان پس از آغوزخان و تبار آنان و چنگیز خان اوکتاى، قاآن، توشى خان و جانشینانش در قپچاق و چغتاى خان و چانشینانش در توران، تولى خان، برکتاى خاتون، کیوک خان، منکوقاآن، تیمورقاآن و جانشینان وى، هولاکو، اباقاآن، احمد خان، ارغون خان، یخاتو، بایدو، غازان خان، اولجایتو سلطان، محمد ابوسعید و بهادر خان است.

    ناظم در مقدمه اثر خود اشعارى در ستایش خرد، آفرینش کائنات و انسان و نعت سید المرسلین محمد مصطفى(ع) و یاران بزرگوار (صحابه عظام) آن حضرت و نصحیت و نکوهش جهان مى‌سراید و انگیزه سرایش این کتاب را بازگو مى‌کند، آن‌گاه به شرح زندگانى پیامبر گرامى اسلام مى‌پردازد.

    جلد نخست از دوره سه جلدى ظفرنامه که قسم اسلامىه آن را در بر دارد، پس از مقدمه یاد شده آغاز مى‌شود و به احوال رسول‌الله پیش و پس از بعثت، ماجراى هجرت، جنگ‌ها و صلح‌ها و بیعت‌ها و نام و شمار زنان و دختران و خویشانش مانند مرتضى على، ماجراها و زمینه‌هاى نزول وحى بر او و شأن نزول و موضوع آیات، ازدواج دخترانش با خلفا و دعوت‌هاى پیامبر و غزوه‌ها و سرانجام کار ایشان و بیعت مسلمانان با ابوبکر پس از رحلت وى مى‌پردازد و در پایان درباره «حلیه و صفت» و «خصایص» و سفرهاى حج و عمره و «دبیران و قضات و مؤذنان و خدام» او سخن مى‌گوید. جلد دوم آن تاریخ خلفاى راشدین و بنى امیه را گزارش مى‌کند و از چگونگى خلیفه شدن و ماجراهاى دوران هر یک از آنان مانند جنگ‌ها و فتنه‌هاى روى داده و دیگر حوادث کلان روزگار آنان مانند داستان رویارویى امام حسین(ع) با یزید بن معاویه و ماجراى کربلا یا حوادث طبیعى و ساخته شدن مسجد و دیگر بناهاى ماندگار و فرجام کارشان خبر مى‌دهد و جلد سومش تاریخ خلفاى بنى عباس و بنى فاطمه و گزارش نبردها و صلح‌هاى آنان را در بر مى‌گیرد و فتنه‌هاى دورانشان را بازگو مى‌کند.

    تاریخچه چیزهایى مانند زادروزها، سال‌مرگ‌ها، زمان پادشاهى (خلافت) افراد و جنگ‌ها و صلح‌هایشان، نام ولى‌عهدها، زندانى شدن افراد، سفرهاى افراد، چگونگى و زمان برچیده شدن حکومت‌ها، قتل‌ها، شورش‌هاى فرقه‌ها (خروج‌ها)، کشورگشایى‌ها و عزل و نصب‌ها را کمابیش درون‌مایه این سه جلد (قسم اسلامىه ظفرنامه) مى‌توان برشمرد.

    نویسنده خاندان پیامبر را دوست مى‌داشت و از این رو، در مقدمه این کتاب على(ع) را «ابن عم رسول»، «ولى خداوند»، «جفت بتول»، «به تن شیر یزدان پروردگار»، «سر اولیا»، «صاحب ذو الفقار»، و پسران او را «چراغ زمین و شمع زمان»، «از سل پاک بتول»، «مایه شادى طبع رسول»، و امام حسن(ع) را «خاتم دولت راشدین» و امام حسین(ع) را «باب فرخ امامان دین» خوانده و افزون بر اینها، در سه عنوان از چهارده عنوان نخستین کتاب، درباره آن پیشواى بزرگوار سخن گفته است.

    وضعیت کتاب

    یکتا نسخه کامل این کتاب در موزه بریتانیاست. بر پایه گفته خود نویسنده درباره منابع این اثر، وى اطلاعاتش را از نویسندگان عرب و ایران و سران مغول گرفته است. او هم‌چنین در جایى از این کتاب مى‌گوید: بیشتر اطلاعات را درباره تاریخ مغول از امین‌الدین مستوفى، نیاى بزرگ خود گرفته که در بیشتر نبردهاى مغولان حاضر بوده است. مستوفى، نوشته‌اش را با آوردن سه تاریخ هجرى (735)، اسکندرى (1644) و یزدگردى (702) به پایان مى‌برد.

    به گفته بسیارى از کارشناسان تاریخ نگارى، «قسم السلطانیه» از بخش‌هاى بسیار مهم این کتاب به شمار مى‌رود.

    مقدمه درازدامن مصحح کتاب، در بر دارنده دیدگاه‌هاى مورخان درباره ظفرنامه مستوفى و ارزیابى آن است و هم‌چنین احوال و زندگانى و آثار او را شرح مى‌دهد و با اشاره به انواع حماسه‌هاى موجود، درباره نسخه‌هاى خطى ظفرنامه مستوفى و ذیل‌هاى آن و شیوه کارش در تصحیح این اثر گزارش مى‌دهد.

    منابع تاریخى هر یک از بخش‌هاى کتاب و تصویرهایى از نسخه خطى آن در مقدمه مصحح گنجانده شده و نمایه‌هاى آیات قرآن، احادیث نبوى، نام کسان و جاى‌ها و ملل و نحل و قبیله‌ها و دین‌ها و فهرستى از غزوات و قرارهاى اجتماعى و مناسبت‌ها در پایان هر یک از جلدها آمده و نمایه کتاب‌ها در جلد دوم و نمایه شعرهاى فارسى و عربى دیگر شاعران در جلد سوم، بر اینها افزوده شده است.

    برخى از واژگان کتاب در پانوشت‌ها تبیین شده‌اند، اما سامان‌دهى واژه‌نامه (واژه‌نماى) گسترده آن به زمان دیگرى واگذار شده است.

    منابع مقاله

    1. متن کتاب.
    2. پیش گفتار مصححان کتاب.
    3. افشار، ایرج (آذر 1332)، «ظفرنامه»، ماه‌نامه یغما، شماره 66.
    4. مداینى، مهدى (تابستان 1381)، «ظفرنامه حمد الله مستوفى»، آیینه میراث، سال پنجم، شماره یکم.