درس‌نامه تاریخ و عقاید زیدیه

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    ‏درس‌نامه تاریخ و عقاید زیدیه
    درس‌نامه تاریخ و عقاید زیدیه
    پدیدآورانفرمانيان، مهدي (نويسنده) موسوي نژاد، علي (نويسنده)
    عنوان‌های دیگردرسنامه زيديه "تاريخ و عقايد" درسنامه تاريخ و عقايد زيديه
    ناشرنشر اديان
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1389ش,
    شابک978-964-9686-89-9
    موضوعزيديه - تاريخ

    زيديه - سرگذشت نامه

    زيديه - عقايد
    زبانفارسي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏239‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏4‎‏ز‎‏9

    درس‌نامه تاریخ و عقاید زیدیه، اثر مهدی فرمانیان و سید علی موسوی‌نژاد، پژوهشی است پیرامون تاریخچه زیدیه، از ابتدا تاکنون به‌همراه تشریح مهم‌ترین عقاید ایشان.

    ساختار

    کتاب با پیشگفتار مهدی فرمانیان آغاز و مطالب در سه بخش و مجموعا پانزده درس، تنظیم شده است.

    در انتهای هر درس، خلاصه مطالب آن درس ارائه گردیده و سپس، پرسش‌هایی متناسب با مباحث هر درس، آورده شده است.

    گزارش محتوا

    در پیشگفتار، ضمن ارائه تاریخچه کوتاه و مختصری پیرامون زیدیه، به موضوع بخش‌های کتاب، اشاره شده است[۱].

    بخش نخست، از درس اول تا ششم، به شرح زیر، به تاریخ پیدایش و تطورات تاریخى و حکومت‌هاى زیدیه در طبرستان، شمال آفریقا و یمن مى‌پردازد و تا به امروز آن را پى مى‌گیرد: در درس اول، به معرفی زید بن علی(ع) پرداخته شده است. وی بین سال‌های 75 تا 80 در مدینه به دنیا آمد و نزد پدر و برادرش امام باقر(ع) در مدینه علم آموخت و در ادامه به عراق سفر نمود و با علمای آنجا به مذاکره علمی پرداخت. حدود ده رساله و چند کتاب به وی منسوب است که مهم‌ترین آنها، مجموعه فقهی و حدیثی (یا مسند زید بن علی) است. زیدیه اعتقادات خود را برگرفته از افکار زید می‌دانند و مهم‌ترین افکاری را که به زید نسبت می‌دهند، عبارتند از: وجوب خروج امام و جواز امامت مفضول با وجود افضل و بنابراین صحت خلافت شیخین. عده‌ای به دلیل نزدیکی افکار زیدیه و معتزله، زید را دارای افکار معتزلی دانسته‌اند، اما این ادعا بدون مستند است. در مسئله امر به معروف، زیدیه و معتزله با هم اختلاف دارند و درباره اصل «منزلة بين المنزلتين» نیز که مورد تأکید و اصل بود، زید چیزی نگفته است. اکثر قریب به اتفاق علمای امامیه، به زید بن علی(ع) نگاه مثبت دارند و به روایات وارده در ذم وی، وقعی ننهاده‌اند. زید نزد اندیشمندان اهل سنت و از جمله اصحاب حدیث نیز مورد احترام است[۲].

    در درس دوم، قیام زید بن علی در کوفه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به این نکته اشاره شده است که بعد از شهادت وی، یحیی فرزند او، به خراسان رفت و در جوزجان با لشکر امویان پیکار نمود و در رمضان 126ق، به شهادت رسید. بعد از شهادت یحیی، نفس زکیه ادعای مهدویت نمود و در سال 132ق، عباسیان با حمایت ابومسلم خراسانی، حکومت را از امویان گرفتند و در سال 145ق، نفس زکیه در مدینه، علیه منصور عباسی قیام نمود و به شهادت رسید. پس از او نیز برادرش ابراهیم بن عبدالله، شهید فخ و ابن طباطبا، قیام نموده و به شهادت رسیدند[۳].

    در درس سوم، فرقه‌های نخستین زیدیه، معرفی شده است که عبارتند از جارودیه، صالحیه (بتریه) و سلیمانیه (جریریه). جارودیه در مورد سه امام اول شیعه، قائل به نصند و صالحیه و بتریه، اعتقادی به نص ندارند[۴].

    در درس چهارم، به معرفی حکومت‌های زیدیه پرداخته شده است. ادریس بن عبدالله در قیام شهید فخ حضور داشت و جان سالم به‌در برد و به شمال آفریقا فرار نمود. در مراکش، با وی به‌عنوان امام بیعت کردند و توانست در سال 172ق، دولت کوچکی را در مغرب، بنیان نهد. پس از او، فرزندش ادریس مثنی که در هنگام مرگ پدر، در شکم مادر بود، به امامت رسید و شهر فاس را بنیان نهاد و مقر حکومت خویش قرار داد. پس از او، پسرش محمد جانشنین وی شد. او قلمرو خود را بین برادرانش تقسیم نمود، اما برادرانش بر او شوریدند. پس از او، فرزندش علی و پس از او، برادرش یحیی به حکومت رسید. یحیی در سال 249ق، از دنیا رفت و فرزندش یحیی به حکومت رسید. پس از یحیی مردم با عموزاده‌اش علی بن عمر بیعت کردند و پس از او، یحیی بن ادریس به حکومت رسید. دولت او با حکومت فاطمیان مصادف شد و پس از سال 305، ادریسیان عملا حکومتی نداشتند و فرمانداران فاس، دست‌نشانده فاطمیان بودند. سرانجام در سال 375ق، دولت ادریسیان کلا برچیده شد و تفکر زیدی در شمال آفریقا محو گردید[۵].

    درس پنجم، به علویان طبرستان اختصاص یافته است. نویسنده احتمال داده است یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی، اولین علوی باشد که وارد دیلم شده و با تبلیغ امامت خویش، توانسته است یارانی را جمع کند. هارون‌الرشید به دنبال یحیی، فضل بن یحیی برمکی را با لشکری به دیلم فرستاد و فضل با تطمیع بزرگان دیلم، یحیی را وادار به صلح نمود. وی در سال 176ق، در زندان درگذشت. در سال 250ق، داعی کبیر به طبرستان رفته از مردم بیعت گرفت و پس از 20 سال حکومت، در سال 270 درگذشت. پس از او مردم با برادرش محمد بن زید بیعت کردند. امام ناصر اطروش که در زمان داعی کبیر به تعلیم مردم طبرستان مشغول بود، پس از محمد بن زید به حکومت رسید و پس از مرگ ناصر، فرزندش حسن بن قاسم، پسرعموی ناصر را به فرماندهی طبرستان انتخاب نمود و او را به داعی صغیر ملقب ساخت که در سال 316ق، به دست سامانیان کشته شد. محمد فرزند داعی صغیر در سال 353ق، در دیلم قیام نمود و در سال 359ق، درگذشت. از قرن چهارم، سلسه حکومت زیدیان در شمال ایران برچیده شد و زیدیان در کوه‌ها منزوی بودند[۶].

    درس ششم، جریان زیدیه را در یمن، پی گرفته است. نخستین بار زیدیه توسط ابراهیم بن موسی، در سال 199ق، وارد یمن شد. در سال 284ق، الهادي‌إلی‌الحق، در صعده یمن، حکومت زیدیان را تشکیل داد و در سال 288ق، صنعا را نیز به تصرف خود درآورد. پس از وی، در سال 301ق، فرزندش ناصر به حکومت رسید، اما پس از وفات او در سال 322ق، حکومت زیدی به ضعف گرایید. پس از تشتت فکری زیدیان در یمن، قدرت سیاسی آنها سست‌تر شد و بالاخره در سال 444ق، حکومت متزلزل آنان از بین رفت. در سال 594ق، عبدالله بن حمزه، قیام نمود و صنعا را از ایوبیان گرفت و در سال 614ق، از دنیا رفت. پس از وی، تا قرن دهم، تعدادی از فرزندان الهادي‌إلی‌الحق، با تفرقه امامت نمودند و در سال 1052ق، ترکان عثمانی به یمن یورش برده و آنجا را تصرف کردند. در سال 1307ق، حمیدالدین ادعای امامت کرد و پس از سقوط عثمانی، فرزند وی احمد بر یمن تسلط یافت. حکومت وی با کودتای اسلال در سال 1382ق، از بین رفت و در یمن، حکومت جمهوری برپا شد. پس از آن ائمه زیدیه از قدرت کنار گذاشته شدند و فعلا نیمی از جمعیت یمن را زیدیان تشکیل می‌دهند[۷].

    زیدیه، عالمان و دانشمندان بزرگى را در خود پرورش داده است. زیدیه در ابتدا بیشتر به فکر قیام و خروج براى انجام فریضه امر به ‌معروف بود و کمتر به فکر تبیین عقاید خود بوده است؛ بنابراین امامان زیدیه در قرن دوم کمتر به تألیف اهمیت داده، ولى خیلى سریع بزرگان آنها متوجه این نقیصه عظیم شده و شروع به خلق آثار نمودند. قرن سوم، قرن شروع فعالیت‌هاى علمى زیدیه است که تاکنون ادامه دارد. از نکات برجسته تاریخ زیدیه این است که برخى از بزرگان با اینکه مقام امامت را عهده‌دار بوده و در حال جنگ یا حکومت‌دارى بودند، باز دست از تألیف برنداشته و آثارى را خلق کرده‌اند. در بخش دوم، از درس هفتم تا نهم، به اندیشمندان تأثیرگذار در کلام و فقه زیدیه پرداخته شده و بزرگانى از طیف زیدى معتزلى متشیع و زیدى سلفى، معرفى شده است[۸].

    این عالمان عبارتند از قاسم رسی، یحیی بن حسین، ناصر اطروش یا ناصر کبیر، حاکم جشمی، ابن مرتضی، یحیی بن حمزه، ابن وزیر، ابن امیر و شوکانی[۹].

    بخش سوم، از درس دهم تا پانزدهم، به اعتقادات و کلام زیدیه تعلق دارد که چگونه از معتزله تأثیر پذیرفته و در عین حال مکتب خاصى در کلام ایجاد کردند. دیدگاه زیدیه در اصول دین تفاوت چندانى با دیگر عدلیه ندارد. آنان پس از اعتقاد به حسن و قبح عقلى، همچون دیگر شیعیان، به دو اصل توحید و عدل به‌عنوان اساسى‌ترین اصول اعتقادى مى‌نگرند و بر اساس آن هرگونه تشبیه و تجسیم را نفى کرده و خدا را عادل مى‌دانند که بر اساس مصالح و مفاسد حکم کرده، پاداش مى‌دهد و مجازات مى‌کند. آنها همچنین به اختیار انسان در افعال معتقدند و جبر را رد مى‌کنند و برخلاف مرجئه برآنند که خداوند به وعده و وعیدهاى خود عمل خواهد کرد و همچون معتزله در مورد مرتکب کبیره به جایگاه بین دو جایگاه «المنزلة بين المنزلتين» اعتقاد دارند و مرتکب کبیره را در رتبه‌اى میان مؤمن و کافر قرار مى‌دهند. همچنین به اصل امر به ‌معروف و نهى از منکر به‌عنوان یکى از اصول دین مبین اسلام باور دارند. آنان به اصل نبوت و امامت نیز به‌عنوان اصول اساسى دین مى‌نگرند و در خصوص امامت دیدگاه‌هاى ویژه‌اى دارند[۱۰].

    خلاصه‌ای از کتاب «مصباح العلوم في معرفة الحي القيوم» در انتهای کتاب، به‌عنوان ضمیمه آورده شده است[۱۱].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع، به توضیح و تشریح برخی از کلمات و عبارات متن، پرداخته شده است[۱۲].

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار، ص13-‌15
    2. ر.ک: متن کتاب، ص28
    3. ر.ک: همان، ص44
    4. ر.ک: همان، ص54
    5. ر.ک: همان، ص62
    6. ر.ک: همان، ص77-‌78
    7. ر.ک: همان، ص91-‌92
    8. ر.ک: همان، ص97
    9. ر.ک: همان، ص97-‌135
    10. ر.ک: همان، ص139
    11. ر.ک: همان، ص202
    12. مثلا ر.ک: پاورقی، ص75

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها