تاریخ دمشق (سهیل زکار)
تاریخ دمشق (سهیل زکار) | |
---|---|
پدیدآوران | زکار، سهیل (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | ذیل مراه الزمان
مراه الزمان. برگزیده الذیل المذیل علی تاریخ دمشق تکمله تاریخ دمشق |
ناشر | التکوين |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 2007 م |
چاپ | 1 |
موضوع | دمشق - تاریخ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | DS 99 /الف2ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ دمشق، تأليف سهيل زكار در دو مجلد و به زبان عربى است. زكار در اين اثر تاريخ دمشق را از سال 448 تا 692ق از سه منبع مهم تاريخى گردآورى كرده است. يكى از منابع تاريخ دمشق ابنقلانسى است كه جداگانه كتابشناسى شده و خواننده مىتواند به آن مراجعه نمايد.
ساختار
كتاب در دو جزء تدوين شده است. جزء اول مشتمل بر تاريخ دمشق ابنقلانسى و تكمله تاريخ دمشق نوشته سبط ابنجوزى است. در جزء دوم نيز ذيل مرآهالزمان قطبالدين يونينى كه به لحاظ تاريخى تكمله جزء اول است، آمده است. شيوه نگارش نويسنده بدين ترتيب است كه متن تاريخ را بدون حواشى آورده و اگر به دليل اشتباه اصل كتاب در متن اصلاحى صورت داده در پاورقى تذكر داده است.[۱]
گزارش محتوا
در ابتداى اثر مقدمه ارزشمندى به قلم سهيل زكار آمده كه بخش اعظم آن شرح حال مورخين كتاب است.
نويسنده در اين اثر به شيوه ابن قلانسى كه كتابش را «ذيل مذيل» كتاب ديگرى قرار داده رفتار كرده و دو اثر ديگر را به عنوان تكمله در يك مجموعه گرد آورده است. ابنقلانسى شاهد حوادث جنگهاى صليبى اول و دوم بوده است. پس از او شمسالدين يوسف سبط ابنجوزى (582 -654ق) شاهد حوادث پس از وفات صلاحالدين تا حمله صليبى ششم بوده است. بعد از وفات سبط ابنجوزى، قطبالدين يونينى (640- 726ق) شاهد جنگ مغول و تأسيس سلطنت مماليك بوده است. سبط ابنجوزى اگرچه اصالتاً عراقى است؛ اما در شام رشد يافته و وفات نموده است. يونينى نيز مانند او اگر چه از يونين از توابع بعلبك بوده، اما بعلبك غالباّ تابع دمشق بوده است.
كتاب تاريخ دمشق ابنقلانسى، ذيل تاريخ دمشق ناميده شده، چرا كه تاريخ هلال الصابى مشتمل بر حوادث سال 363 تا 448ق مىباشد و ابنقلانسى اخبار و اتفاقات را از سال وفات هلال الصابى (448ق) تا سال 555ق سال وفات خود نقل كرده است. ابنقلانسى؛ همانند هلال الصابى - كه تاريخش را به دمشق منحصر نكرده و اخبار ديگر دول اسلامى زمانش را نيز نقل كرده است - اتفاقات جارى در مصر، الجزيره، عراق و فارس را نيز ذكر كرده است؛ اما حوادث شام و به ويژه دمشق بيشتر از ديگر اماكن است.
مهمترين اثرى كه از سبط ابنجوزى به جاى مانده كتاب «مرآهالزمان في تاريخالاعيان» است. ابنخلكان اين كتاب را در 40 مجلد و يونينى در 37 مجلد به خط مؤلف ديدهاند. يونينى مىافزايد كه در آن نكتههاى بس لطيف به شيوهاى غريب گرد آمده بوده است.
قطبالدين يونينى، مرآهالزمان را مختصر كرده و بر آن ذيلى نوشته است. ذيلهاى ديگرى نيز بر اين كتاب نوشته شده كه حاجى خليفه از آنها نام برده است.
سهيل زكار پاورقىهاى و توضيحات مفيدى به ويژه در جزء اول كتاب دارد. او ارجاعات فراوانى به آثار خود؛ مانند «تاريخ الحروب الصليبيه» داده است.
وضعیت کتاب
فهرست محتواى كتاب و فهارس اماكن جماعات، اعلام، اشعار و آيات قرآنى در انتهاى مجلد دوم آمده است.[۲]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- تاريخ دمشق لابن القلانسى، اليسوعى، لويس شيخو، المشرق، السنۀ الحاديه عشره، آب 1908، العدد 8