دیوان ملک‌الشعراء ریاضی یزدی

    از ویکی‌نور
    دیوان ملک‌الشعراء ریاضی یزدی
    دیوان ملک‌الشعراء ریاضی یزدی
    پدیدآورانآصفي، مهدي (گردآورنده)

    آهي، حسين (مصحح)

    رياضي يزدي، محمدعلي بن ابراهيم (نويسنده)
    
    اسدي، حسن (مقدمه نويس)
    ناشراسدي
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1371ش
    چاپ1
    موضوعشعر فارسي - قرن 14
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎* 9د9ر 8075 ‏‎‏PIR‎‏

    دیوان ملک‌الشعراء ریاضی یزدی، مجموعه‌ای از اشعار سید محمدعلی ریاضی یزدی است که با سعی و اهتمام مهدی آصفی و تصحیح و حواشی و تدوین و مقدمه حسین آهی، منتشر شده است.

    ساختار

    کتاب پس از نوشته‌هایی کوتاه از ناشر و مهدی آصفی، با مقدمه نسبتا مفصلی از مصحح آغاز شده و دیوان، شامل غزل‌ها، قصیده‌ها، منظومه‌ها و دوستانه‌های شاعر است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه مصحح، ابتدا به مهم‌ترین وجه تمایز ادب پارسی بر ادبیات ملل دیگر اشاره شده[۱] و سپس ضمن اشاره به تنوع در آثار ریاضی یزدی[۲]، تأثیر گویندگان مغرب‌زمین[۳] و نیز عرب‌زبان در آثار او، مورد بررسی قرار گرفته[۴] و در پایان، به بیان ویژگی‌های اشعار وی، پرداخته شده است[۵].

    در ادبیات معاصر و در شعر امروز، هیچ سخنوری همانند ریاضی، در پهنه بی‌پیرایگی قدم ننهاده و در شیوه سادگی، راه نپیموده است. شعر ریاضی، محض سادگی و سادگی محض بشمار می‌آید. روانی، لطافت، زلالی، بی‌پیرایگی، صافی و سادگی، همه و همه، تنسیق‌ الصفات شعر اوست[۶].

    مضمون‌های گوناگون، موضوع‌های مختلف و معانی رنگارنگ در سروده‌های وی، بی‌شمار است. برخی بر این باورند که هیچ شاعری در طول ادب پارسی را نمی‌توان سراغ داشت که همانند او، تا این مایه، تنوع را اساس کار خود قرار داده باشد و می‌توان در این زمینه، او را با پروین اعتصامی مقایسه نمود. پروین صدها مسئله از مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را موبه‌مو، به رشته نظم کشیده و از آن قطعات، نتایجی بسیار حکیمانه گرفته است. لیکن تنها باب «مناظره» را گشوده و از دیگر شیوه‌ها، کمتر سود جسته است. اما ریاضی در قالب‌های گوناگون از قصیده، غزل، رباعی، دوبیتی، مثنوی، ترجیع‌بند، مخمس، ترکیب‌بند و قطعه، به طبع‌آزمایی پرداخته و در موضوع‌های مختلف، مضمون‌هایی تازه آفریده که در ذیل، به ذکر پاره‌ای از آن عناوین، پرداخته می‌شود:

    1. در مقام معلم (چندین قطعه و غزل)؛
    2. در مقام مادر (چندین قطعه، مثنوی و غزل)؛
    3. در معنی دعا و نیایش (چندین مثنوی و قطعه)؛
    4. در موضع توحید (ده‌ها مثنوی، غزل و قطعه)؛
    5. در پیرامون کتاب (چندین غزل و رباعی)؛
    6. در قیام پیشوای آزادگان (ده‌ها قصیده، غزل و مثنوی)؛
    7. در پیرامون مظاهر طبیعی (چندین مثنوی و قطعه)؛
    8. در معنی مسائل خصوصی، همانند: گربه، قلیان، هواپیما و... (چندین مثنوی، غزل و قطعه) [۷].

    به‌عنوان مثال، وی در معنای گشاده‌رویی و مردم‌نوازی، قطعاتی چند سروده که در ذیل، به یکی از آنها اشاره می‌شود:

    .
    بیا خنده‌رو باش و مردم‌نواز گرت باید اخلاق مردم‌پسند
    که خلق نکو را ستایش کنند به تورات و انجیل و پازند و زند
    ترش‌روی منشین که تنها شوی اگر مال‌داری و گر مستمند
    وگر کاسبی، روی خندان تو کشد مشتری را به زرین کمند
    نگویند نرخ تو چند است و چون نپرسند جنس تو چون است و چند
    برند از دکان تو کرباس را به شیرینی پرنیان و پرند
    مثالی است رایج در اقطار چین که با کارگر گوید از راه پند
    دکانی که وامی‌کنی بهر کار اگر خنده بر لب نداری ببند
    «ریاضی» گر از قند دیدی زیان نبینی ز لبخند شیرین گزند[۸]

    در سروده‌های ریاضی، متون منظوم اروپایی و آثار شاعران و نویسندگان مغرب‌زمین، تأثیر چشمگیری دارد که به شرح پاره‌ای از آنها، پرداخته می‌شود:

    1. اسکار وایلد در ایران شهرتی بسیار دارد و «ناله‌های زندانی»، از بهترین سروده‌های وی بشمار می‌رود که ریاضی، در یکی از منظومه‌های دل‌انگیز خویش، ترجمه بخشی از آن را در قالب مثنوی، منظوم ساخته است.
    2. تامس الیوت، فیلسوف و شاعر انگلیسی است و ریاضی با التفات به یکی از قطعات متعالی او به نام «هرور» (که بازتاب وحشت آدمی از دنیای اطراف خویش است، وحشت بشر از ظلمت ماده و تکنولژی)، چند مثنوی و یک قطعه سروده است.
    3. لافونتن یکی از بزرگ‌ترین شاعران سده هفدهم فرانسه است که افسانه‌های او، شهرتی عالمگیر دارد و ریاضی برگردان دو قطعه از داستان‌های او را در قالب مثنوی، با نام‌های «نامه سیاه» و «درد عشق»، به رشته نظم کشیده است.
    4. ویکتور هوگو، معروف‌ترین شاعر فرانسه و یکی از مشهورترین نویسندگان جهان بشمار می‌آید. ریاضی برگردان یکی از قطعات معروف او را به نام «همایون‌روز» منظوم ساخته که سخت دل‌انگیز است.
    5. یوهان ولفگانگ گوته، شاعر و اندیشمند بزرگ آلمانی است که تحت تأثیر حافظ شیرازی، «دیوان شرقی غربی» را نوشت. ریاضی با مطالعه این دیوان، با سروده‌های گوته آشنا شد و این آشنایی، الفتی ژرف در وی پدید آورد[۹].

    از دیگر ویژگی دیوان حاضر، تأثیر گویندگان عرب‌زبان در اشعار آن است. متون منظوم تازی و آثار رسای گویندگان عرب‌زبان، دست‌مایه بسیاری از سروده‌های ریاضی بشمار می‌آید. قصیده «عینیه» بوعلی نیز حاصل ترکیب‌بند بلند وی و به‌وجودآورنده مثنوی «غربت روح» اوست. همچنین قطعه‌های «اشتباه» و «خاطره»، ترجمه منظوم چند قطعه عربی از یکی دو شاعر معاصر مصری است؛ اگرچه ریاضی به‌طور معمول، ابیاتی چند بدان می‌افزود و نتیجه مطلوب دیگری از آن به دست می‌آورد، لیکن نخستین دست‌مایه‌ها، همان قطعات عربی است[۱۰].

    وی گه‌گاه با ابیاتی از ارجوزه حکیم سبزواری مترنم بود و «ترکیب‌بند» گونه خدای یکتا، حاصل این تأثیر است. او در این ابیات، تنها دقائق فلسفی را جستجو نمی‌کرد و در پی یافتن رموز حکمی برنمی‌آمد، بلکه بدین بیت‌ها، تسبیح می‌گفت و به توصیف شاهد مقصود می‌پرداخت و گاه پیش از بازخواندن مثنوی «نیایش»، ابیاتی را از «مقصد اول در امور عامه» بازمی‌خواند[۱۱].

    سهل و ممتنع، بارزترین شیوه ادبی ریاضی بشمار می‌آید؛ سهل بدان معنی که به روانی و لطافت، به آب و مهتاب می‌ماند و ممتنع اینکه بدان شیوه گفتن، سخت و دشوار می‌نماید. پایه سادگی در آثار ریاضی، تا آنجاست که گاه از صراط مستقیم هنر دور می‌شود و از زبان شعر، فاصله می‌گیرد[۱۲].

    ریاضی تقریبا تمام قالب‌های ادبی را آزموده و در هریک، آثار درخور التفاتی از خویش به یادگار نهاده، لیکن به اعتقاد و اعتراف صاحبان تذکره، وی در مثنوی، دستی توانا و اعتباری تمام داشت. او در بحرهای متداول مثنوی، چونان:

    1. بحر رمل مسدس مقصور (فاعلاتن فاعلاتن فاعلات 2 بار)،
    2. بحر رمل مخبون مسبغ اصلم (فاعلاتن فعلاتن فعلان 2 بار)،
    3. بحر سریع مطوی موقوف (مفتعلن مفتعلن فاعلان 2 بار)،
    4. بحر هزج مسدس محذوف (مفاعیلن مفاعیلن فعولن 2 بار)،
    5. بحر متقارب مثمن مقصور (فعولن فعولن فهولن فعول 2 بار)،
    6. بحر خفیف مخبون اصلم مسبغ (فاعلاتن مفاعلن فعلن 2 بار)،
    7. بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف (مفعول مفاعلن فعولن 2 بار)،

    طبع خود را آزموده و لطیف‌ترین منظومه‌ها را در این بحرها، آفریده است که از آن شمار است: منظومه بلند گل سرخ یا «هنرستان عالی مرغان» که اقتباسی ا‌ست از «منطق ‌الطیر» عطار، لیکن با مضامین و محتوای کاملا متفاوت، با این مطلع:

    دختری رشک پری غیرت ماه ماه هم کشته آن چشم سیاه

    این منظومه، در بحر رمل مخبون سروده شده و دارای سیصدوپنجاه بیت است. در این مثنوی، بسیاری از دقایق حکمی و عرفانی، مورد بحث قرار گرفته و معانی دل‌پذیری، به رشته نظم کشیده شده است[۱۳].

    یکی دیگر از ویژگی‌های زبانی ریاضی، زبان طنز او بشمار می‌آید. وی بی‌تردید، در طنز، دارای قدرتی شگفت‌آور است و قطعات «خاطره»، «سوراخ کلید»، «اشتباه» و «گفتگو در حمام»، از شاهکارهای شعر فارسی است؛ به‌عنوان مثال، به چند بیت از ابتدای قطعه «سوراخ کلید» اشاره می‌شود تا قدرت سخن و نیروی تخیل این شاعر در زمینه طنز، روشن‌تر شود:

    .
    مردی خوش‌پوش و شوخ و شیرین گاهی پنهان ز چشم مردم
    می‌رفت و دمی به خمره می‌زد یک شب خیلی به خمره زد دم
    شب نیمه شد و به خانه برگشت چون خم شراب در تلاطم
    می‌خورد تلوتلو ز مستی می‌کرد به این و آن تسادم[۱۴]

    کسانی که با مبانی فصاحت و دقایق بلاغت اندک آشنایی داشته و تاریخ طنز و طنزپردازی را در ابیات فارسی به بررسی پرداخته باشند، در فصاحت و شیوایی این ابیات، اتفاق ‌نظر خواهند داشت و در رسایی، پختگی و رشاقت این قطعه، شگفت‌زده خواهند شد و این‌چنین است قطعه بلند «خاطره»[۱۵].

    ریاضی در مدح و مرثیت نیز اعتباری بلند دارد. بی ‌هیچ تردید، او را باید از اقران دیگر، در این مقام، ممتاز دانست و سخن رسا، طبع سخته، سادگی کلام، ترکیبات شیوا، عبارات پخته و رشیق، از امتیازات او در مرثیه‌پردازی و مدیحت‌سازی است. به عقیده برخی، در طول ادب شیعی و در کلیه سوگ‌سروده‌های آل‌بیت(ع)، همانند قطعات و منظومه‌های شیوای او، نمی‌توان یافت. مضمون‌های لطیف و معانی رنگارنگی که وی در مرثیه‌های جان‌سوز خویش به‌کار می‌گرفت، ملهم از روح پاک او بود؛ به‌عنوان مثال، به ابیاتی از مشهورترین و رساترین منظومه او که در رثا و مرثیت عباس بن علی(ع) سروده، اشاره می‌شود:

    .
    ای حرمت قبله حاجت ما ذکر تو تسبیح و مناجات ما
    تاج شهیدان همه عالمی دست علی ماه بنی‌هاشمی
    ای علم کفر نگون ساخته پرچم اسلام برافراخته
    شمع شده آب شده سوخته روح ادب را ادب آموخته
    آب فرات از ادب توست مات موج زند اشک به چشم فرات[۱۶]

    وضعیت کتاب

    فهرست اشعار، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، به توضیح برخی از مطالب مربوط به اشعار، پرداخته شده است[۱۷].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص9
    2. ر.ک: همان، ص24
    3. ر.ک: همان، ص26
    4. ر.ک: همان، ص31
    5. ر.ک: همان، ص33
    6. ر.ک: همان، ص33
    7. ر.ک: همان، ص24-‌25
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان، ص26-‌30
    10. ر.ک: همان، ص31-‌32
    11. ر.ک: همان، ص32
    12. ر.ک: همان، ص33
    13. ر.ک: همان، ص34-‌35
    14. ر.ک: همان، ص36
    15. ر.ک: همان
    16. ر.ک: همان، ص36-‌37
    17. ر.ک: پاورقی، ص124

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها