«من» و جز «من»
| «من» و جز «من» | |
|---|---|
| پدیدآوران | ابراهیمی دینانی، غلام حسین (نويسنده) |
| ناشر | مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ايران |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1394ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-600-7009-46-8 |
| موضوع | شناخت (فلسفه اسلامی) - آگاهی - شناخت (فلسفه) - نسبیت (فلسفه) - حرکت جوهری |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 2الف85ع 55 BBR |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
«من» و جز «من»، نوشته فیلسوف و پژوهشگر حوزه حکمت و فلسفه غلامحسین ابراهیمی دینانی (متولد ۱۳۱۳ش)، به بررسی عمیق مفهوم «من» و نسبت آن با «جز من» در چهارچوب فلسفه اسلامی میپردازد و ابعاد مختلف آگاهی، هستی و شناخت را مورد کاوش قرار میدهد.
ساختار
کتاب از یک مقدمه و ۱۲۵ بخش اصلی تشکیل شده است که به صورت شمارهگذاری شده، از "۱. آگاهی، آغاز و انجام هستی" تا "۱۲۵. نظام زبانی و بازیهای زبانی"، مطالب را ارائه میدهد.
سبک نگارش
بسیاری از بخشها با طرح پرسشهای کلیدی آغاز میشوند که خواننده را در مسیر کاوش هدایت میکند. این پرسشها اغلب مبنای بخشهای بعدی قرار میگیرند و به تعمیق بحث کمک میکنند[۱]. نویسنده در کنار تکیه بر سنت فلسفه اسلامی و اندیشمندانی چون ابوعلی سینا و سهروردی، به اندیشمندان غربی (مانند دکارت) و شعرای بزرگ فارسی (مانند حافظ و سعدی) نیز اشاره میکند تا دیدگاهی جامع ارائه دهد[۲].
گزارش محتوا
به منظور تسهیل در امر بررسی مطالب و ارائه گزارشی از محتوای کتاب، میتوان مطالب ارائه شده در فصول متعدد کتاب را در ده بخش به شرح زیر، ساماندهی و تنظیم نمود: بخش اول: مبانی آگاهی و هستیشناسی «من» (فصول ۱ تا ۱۳) این بخش به تبیین مفهوم آگاهی و جایگاه آن در هستی میپردازد. آگاهی به عنوان سرآغاز و سرانجام هستی معرفی میشود و رابطه عقل با هستی و ظرفیت وجودی انسان برای ادراک هستی مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین، ارتباط آگاهی با جسم و مراتب چهارگانه ادراک (حسی، خیالی، وهمی و عقلی) تشریح میشود. نویسنده طراز جهان موجود را تبیین کرده و علم و عالم و معلوم را در چارچوب «من» و «جز من» بررسی میکند. در این بخش، نحوه دریافت «من» و «جز من»، رابطه مطلق و مقید و میل انسان به دیده شدن، و معرفت انسان نسبت به خدا مورد بحث قرار میگیرد. پایان این بخش به این سوال میپردازد که «من» چگونه به «جز من» علم پیدا میکند[۳].
بخش دوم: اندیشه، شناخت و جایگاه انسان (فصول ۱۴ تا ۲۵) در این قسمت، وحدت علم و عالم و معلوم و جایگاه اندیشیدن و منشأ فکر مورد تحلیل قرار میگیرد. پدیده خودبیگانگی انسان و ثابت بودن ماهیت انسانی در برابر تغییرات طبیعی بررسی میشود. این بخش با طرح پرسشهایی درباره اینکه آیا آگاهی درون این جهان است یا نه، به زبان وجودی انسان و نسبت علم و معلوم با «من» و «جز من» میپردازد. تمایز بین معلوم بالذات و معلوم بالعرض، و اهمیت شناخت هستی از طریق شناخت خود تبیین میشود. همچنین، تقدم هستی بر اندیشه و علت همیشگی اندیشیدن «من» به «جز من» و مرجع ضمیر «من» بررسی میگردد[۴].
بخش سوم: نظریههای شناخت و رهایی (فصول ۲۶ تا ۳۴): این بخش به چگونگی شناخت «من» و نقد نظریه شهود درونی میپردازد و اتصاف «من» به فضایل و مکارم اخلاقی را بررسی میکند. مفهوم «مطلق» و محدودیت تصور آن و «علم به علم» مورد توجه قرار میگیرد. آزادی انسان از قید و بندهای ذهنی و قالبی، و عدم استفاده از اسم ظاهر به جای ضمیر «من» از جمله مباحث کلیدی این قسمت است. بخش به سهگانگی علم و عالم و معلوم و گشودگی ذاتی آگاهی به سوی «غیر» اشاره میکند و در نهایت، به علم بالذات «من» نسبت به خودش میپردازد[۵].
بخش چهارم: ادراک ذات، نسبت و حضور «من» (فصول ۳۵ تا ۴۸): این بخش به چگونگی ادراک ذات و مقایسه رابطه «من» و «جز من» با رابطه اراده و مراد میپردازد. تأثیر عمل و نظر، و فاصله گرفتن و برون رفتن از خود نیز در این قسمت بررسی میشود. ارتباط تاریخ با توجه «من» به «جز من» و شکاف میان این دو مفهوم، و اینکه «من» هرگز از هستی روی برنمیتابد، مورد تحلیل قرار میگیرد. این فصول همچنین به غیرممکن بودن تبدیل «من» به «من» دیگر در ذات، رابطه پرسش و پرسشگر، حیثیت تنزیهی و تشبیهی «من»، نسبت عقل و خیال با «من»، و جایگاه حضور «من» در تمامی آگاهیها میپردازند. این بخش با این مفهوم به پایان میرسد که «نموده همواره از بود خبر میدهد»[۶].
بخش پنجم: مفاهیم کلیدی فلسفی و رابطه «من» با هستی (فصول ۴۹ تا ۶۲): در این بخش، مفاهیم وجوب و جاودانگی حضور و ضرورت وجود بررسی میشود و تقدم تقابل میان «من» و «جز من» بر تفاوت وجود ذهنی و عینی مطرح میگردد. رابطه فلسفه با تاریخ فلسفه و هنر، و سیر ادراک از محسوس به معقول مورد تحلیل قرار میگیرد. اصل ضرورت سنخیت میان شناسنده و متعلق شناسایی، و نقش عقل به عنوان میزان مطلق تبیین میشود. تقسیم آگاهی به تصور و تصدیق، چگونگی آگاهی «من»، و تفاوت «من» با انسان نیز بررسی میگردد. در نهایت، این بخش به یگانگی «من» و «جز من» در ماهیت انسان، رازوارگی تصور هستی، اختصاص تکامل معرفتی به انسان و رابطه تعقل و اعتقاد میپردازد[۷].
بخش ششم: ابعاد اجتماعی، اخلاقی و پدیدارشناختی «من» (فصول ۶۳ تا ۷۴) این بخش از اهمیت سخن به عنوان مظهر ظهور اندیشه آغاز میشود. تفاوت تبیین و توجه و چگونگی گشودگی عالم انسان به سوی «من» بررسی میگردد. نویسنده بر یگانگی و تفرد انسان در ویژگی اندیشه تأکید میکند و سیر شناخت را از خاص به عام و بالعکس توضیح میدهد. بخش به تحقق زمان در اثر سیر «من» از درون به بیرون و بالعکس، و مفهوم دوگانه «من هستم» و «من میاندیشم» میپردازد. ماهیت ارتباط علم و معلوم با عالم «من» و ناسازگاری تفکر ژرف و سادهاندیشی مورد بحث قرار میگیرد. رویارویی «من» با «من»های دیگر، ارتباط پنهان «من» با قلب و آگاهی، و توانایی «من» برای فاصله گرفتن از خود از دیگر مباحث این بخش است. این بخش با بررسی ارتباط «من» و واقعیت و توانایی انسان در سخن گفتن خاتمه مییابد[۸].
بخش هفتم: ماهیت آگاهی و مرزهای هستی (فصول ۷۵ تا ۸۷): در این بخش، جداییناپذیری زبان و زمان، و تضاد میان عقلانیت تعمیمخواه و گرفتاری در اوهام مطرح میشود. تأکید بر عدم تکرار و کهنگی اندیشه، و پرسش از اینکه آیا فکر اصل است یا آنچه به آن اندیشیده میشود، از مباحث فلسفی این قسمت است. «من» به عنوان جلوهای از واقعیت و سلوک دائمی انسان در مسیر شناخت و پرسشگری بررسی میشود. رویارویی و مصالحه «من» با زندگی، و تقدم اندیشه بر زمان از جمله مفاهیم پدیدارشناختی است. این بخش بر یگانه بودن «من» و عدم تشابه آن به دیگر موجودات تأکید میکند و به افراط و تفریط دائمی انسان در اوصاف متضاد اشاره دارد. در پایان، سؤالاتی درباره مرزهای هستی و اینکه تنها انسان است که عالم خود را دارد، مطرح میشود[۹].
بخش هشتم: معرفتشناسی و فلسفه ذهن (فصول ۸۸ تا ۹۹): این بخش به نقد مادیگرایی و تبیین ادراک معنی، و بحث وجود ذهنی به حمل اولی و شایع صناعی میپردازد. موضوع دیگرگزینی در ساحت عقل نظری و عملی و نقش شک در رهایی از توقف و انجماد بررسی میشود. بر یگانگی هر انسان در تفکر و اندیشه تأکید شده و رویکرد تجربی مسلکان به هستی نقد میگردد. پرسش از هستی و طرح معنای وجود، و تأکید بر اینکه آگاهی صورت ندارد و از مقوله علم حصولی نیست، از مباحث اصلی این فصول است. بیان میشود که «من» بیش از آنکه اندیشه باشد، اندیشیدن است و برتری فلسفه بر دانشهای تجربی تبیین میگردد. گذر «من» از زمان و حرکت جوهری ملاصدرا نیز در این بخش مطرح میشود[۱۰].
بخش نهم: خودآگاهی و جایگاه «من» در جهان (فصول ۱۰۰ تا ۱۱۲): در این بخش، خوداندیشی عقل در مقابل ناتوانی حس در حسکردن خود، و تمایز جهان هر شخص از دیگری بررسی میشود. تفسیر و توجیه هستی و طلب حقیقت بهعنوان ویژگیهای انسانی موردتأکید قرار میگیرد. مباحث به مهربانیها و نامهربانیهای فلسفه، تمایز احساس در حیوان و انسان، و ادراک شهودی که از سنخ مفهوم نیست، میپردازد. مقایسهای میان زندگیهای انسانی، حیوانی و گیاهی ارائه شده و مثلث شناخت «من» (مفهوم، لفظ و جایگاه سخن و پرسشگری) تحلیل میشود. این بخش با بررسی «من» و مرگ، تخیل و تعقل (اسطوره و شعر)، عدم مرز میان «من» شناسنده و «من» مورد شناخت، و آزادی ذاتی «من» پایان مییابد[۱۱].
بخش دهم: ماهیت «من»، نقد و نظام زبانی (فصول ۱۱۳ تا ۱۲۵): این بخش به تجربه ذاتی و منحصربهفرد «من» از خودش میپردازد و دیدگاههای مادیگرایان درباره «من» را نقد میکند. سپس، دروازههای ورود «من» به متافیزیک و نسبت میان «من» با «من»های دیگر و پدیده پریشانی زبان و اندیشه موردبررسی قرار میگیرد. این فصول به ویژگی خاص انسانی یعنی «در آگاهی» اشاره میکنند و توضیح میدهند که جهان بیرون از «من» است، اما معنای آن درون انسان آشکار میشود. نقش حیاتی انسان در ظهور هستی و تحقق علم، و ماهیت «من» بهعنوان اندیشنده، از مباحث کلیدی این بخش است. در نهایت، این بخش بر این تأکید دارد که انسان صرفاً یک پدیده جسمانی نیست، جایگاه عقل نزد «من» تبیین میشود و اهمیت «ربط» و نقش آن در هستی، و نظام زبانی و بازیهای زبانی از دیگر موضوعات پایانی کتاب است[۱۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.