الحياة الاجتماعية في العصر الفاطمي
الحياة الاجتماعية في العصر الفاطمي | |
---|---|
پدیدآوران | [[ ]] ( ) |
کد کنگره | |
الحياة الاجتماعية في العصر الفاطمي، اثر عبدالمنعم عبدالحمید سلطان، کتابی است یک جلدی، به زبان عربی با موضوع تاریخ و سیاست. نویسنده در این اثر به بیان زندگی اجتماعی مصر در عصر فاطمیان پرداخته است. چاپ حاضر سومین چاپ از این اثر است.
ساختار
کتاب دارای مقدمه چاپ سوم، مقدمه و محتوای مطالب در سه باب و یک خاتمه ا ست. هر باب نیز دارای چند فصل است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمهای که بر کتاب نوشته متذکر میشود که:
- برخلاف دشواریهایی که در مورد موضوعات تازه این کتاب وجود دارد، وی تلاش کرده بر موضوعات مطرحشده در آن پرتو افکند و آنها را روشن نماید؛
- امید دارد که تقدیم این کتاب که درباره حیات اجتماعی دوران فاطمی نوشته شده، گامی باشد در راه طولانی بررسی تاریخ جوامع اسلامی در دوران مختلف، در سرزمینهای متعدد؛ گامی که صورتی آشکار از زندگی ما و ریشههای آن را در پیش رویمان به نمایش گذارد؛ بنابراین ما گذشته را مطالعه میکنیم تا آن را چراغ راه آینده سازیم؛
- این کتاب، لزوما شامل همه آنچه مربوط به موضوع «زندگی اجتماعی در دوره دولت فاطمیان» است، نمیشود؛ چراکه اشتمال چنین موضوع سترگی، نیاز به مطالعات زیادی دارد؛ بنابراین، موضوع کتاب فقط شامل جامعه شهری است، نه جامعه روستایی و بدوی آن دوره؛
- برخی موضوعات اجتماعی دیگر نیز وجود داشته که نویسنده تعمدا از پرداختن به آنها اجتناب کرده است؛ چراکه منابعی که در دسترس داشته متعرض این مسائل نشدهاند؛ موضوعاتی مثل: زندگی خانوادگی داخل بیت مصری در آن دوران، ارتباط افراد طبقه واحد در مناسبات اجتماعی مختلف و...
- ازآنجاکه در هنگام عرضه اینگونه موضوعات نمیبایست بر ظن و تخمین اعتماد کرد، با نبودن نصوصی معتبر که بر موضوعات مزبور پرتو افکند، نگارش درباره آنها نوعی خیالپردازی است؛ لذا تمرکز نویسنده در این کتاب بر عرضه موضوعاتی است که امکان توثیق علمی آنها وجود دارد و این موارد، مجموعا مشتمل بر بیشتر جوانب زندگی در عصر فاطمی میشود[۱].
نویسنده در باب اول کتاب، به بحث از طبقات اجتماعی مصر در دوره فاطمی میپردازد. مباحث این بخش در یک مقدمه و چهار فصل مطرح میشود. فصل اول آن، به بحث از طبقات خاص در میان مردم، یعنی خانواده حاکم، اشراف و ارباب وظایف، مانند وزرا و صاحبان شمشیر و قلم و ارباب صنایع در قصر و ارباب وظایف دینی و... میپردازد. فصل دوم، درباره طبقات عمومی مردم سخن میگوید. این فصل نیز با مقدمهای شروع شده و در چهار مبحث، از تاجران، صنعتگران و اصحاب حرفهها، زندگی عامه مردم و ارتباطاتشان با دولت و بردگان (عبید) سخن به میان میآورد. فصل سوم، درباره اهل ذمه در جامعه فاطمی مصر است. نویسنده در چهارمین فصل، درباره زن در جامعه فاطمی به صحبت میپردازد[۲].
دومین باب، از اعیاد و جشنها و وسایل لهو و سرگرمی در میان فاطمیان صحبت میکند. این بخش نیز با مقدمهای شروع شده و پنج فصل را در خود جای داده است. فصل اول، آن درباره اعیاد عمومی اسلامی، مانند اول سال هجری، جشن میلاد پیامبر(ص)، جشنهای ماه رمضان و عیدهای فطر و قربان صحبت میکند. دومین فصل آن به بحث از اعیاد و مراسم و جشنهای خاص شیعی میپردازد؛ مثل سوگواری در یاد ماجرای شهادت امام حسین(ع) یا عید غدیر یا اعیاد و جشنها بهمناسبت تولد خلیفه حاضر (فاطمی) و...، سومین فصل، درباره اعیاد و مراسم قبطی است؛ مانند عید نوروز، عید غطاس، خمیس العهد، عید صلیب، عید شهید و عید زیتونه. فصل چهارم، به بحث از جشنها و مراسم قومی و خانوادگی میپردازد. جشن خوشبو کردن استوانه مقیاس و فتح خلیج (جشنی است کهن که در آن ستونی را که برای اندازهگیری کم و زیاد شدن آب نیل تعبیه شده است معطر میکنند)، جشنهای عروسی و تولد و ختنهسوران و مراسم عزا از جمله این مباحثند. پنجمین فصل از این باب، در بیان لهو و طرب و وسایل سرگرمی است. مباحث این فصل، پیرامون غنا و موسیقی، بازیها مانند نرد و شطرنج و وسایل سرگرمی و همچنین صید و شکار است[۳].
باب سوم درباره غذا و نوشیدنیها و لباسها در عصر فاطمی است. مطالب این باب در دو فصل بیان شده است. فصل اول، درباره خوردنیها و نوشیدنیهاست. این فصل مدخلی دارد و پس از آن به بحث درباره سبزیجات و حبوبات، گوشتها، لبنیات، ماهی، حلوا و میوهها و نوشیدنیها میپردازد. فصل دوم، در بیان لباسها در عصر فاطمی است. رونق صنعت نساجی و علاقه و اهمیت به پوشاک در این دوره، لباسهای خلفا، لباسهای وزرا و امرا و شاهزادگان، پوشش قاضیان و رجال دینی، لباسهای زنان و لباسهای عامه مردم، از جمله مطالبی است که در این فصل، توضیح مییابد[۴].
نویسنده در خاتمه مینویسد: دولت فاطمی نزدیک به دو قرن بر مصر حکومت کرد؛ یعنی از 358 تا 567ق که مطابق است با 969 تا 1171م. این حکومت در این دوره به اوج شکوه سیاسی خود رسید و با دعا برای خلفای آن بر منبرهای بغداد، پایتخت دولت عباسی در سال 450/1058م، بزرگترین آرزوهایش را محقق یافت و بر بدترین دشمنانش پیروز شد؛ هرچند که این پیروزی موقت بود و دوام نداشت. این دولت در این دوران به بالاترین شکوه تمدنی رسید و از ثروت بالایی برخوردار شد. تاریخنویسان معاصر از محتوای خزانههای فاطمیون اعم از موزههای نادر و گنجهای نفیس شگفتزده شدهاند و از عظمت دولت آنان و نظمشان و آنچه آنان بر کارمندانشان عطا میکردند و از انواع نعمتها و هدایای سخاوتمندانهای که به آنان میدادند، حیرت کردهاند. در همین زمان، دولت فاطمی به اوج مراحل ضعف سیاسی خود در تاریخ رسید و پایتختش قاهره، مورد حمله عناصر خارجی قرار گرفت و خلفایش از پاسخ به این حملات عاجز بودند. چنانکه فقر و افول اقتصادی نیز به اوج رسید، تا جایی که یکی از خلفایش مجبور شد تنها در قصرش بماند؛ قصری که همه محتویاتش اعم از هدایا و ذخایر و... به دست سربازان خالی شده بود و جز حصیری، چیزی برای پادشاه نماند و غذای خلیفه از صدقه یکی از دختران نجیبزاده شهر، به وی میرسید. دولت فاطمی به اوج ثروت، بخشش و شکوه سیاسی و اقتصادی رسید و همچنین زوال و فقر و فروپاشی را هم چشید. بااینحال، دولت فاطمی آثار خود را بهطور آشکار در تاریخ فرهنگی و اجتماعی مصر در سدههای بعدی بهجای گذاشت[۵].
نویسنده در بخشی دیگر از خاتمه مینویسد: اگر برای ما سزاوار باشد که از منظر سیاسی، بگوییم: صلاحالدین ایوبی در سال 567/1171م، دولت فاطمیان را از بین برد و و پرچمهای سیاه عباسیان را به مصر بازگرداند و پرچمهای سپید فاطمی آن را ساقط کرد و مکتب فکری شیعی اسماعیلی را حذف نمود تا بهجایش مذهب سنی را قرار دهد، ولی بیهوده است که بگوییم: جامعه مصر در این برهه از تاریخ، از جامعه فاطمی به جامعه عباسی یا ایوبی تغییر یافت؛ زیرا وقایع سیاسی بهسرعت و شتابان بر سطح جامعه رخ میدهد، اما تغییر اجتماعی در عمق جامعه و بهکندی و سنگینی صورت میگیرد. دور از حقیقت نگفتهایم اگر بگوییم بیشتر مظاهر جامعه مصری در دوران دولت فاطمیان (بهجز موارد متعلق به عقاید اسماعیلی و جشنهای مذهبی آنان) در دوران ایوبی و مملوکی نیز همچنان ادامه یافت. بلکه غلو نکردهایم اگر قائل شویم که دولت فاطمی سایه خود را در حال حاضر هم بر برخی از مظاهر حیات اجتماعی ما افکنده است؛ با نگاهی گذرا به برخی از عادات مصریان در مراسم و اعیادشان، بهخصوص درباره ماه رمضان و انواع حلوا و خوراکیها (که در این مناسبتها جلوی شخص میگذارند) و سرگرمی فرزندان با فانوسهای رنگی و...، دلیل بر صحت این سخن را مییابیم[۶].
وضعیت کتاب
فهارس فنی (اعلام، اماکن و مواضع و شهرها، مصطلحات و اسامی دیوانها، قبایل و جماعتها، کشاف مفسر اهم مصطلحات و لوحهها) و فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.