بحث حول المهدي(عج)
بحث حول المهدي(عج) | |
---|---|
پدیدآوران | صدر، محمدباقر (نويسنده) شراره، عبدالجبار (محقق) |
ناشر | مرکز الغدير للدراسات الإسلامية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1997م , 1417ق , |
موضوع | محمد بن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - مهدويت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 224 /ص4ب3 1300 |
بحث حول المهدي(عج)، از جمله آثار سید محمدباقر صدر پیرامون موضوع مهدویت است که توسط عبدالجبار شراره مورد تحقیق و تعلیقهنگاری قرار گرفته و مقدمهای وافی بر آن نگاشته شده است.
ساختار
این اثر نفیس از مقدمه محقق و نویسنده، هشت بحث و یک خاتمه تشکیل شده است. نویسنده در هر مبحث یک سؤال را مطرح و بهصورت مستدل در مقام پاسخ به آن برآمده است.
گزارش محتوا
شهید صدر در مـقدّمهای بـسیار مهم، به ریشهدار بودن گرایش و اعتقاد به اندیشه مهدویت پرداخته و نقش دین بـهطـور عام و دین اسلام بهطـور خـاص را در طرح و تـبلیغ ایـن اندیشه و بـرکات آن توضیح داده است. همچنین ویژگیهای مـنحصربـهفرد اعتقاد شیعه درباره امام مهدی(عج) را مورد بحث قرار داده اسـت. سـپس هفت سؤال اساسی درباره طول عمر، امامت زودرس، فلسفه غیبت و... طرح کـرده و انـگیزهها و علل طرح این پرسشها را مـورد اشـاره و بحث قرار داده است[۱].
وی در مقدمه کتاب، هشت پرسش مطرح میکند. او بـا اسـتفاده از شـیوه طرح پرسشهای مشخص و دقیق، انگیزهای قوی برای فـهم بـهتر و درک عمیقتر مطالب مربوط به مهدویت و مهدی آل محمد(ص) ایجاد میکند و با پاسخ به این پرسشها، توجه خواننده را بـیش از پیـش بـه بحثهای اساسی مهدویت جلب میکند[۲]. در ادامه بهطور خلاصه به برخی از این پرسشها و پاسخ شهید صدر به آنها اشاره میشود
در مبحث نخست کتاب این پرسش مطرح شده که آیا امکان دارد یک انسان قرنهای بسیار زندگی کند، تا رهبر موعود، مصداق چنین عـمری باشد؟ او اکـنون بـیش 1140 سال را سپری کرده و حدود چهارده برابر یک انسان معمولی که مـراحل زنـدگی را از کودکی تا پیری دیده، عمر کرده است.
پاسخ شهید صدر به این پرسش طی چند مـرحله انـجام گـرفته است؛ از جمله اینکه با توضیح این نکته کـه طـولانی شـدن عمر یک انسان اگرچه امکان عملی بالفعل ندارد، اما امکان علمی و منطقی دارد و مـا نـمیتوانیم آن را محال و ناممکن بدانیم و چنانچه دانش امروز بشر به کشف این راز موفق نشده بـاشد، دلیـلی بـرای انکار آن نخواهیم داشت؛ زیرا امکان علمی و امکان منطقی برای یک عمر طولانی مـطرح مـیباشد[۳].
دومین مبحث درباره عمر طولانی و غیبت طولانی امام مهدی اسـت. هرچند که در اینجا دو پرسش با هم جمع شده، اما یک جواب قانعکننده برای هر دو پرسش که در واقع یک واقعیت و یک پدیده سؤالبرانگیزند، کافی است. عمر طولانی امام مـهدی(ع) با یک غیبت طولانی همراه است و تلاش برای اثبات یک عمر طولانی برای امام مهدی(عج) گویای اصرار بر تعطیل قوانین عادی است؛ درحالیکه میتوانیم تصور کنیم کـه خـدای جهان برای تحقق اهداف بزرگ خود، در آینده مناسب یک فرمانده و رهبر مناسبی را به وجود بیاورد تا نقش بزرگ خود را ایفا نماید. بنابراین، طـولانی کـردن عمر یک انسان و نگه داشـتن او در پشـت پرده غیبت تا روز موعود، چه حکمتی و چه دلیل قانعکنندهای میتواند داشته باشد؟
شهید صدر در پاسخ به این پرسش، پس از فرض روشن شدن امکان وجود یک عـمر طـولانی و ضرورت تعطیلی قوانین طـبیعی در حـق امام مهدی(ع)، دو نوع پاسخ مطرح میکند:
الف)- پاسخ متعارف که یک دلیل کلامی است و بر پیشفرضهای اعتقادی ثابتشده استوار است.
ب)- پاسخ نامتعارف که بر یک تفسیر و تحلیل روانشناختی و جـامعهشناختی استوار است. این تفسیر تحلیلی، ابتکاری از شهید صدر میباشد. در این پاسخ، نقش طول عمر در آمادهسازی آن فرمانده الهی عدالتگستر برای تحقّق آن آرمان بزرگ تبیین میگردد[۴].
از دیگر سؤالات مطرحشده در کتاب این است که درحالیکه امـام مـهدی(ع) با پدر بزرگوارش امام حسن عسکری(ع) بیش از پنج سال زندگی نکرده و در سـنّ کـودکی از پدر محروم شده، چگونه در این دوران بسیار کوتاه کودکی، برای امامت و رهبری آماده شده و شـخصیت او بـه پخـتگی رسیده است؟
پاسخ جالب شهید صدر در این زمینه نیز یک پاسخ کاملاً ابتکاری است. او به «پدیـده امـامت زودهنگام» که در سه امام مصداق پیدا کرده، توجه داده و آن را مورد مطالعه قرار مـیدهد و بـدون اتـکا به بحثهای کلامی متعارف در اثبات امامت و با چشمپوشی از قاعده لطف، بحث را از لحاظ تاریخی و اجتماعی در جـامعه مـسلمانان دنـبال میکند[۵].
در مبحث پنجم این سؤال مطرح شده که با روشن شدن امکان طول عمر و غیبت طولانی، چگونه به وجـود امـام مهدی(ع) و تولّد او میرسیم؟
با فـرض نـقل چند روایـت از پیـامبر اسـلام(ص)، آنهم بـرای قانعشدن به یک امر غیر متعارف، آیا میتوانیم به وجود امام دوازدهم ایمان پیدا کنیم؟ چـگونه ثـابت میکنیم که امام مهدی(ع) یـک وجـود حـقیقی و تـاریخی دارد و افسانهای نبوده کـه تـعدادی از مردم بهخاطر شرایط حادّ اجتماعی و روانی آن را در دل خود پروراندهاند؟
پاسخ شهید صدر به این پرسش بـا تـوجه بـه ابعاد متعدد آن، در دو مرحله بوده و به دو گونه آن را مـطرح کـرده اسـت:
نـکته نـخست در رد کـسانی است که روایات نقلشده درباره امام مهدی را بسیار محدود میبینند و ادعا میکنند که فقط چند روایت درباره او وجود دارد و با چند روایت محدود، یک اعتقاد راسخ حاصل نـمیشود. پاسخ این است که با توجه به اینکه در کمتر موضوعی از مـوضوعات بـدیهی اسلام اینقدر روایت رسیده است، ادعای بداهت مینماید که ادعای گزافی نیست و قطعی بودن این مسئله را روشن میکند.
دیگر اینکه پس از احراز اصل حـتمی بـودن وجود امام مهدی(ع) بـا استفاده از روایات فراوان، جا دارد که بپرسیم: این امام مهدی(ع) کیست؟ انطباق این عنوان بر دوازدهمین امام معصوم از اهل بیت پیامبر(ص) از دو راه در نـوشته شـهید صدر طی شده اسـت[۶].
از دیگر سؤالات پیرامون مهدویت این سؤال است که با توجه به اینکه شرایط ظهور امام زمـان بـهمرور زمان پیچیدهتر میشود، چرا در دوران غیبت صغری یا کمی پس از آن، امام مهدی(ع) بـرای اصـلاح جهانی ظهور نکرد؟ درحالیکه شرایط اصلاح، روزبهروز پیچیدهتر میشود.
نویسنده در پاسخ به پرسش ششم به هشت نکته اشاره میکند؛ از جمله اینکه فراهم آمدن شرایط عمومی برای اصلاح جهان امـری ضـروری است که جایگزین ندارد و بـا وجـود رهبری آمـاده بـرای اصـلاح و وجود رسالتی کامل، تمام شرایط لازم بـرای موفقیت فراهم نمیشود، بلکه باید شرایط اجتماعی و سیاسی جهانی نیز زمینه را بـرای مـوفقیت و پیروزی حق بر باطل آماده سـازد[۷].
چگونه یک فرد میتواند عهدهدار یک تحوّل بسیار بزرگ گردد؟ سؤالی است که در مبحث هفتم کتاب مطرح شده است. در پاسخ این پرسش گفته میشود: پیامبر اسلام(ص) که سرآغاز یک تمدن جدید قرار گرفت، خود مولود تمدن گذشته نبوده؛ بنابراین، انسانها همیشه مولود شرایط تاریخی و مادی نمیباشند. هنگامیکه رابطه پیوسته و تنگاتنگ انسان را با عالَم غیب در نـظر بـگیریم، این رابطه عمیق میتواند جهتدهنده انسان بهسوی آیندهای جدید باشد و انسانها را انعکاسی از واقعیتهای پیرامون خود تلقی نکنیم. امام منتظران نیز تجربهای همسان با تجربه گرانقدر پیامبر عـظیمالشـأن اسلام خواهد داشت و یک فتح بزرگ جهانی و تمدّنی جدید را آغاز خواهد کرد. بدین ترتیب، نقش عظیم یک شخصیت الهی در تغییر مسیر تاریخ آشـکار خـواهد شد[۸].
مبحث آخر در رابطه با این سؤال است که تغییر جـهانی چـگونه خواهد بود؟ نویسنده معتقد است که پاسخ این پرسش را باید به آینده موکول کرد و پیشبینی علمی و دقیق برای آن ساده نخواهد بود. آری، بر اساس احادیث رسیده از پیامبر اسلام و اهـلبـیت(ع)، نکاتی را مـیتوانیم نـشانه رویم که شیوه تغییر و دگرگونی را در جهان بشریت ترسیم نماید[۹].
وضعیت کتاب
مصادر تحقیق و فهرست محتویات در آخر کتاب ذکر شده است. در پاورقیها منابع مطالب مطرحشده در کتاب ذکر گردیده است.