تاريخ ابن الوردي
نام کتاب | تاریخ ابن الوردی |
---|---|
نام های دیگر کتاب | تتمه المختصر فی اخبار البشر |
پدیدآورندگان | ابن وردی، عمر بن مظفر (زینالدین) (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | DS 35/63 /الف28 ت2 |
موضوع | اسلام - تاریخ - سال شمار
اسلام - سرگذشت نامه |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1416 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11846AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى كتاب
"تتمة المختصر في اخبار البشر" يا تاريخ ابن وردى كه خلاصه و نيز ذيلى است بر كتاب المختصر في اخبار البشر ابوالفداء، پس از مرگ ابوالفداء (732ق) و پيش از سال740ق به زبان عربى تأليف شده است.
ساختار كتاب
تاريخهاى قديمى در اين كتاب از يك مقدمه، و 5 فصل و توايخ اسلامى در دو فصل مرتب شده است.
انگيزه نگارش
ابن وردى در سبب تأليف كتاب خود گويد: چون ابوالفداء، المختصر را به حوادث 710ق خاتمه داده، وى ناچار به تكميل آن پرداخته و ذكر وقايع را تا 749ق (كه سال مرگ او نيز هست)، كشانده است.
گزارش محتوا
مقدمه كه از سه امر تشكيل يافته است. امر اول در اختلاف كثيرى است كه بين مورخين در ولادت حضرت مسيح، اسكندر و هبوط حضرت آدم و از اين قبيل مىباشد. امر دوم در نسخههاى مختلف تورات كه سه نسخه شامل سامريه، عبراينهّ و يونانيه مىباشد و امر سوم در جدوليست كه متضمن تواريخ مشهور است.
فصل اول در عمود تواريخ قديمه و ذكر انبياء عليهمالسلام و حكام نبىاسرئيل است. فصل دوم ذكر ملوك فارس و فصل سوم از فراعنه مصر و ملوك يونان و روم و قياصره سخن گفته و در فصل چهارم از ملوك عرب و بالاخره در فصل پنجم از امتهاى در عالم بحث كرده است.
وى حجم المختصر را به يك سوم تقليل داد و در مقابل نكاتى از نظم و نثر خود و نيز برخى اخبار و روايات تاريخى، به آن افزود. در ميان اضافات او، اخبار برخى زاهدان و متصوفان و ذكر اقوال و كرامات ايشان در خور اعتناست. وى حتى گاهى به ابوالفداء كه در برخى موارد سخن را به درازا كشانده، خرده گرفته كه در حق اين بزرگان كوتاهى كرده است.
در فصل دوم پيرامون ملوك فرس مىگويد كه بزرگترين پادشاهان زمين در 4 طبقه تشكيل يافتهاند و طبقه اول را فيشداديه مىگويند كه 9 نفر شامل اوشهنج، طهمورث، جمشيد، ضحاك، افريدون بن قيان، منوچهر، افراسياب و كرشاسب وزو مى باشند.
طبقه دوم كيانيه مىگويند كه در اول اسم آنها لفظ كى وجود دارد كه آنها نيز 9 نفر هستند. طبقه سوم اشغانيه كه 11 نفرند، طبقه چهارم اكاسره هستند كه به هركدام كسرى گفته مىشود و ساسانيه نيز به خاطر نسبتشان به ساسان مىگويند.
در فصل پنجم اين كتاب پيرامون امتها سخن مىگويد كه قديمىترين امتها، سريان و صابئين بودهاند. امت سريان كه حضرت آدم از آنها باشد به سريانى سخن مىگفتند، از ساير امتها مىتوان امت قبط، فرس، يونان، يهود، نصارا و غيره نام برد.
وضعيت كتاب
اين اثر در قاهره (1285ق)، استانبول همراه با تاريخ ابوالفداء (1286ق) و نيز به كوشش احمد رفعت بدراوى در بيروت (2 ج، 1389ق1970/م) به چاپ رسيده است.
در پايان هر دو جلد كتاب، فهرستى از مطالب آن جلد ديده مىشود.
منابع مقاله
1- متن و مقدمه كتاب
2- دائره المعارف بزرگ اسلامى