درسنامه علوم قرآنی سطح 2
نام کتاب | درسنامه علوم قرآنی سطح 2 |
---|---|
نام های دیگر کتاب | قرآن شناخت. برگزيده
سطح 2 |
پدیدآورندگان | جوان آراسته، حسين (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 69/5 /ج9د4 |
موضوع | قرآن - بررسي و شناخت
قرآن - علوم قرآني قرآن - مسايل متفرقه |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم) |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1380ش , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE03045AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
درسنامه علوم قرآنی سطح 2، تألیف حسین جوان آراسته، از جمله آثار جدید در زمینه علوم قرآنى است که در قالب الفاظى ساده و روان و با استناد به منابع شیعه و سنی بهمنظور آموزش سطح متوسط (مقطع کارشناسى) صورت پذیرفته است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه چاپ سوم، مقدمه این چاپ (ششم) و مباحث در ده بخش است که هر بخش حاوی چند فصل است. در ابتداى هر بخش اهداف آموزشى آن بخش و همچنین بعضى از منابع مهم و سودمند معرفى شده است. مطالب سودمندى که فراگیرى آنها فراتر از مقدار معمول بوده است، تحت عنوان «مطالعه آزاد»مشخص شده است. در پایان هر فصل خلاصه مباحث آن فصل تحت عنوان «گزیده مطالب» ذکر شده است. در انتهای بخش نیز پرسشهایى در دو قسمت، پرسش مربوط به متن و پژوهش خارج از متن طرح شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب با تقسیم تألیفات علوم قرآنی به چهار دسته، کتاب حاضر را گلچینى از مباحث علوم قرآنى دانسته است که سعى گردیده ضمن طرح مباحث عمده و مهم، ارتباط منطقى و زنجیرهاى میان آنها رعایت شود. از سوى دیگر به جهت پرهیز از افراط و تفریط در طرح مطالب، سعى بر این بوده است که حد متوسط، مبناى هر بحث قرار گیرد؛ بهگونهاى که طالبان آشنایى با علوم قرآنى، بهسادگى و سهولت با مجموعهاى از این علوم آشنا گردند[۱].
در اولین بخش کتاب به کلیات پرداخته شده است. نویسنده ابتدا سیر تاریخی علوم قرآنی را بررسی کرده و مینویسد: «به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنى، در میان صحابه پیامبر(ص) على بن ابىطالب(ع) از پیشگامان و طلایهداران تفسیر و علوم قرآنى بوده و حتى شخصیتى چون ابن عباس تفسیر قرآن را از ایشان آموخته است». همچنین با اشاره به اینکه تدوین تفسیر و مباحث قرآنى از قرن دوم آغاز مىگردد و از این زمان به بعد دانشمندان فراوانى در خدمت تألیفات قرآنى قرار مىگیرند، اسامی پیشگامان تدوین علوم قرآنی را متذکر میشود[۲].
عناوین قرآن، معانی قرآن، وجه نامگذاری و عربی بودن قرآن از دیگر مباحث این بخش است. نویسنده درباره عربی بودن قرآن، آن را امری طبیعی میداند؛ چراکه پیامبر از میان قومى مبعوث به رسالت گشت که زبانشان عربى بود. این امر منافاتى با رسالت جهانى و دعوت همگانى او، که براى همه عصرها و نسلهاست و هدایتگرى کتابش که «هدى للنّاس» است، ندارد[۳].
چهار بخش کتاب، یعنی از بخش دوم تا پنجم به تاریخ قرآن اختصاص دارد. وحی، نزول قرآن، تدوین قرآن و قرائات قرآن عناوین این چهار بخش است. به اتفاق شیعه و سنى اولین کسى که پس از رحلت پیامبر اکرم به دستور آن حضرت اقدام به جمعآورى مصحف نمود، على بن ابىطالب(ع) بود. مصحف على بن ابىطالب داراى امتیازاتى نظیر تنظیم ترتیب سورهها به همان ترتیب نزول، اسباب نزول، مکان نزول و جوانب کلى آیات بوده است. این مصحف بهعنوان میراثى نزد امامان قرار گرفته و از امامى به امام دیگر منتقل شده است[۴].
احرف سبعه از جمله مباحثی است که در بخش قرائات قرآن مطرح شده است. نویسنده با طرح دیدگاههای مختلف شیعه و سنی از جمله سیوطی که میگوید در معنای این حدیث نزدیک به چهل قول وجود دارد، در آخر چنین ابراز نظر میکند: «واقعیت این است که وقتى در میان طرفداران یک نظریه (کسانى که معتقدند منظور از «سبعة أحرف» لغات یا لهجههاى عرب است) از چهل نظریهاى که ابراز شده است، چنین آشفتگى و تشتت رأى وجود داشته باشد، چگونه مىتوان نسبت به اعتبار اصل این حدیث، دل خوش نمود»[۵].
در بخش ششم پیرامون تحریفناپذیرى قرآن، پس از تعریف تحریف و اقسام آن و ذکر دیدگاههای دانشمندان اسلامى در اینباره، ده دلیل بر عدم تحریف قرآن ذکر شده است. نتیجه مباحث، اینکه نظریه گروهى اندک از اخباریان شیعه و جمعى از اهل سنت مبنى بر تحریف قرآن در برابر رأى قاطع دانشمندان و قرآنشناسان شیعى و سنى بر مصونیت قرآن از تحریف، قابل ذکر و اعتنا نیست[۶].
در بخش هفتم، ابتدا موضوع اعجاز قرآن و آیات مربوط به تحدى قرآن و در آخر نیز ابعاد اعجاز قرآن کریم مطرح شده است. قرآن از ابعاد و زوایاى مختلف معجزه است و اعجاز آن اختصاصى به فصاحت و بلاغت ندارد. برخى از این ابعاد را قرآن خود بهصراحت بیان نموده و در مورد آنها «تحدى» کرده است. برخى دیگر از وجوه اعجاز نیز وجود دارند که در مورد آنها تحدى خاصى در قرآن صورت نگرفته است. نویسنده معتقد است که هیچکس نمىتواند مدعى بررسى همهجانبه ابعاد اعجاز قرآن باشد؛ چراکه مسلماً بسیارى از رموز و شگفتىهاى قرآن بر ما هنوز پوشیده مانده است. شاید بتوان گفت: حصر و برشمردن همه وجوه اعجاز قرآن و بازشناسى دقیق آنها، خود اعجازى دیگر است[۷].
یکى از مسائلى که از دیرزمان در مورد قرآن کریم وجود داشته است و دانشمندان علوم قرآنى به آن پرداختهاند، موضوع «نسخ» است که در فصل هشتم کتاب مطرح شده است. قرآنشناسان شیعى و سنّى معاصر تعداد آیات منسوخ را بسیار اندک مىدانند. دکتر صبحى صالح ده آیه، آیتاللّه معرفت هشت آیه، علامه شعرانى و علامه طباطبائى پنج آیه و آیتاللّه خوئى فقط یک آیه را در کل قرآن منسوخ مىدانند[۸].
در نهمین فصل کتاب مسئله محکم و متشابه مورد بررسی قرار گرفته است. این مسئله داراى چنان اهمیت و ارزشى است که هر مفسر قرآن کریم در جاىجاى این کتاب الهى، توجه به آن را براى خود لازم دانسته و غفلت از آن را موجب پیدایش انحراف در تفسیر قرآن مىداند. قرآن بهعنوان یک مجموعه بههمپیوسته و یکدست - که بهتصریح خود هیچگونه اختلاف و ناهماهنگى در آیاتش وجود ندارد - به دو بخش محکم و متشابه تقسیم مىگردد. بعضى از آیات، آیات مادر، اساسى و مرجع هستند و بخشى دیگر نیازمند ارجاع به دسته اول. ازاینروست که نظر استقلالى به آیات دسته دوم در تفسیر قرآن، انسان را بهکلى از مسیر صحیح فهم قرآن منحرف مىسازد و ناخواسته در جهتى مخالف با کتاب خدا قدم برمىدارد[۹].
بهاءالدین خرمشاهى در بخشى از کتاب قرآنشناخت، ۱۰۱ نکته قرآنى را، که نوعاً مرتبط با علوم قرآنى و حاوى اطلاعاتى مفید و ارزنده در زمینه آشنایى با قرآن است و در میان آنها لطایف و ظرایفى نیز مشاهده مىشود، مطرح کرده است. نویسنده بخش دهم کتاب را به هفتاد نکته گزینششده از ۱۰۱ نکته کتاب مذکور اختصاص داده است[۱۰].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و کتابنامه در انتهای آن ذکر شده است. آدرس آیات و روایات، مستندات مطالب و برخی توضیحات نویسنده در پاورقیهای کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.