تذکره همایون و اکبر
نام کتاب | تذکره همایون و اکبر |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | بیات، بایزید (نويسنده)
حسین، محمد هدایت (مصحح) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DS 461/2 /ب9ت4 |
موضوع | اکبر شاه بابری، پادشاه هند، 963 - 1014ق.
مغولان هند - شاهان و فرمان روایان - تاریخ همایون تیموری، امپراتور هند، 914؟ - 963ق. هند - تاریخ - 1000 - 1765م. |
ناشر | اساطير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1382 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11223AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
تذكره همايون و اكبر، نوشته بايزيد بيات، تصحيح محمد هدايت حسين اين كتاب كه در سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) به فارسى نوشته شده، رويدادهاى ميان دو پادشاه سلسله گوركانى، يعنى همايون و فرزندش اكبر را در بر دارد. رويدادهاى دوران همايون از 949 هجرى (1542م) همزمان با آمدنش به ايران تا 999 هجرى (1590م)؛ يعنى پس از 35 سال پادشاهى اكبر، دنبال مىشوند. اين كتاب از منابع مهم در باره گوركانيان هند و روابطشان با ايران در روزگار صفويان به شمار مىرود.
ساختار
به گفته خانم بوريج در مقالهاى در باره اين اثر، بايزيد هنگام نوشتن آن، پير و سالخورده شده بود و ناگزير با ياد آورى اطلاعات و خاطراتش در باره روزگار سرگردانى و پريشانى همايون، آنها را براى ديگرى باز مىگفت (املا مىكرد) و از اين رو، جملاتش پيوندى منطقى با يكديگر ندارند. پرفسور سوكمار نيز تاريخ مختصر بايزيد را «نامنظم» و از ديد تاريخنگارى ناقص مىخواند؛ زيرا نويسنده بارها به شرح رويدادهايى پرداخته است كه با موضوع اصلى پيوندى ندارند و گاهى با پرداختن به تاريخ شخصى و خانوادگىاش، پيوستگى مطالب را از ميان مىبرد.
بارى، بايزيد خواندن و نوشتن نمىدانست و تنها رويدادها را روايت مىكرد و به گمان، كسى به نام احمد دهلوى، كاتب منشى شيخ ابو الفضل مبارك آنها را مىنوشت. كاتب نيز در بسيارى از جاها، سخنان ساده بايزيد را به سبك و سليقه خود در آورده و آنها را تغيير داده و به عبارت پردازى و مغلق نويسى منشيانه پرداخته است و از همين روى، سبك انشاى اين اثر يكسان و همآهنگ نمىنمايد. نويسنده، به رغم شيوه چكيدهنويسىاش در اين اثر، به دليل پاسداشت شاه صفوى، متن كامل نامه او را به همايون (2500 واژه) آورده است.
پرفسور بانارسى پراساد ساكسنا، در شرحى در باره اين كتاب، آن را از ديد گستره داراى برترى مىشمرد، اما زبان آن را كمابيش سست و عامهپسند و بيشتر جملههايش را ناقص و نويسندهاش را در به كار گيرى سبك ويژه و رايج در آن روزگار ناتوان مىخواند.
گزارش محتوا
روايتها و گزارشهاى معاصر بسيار كمى در باره پادشاهى همايون در دست است. همچنين نسخههاى خطى اين آثار از ديد سودمندى و پربارى، بسيار اندكند؛ زيرا جز تذكره الواقعات (995ه / 1587م) جوهر آفتابهچى كه شمار اندكى از نسخههاى خطى آن در فهرست (كاتالوگ) كتابخانههاى هند شناسانده شدهاند، به منبع ديگرى براى دريافتن اطلاعات سودمندى در باره اين سلسه دسترسى نيست و از اين رو، پژوهش در باره تاريخ سدههاى ميانه هند بسيار دشوار مىنمايد و به گفته پروفسور سوكمار راى، تاريخ همايون، كمتر از ديگر امپراطوران مغول هند به ديده مورخان آمده است.
اين كتاب پس از تذكره الواقعات اهميت فراوانى دارد؛ زيرا نويسنده، ديدههاى خود را در روزگار دراز همراهىاش با همايون در اين اثر گزارش كرده است. البته گزارشهاى بايزيد به رغم گزارشهاى جوهر بلند و گسترده نيست و از همين روى، خودش نيز اثرش را «مختصر» مىخواند. او در نوشتههايش به سفر همايون به ايران و ماندنش در دربار صفوى مىپردازد. اين اثر، گنجينه گرانبهايى از اطلاعات تاريخى در باره روزگار پادشاهى همايون و اكبر به شمار مىرود و از ديد تاريخ دوره همايون، بيش از ديگر آثار در اين باره مانند همايوننامه (قانون همايونى) خواند مير يا همايوننامه گلبدن بيگم مىارزد.
آگاهى نويسنده در باره همايون به اندازهاى است كه ابو الفضل مبارك، مورخ دوره پس از او در تاريخ بزرگ خود (اكبرنامه)، از آن بسيار بهره برده است. همچنين منبع مستقيم بسيارى از نويسندگان تاريخ همايون را همين كتاب مىتوان برشمرد.
اين تذكره كه اطلاعات تاريخى بسيار باارزشى در باره موضوع پيشگفته در بر دارد، به فهرستى دقيق مىماند كه گفتار و رفتار پيروان و همراهان همايون را در سفر به ايران باز مىنمايد. نويسنده در تاريخ رويدادها به خطا و لغزشهايى دچار شده است. براى نمونه، وى تاريخ فتح قلعه قندهار را 940 هجرى مىداند، اما تاريخ دقيق اين رخداد 25 جمادى الثانى 952 هجرى (1545م) است.
رويدادهاى سيزده سال پايانى سلطنت همايون در اصل اين كتاب و رويدادهاى دوران پادشاهى جلال الدين محمداكبر، جانشين وى (1014 - 936ه / 1605 - 1556م) در پيوست آن گزارش شدهاند. درونمايه اثر را در چهار بخش مىتوان گنجاند:
1. رويدادهاى سالهاى 949 تا 953 هجرى با عنوان «فصل اول در سفر همايون پادشاه از بكر (بهكر) به طرف خراسان و عراق و طواف روضه مقدسه امام ابو الحسن على الرضا و آنچه درين سفر روى نمود»؛
2. رويدادهاى تاريخى سالهاى 953 تا 959 هجرى با عنوان «فصل دويم در بيان واقعاتى كه در سنه 953 به ظهور آمد»؛
3. رويدادهاى تاريخى سالهاى 959 تا 961 هجرى با عنوان «فصل سوم برآمدن مرزا (ميرزا) كامران و مرزا عسكرى از كولاب و خبر يافتن همايون پادشاه از بغاوت ايشان و متوجه شدن دره قبچاق به جهت دفع و رفع مرزا كامران و ديگر سوانح»؛
4. رويدادهاى سالهاى 961 - 999 هجرى كه به رغم عنوان كوتاه «فصل چهارم در فتح هندوستان»، بلندترين بخش كتاب به شمار مىرود.
پرداختن به برخى از موضوعهاى اجتماعى و آيينهاى رايج در سده دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) در سرزمين هندوستان يا ايران روزگار صفويان، از ويژگىهاى مهم اين كتاب است. نويسنده به برپايى نماز عيد فطر در مشهد و چگونگى رؤيت ماه، «گرگدوانى و چوگانبازى مردم تبريز»، مسابقههايى مانند «قبق انداختن»، «مراسم ختنهسوران» اكبر و «آيين بندى باغها» به اين مناسبت، «شرح كشتى گرفتن» و «مراسم شكار همايون» اشاره مىكند و آنها را شرح مىدهد.
وى با نام بردن از افراد پرآوازه و هنرمندان و نقاشان اين دوره، گزارش درازدامنى در باره كارهايشان عرضه مىكند و به ارزيابى كارهاى دو نقاش ايرانى نامدار كه به دعوت همايون به هند رفتند؛ يعنى ملا عبد الصمد مصوّر و مير سيد على تبريزى، از شاگردان كمال الدين بهزاد مىپردازد.
پرداختن به تأثير ايرانيان در قلمرو گوركانيان هند از ديگر نكتههاى ارزشمند كتاب است. بيرام بيگ بهارلو (بيرم خان) كه از تركمانان قراقويونلو و از تيره بهارلو و شيعه مذهب بود، بر پايه علاقهاش به اين مذهب و ايران، هنگام سرگردانى همايون به وى سفارش كرد كه بدين كشور پناهنده شود و از شاه صفوى كمك بخواهد. همچنين حسين قلى سلطان شاملو برادر حاكم سيستان، پس از بازگشت همايون به هند در خدمت وى در آمد و با فداكارى و دانايىاش، نام و آوازهاى يافت و به مهردارى همايون منصوب شد.
وضعيت كتاب
اين كتاب را نخست ويليام ارسكين، مورخ و خاورشناس درگذشته انگليسى، در 71 - 1270 هجرى به ديده تاريخپژوهان آورد و بارها در نوشتههاى خود دربارهاش سخن گفت. بر پايه درونمايه خاتمه كتاب، نُه نسخه از اصل آن فراهم آمده بوده كه مصحح هنگام چاپ آن (1360ق / 1941م)، جز نسخه ديوان هند (اينديا آفيس)، از نسخه ديگرى آگاهى نداشته است.
اين كتاب در فهرست (كارنما / كاتالوگ) 223 ديوان هند «تاريخ همايون» خوانده شده، اما نويسنده آن را به كار نبرده و تنها با عنوان «مختصر» و «تذكره» از اثر خود ياد كرده و از اين رو، سوكمار نيز آن را تاريخ مختصر ناميده، اما به دليل ياد شدن دوران پادشاهى اكبر، مصحح عنوان «تذكره همايون و اكبر» را برايش برگزيده است.
منابع گوناگونى مانند اكبرنامه ابو الفضل مبارك، منتخب التواريخ عبد القادر بداونى و مآثر رحيمى، نوشته عبد الباقى نهاوندى و ترجمه انگليسى آنها، براى تصحيح اين كتاب بررسى شدهاند. مصحح به نفهميدن معناى برخى از عبارتهاى اثر اذعان مىكند و در شيوه نوشتار (رسم الخط) خود، از همان الگوى كاتب بهره مىگيرد، اما اين شيوه در نثرهاى ديگر فارسى حتى منابع همروزگار آن رايج نبوده و ديده نشده است. همچنين، هيچ توضيحى در باره اصطلاحها و واژگان كهن يا بومى و نامهاى جغرافيايى اين اثر وجود ندارد.
بسيارى از واژگان (نامها و جاىها) به صورتهاى گوناگونى ضبط شدهاند.
بارى، نمايه نامها (فهرست الرجال و اسماء مواضع آبها و غيره)، از ويژگىهاى نيكوى تذكره همايون و اكبر به شمار مىرود.
منابع مقاله
متن كتاب.
پانوشتهاى مصحح كتاب.
مبين، ابو الحسن (بهار 1387)، «تذكره همايون و اكبر»، آيينه ميراث، شماره چهلم.
پیوندها