معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
| معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی | |
|---|---|
| پدیدآوران | امیر خانی، علی (نويسنده)
پژوهشگاه قرآن و حدیث. پژوهشکده کلام اهل بیت علیهمالسلام (سایر) وزارت علوم، تحقیقات و فناوری. پژوهشگاه قرآن و حدیث (سایر) |
| ناشر | مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث. سازمان چاپ و نشر |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1396ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | - |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | -- -- BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی، اثر علی امیرخانی (متولد 1358ش)، نویسنده و پژوهشگر در حوزه کلام اسلامی و حدیث که به بررسی و تحلیل مفهوم معرفت اضطراری (بدیهی و فطری) خدا در سیر تحولات اندیشه اسلامی در قرون اولیه میپردازد و دیدگاههای مکاتب کلامی مختلف، بهویژه امامیه را، در این زمینه مقایسه میکند.
ساختار
کتاب شامل یک مقدمه (سخن پژوهشکده و پیشگفتار) و شش گفتار اصلی است که با یک جمعبندی نهایی و کتابنامه خاتمه مییابد.
سبک نگارش
سبک نگارش این اثر تحلیلی، تطبیقی و مبتنی بر منابع تاریخی است و نویسنده با استفاده از روش تاریخی - کلامی، آرای اصحاب امامیه (کوفه و قم و بغداد)، را با شواهد روایی و تاریخی در موضوع معرفت اضطراری، تبیین نموده و با آرای معتزله و اهلحدیث مقایسه میکند تا تاثیر و تاثر احتمالی را به تصویر کشد و نشان میدهد که نظام واژگانی کلام امامیه با نظام واژگانی فلسفه و منطق ارسطویی متفاوت بوده است و به تقدم نظریهپردازی کلامی (حداقل در مساله معرفت) بر معتزله و اهلحدیث اشاره میکند. [۱].
گزارش محتوا
گفتار اول: مفهومشناسی: این بخش به تبیین مفاهیم اصلی معرفتشناختی میپردازد. ابتدا نسبت واژگان «معرفت» و «علم» و معانی لغوی و اصطلاحی آنها بررسی میشود و سپس انواع معرفتها تفکیک بیان میگردد. نویسنده ضمن تعریف معرفت اضطراری (شناختی که بدون نیاز به نظر و استدلال حاصل میشود و در قلمرو اراده و اختیار انسان نبوده است)، آن را به دو نوع عام (فراتر از امور فطری- همه معارف) و خاص (معرفت اضطراری در امور فطری-معرفت الله) تقسیم کرده و ملاک اضطراری بودن معرفت را بررسی میکند. همچنین تفاوتهای معنایی میان معرفت ضروری، فطری و اکتسابی توضیح داده میشود[۲].
گفتار دوم: معرفت اضطراری در اندیشه امامیان در مدرسه کوفه: این گفتار جریان فکری امامیه در کوفه را تحلیل میکند. نویسنده گزارشهای تاریخی مربوط به آراء متکلمین کوفه مانند هشام بن حکم را بررسی کرده و دیدگاههای مختلف آنان در مورد معرفت اضطراری و اکتسابی (به معنای عام و خاص) و همچنین رابطه آن با عقل و جزئیورزی را شرح میدهد. در این مدرسه، برخی اصحاب امامیه معرفت خدا را امری ضروری و فطری میدانستند، در حالی که برخی دیگر بر نقش نظر و استدلال تأکید داشتند[۳].
گفتار سوم: معرفت اضطراری در اندیشه امامیان در مدرسه قم: این بخش دیدگاههای امامیه در مدرسه قم را مورد مطالعه قرار میدهد که بر اساس نقل و روایت حدیث استوار بود. متکلمانی چون احمد بن محمد بن عیسی، محمد بن حسن صفار قمی، سعد بن عبدالله اشعری و شیخ صدوق بررسی شدهاند. این مکتب عموماً معرفت اضطراری (فطری) را از طریق روایات، بخشی از معارف الهی میدانست که خداوند در فطرت انسان نهاده است. همچنین، مسئله تکلیف به معرفت پیش از نظر و استدلال در اندیشه شیخ صدوق و دیگر متقدمین قم مطرح میگردد[۴].
گفتار چهارم: معرفت اضطراری در اندیشههای اصحاب حدیث: محتوای این گفتار به بررسی آراء اصحاب حدیث (اهلسنت) در خصوص معرفت اختصاص دارد. این گروه عمدتاً عقل را ابزار مناسبی برای استدلال نمیدانستند و بر تعبّد به ظواهر آیات و روایات تأکید داشتند. این بخش نشان میدهد که اصحاب حدیث، معرفت اضطراری (اعم از فطری و غیر اختیاری) را امری پذیرفتهشده میدانستند، اما آن را تنها از طریق حواس و امور ظاهری قابل حصول میدیدند[۵].
گفتار پنجم: معرفت اضطراری در اندیشه معتزله: این فصل به بررسی دیدگاه مکتب کلامی معتزله میپردازد. معتزله عموماً معرفت الهی را اکتسابی و مستلزم نظر و استدلال میدانستند و معرفت اضطراری را در مورد شناخت خدا رد میکردند. این دیدگاه، اساس نظریه «وجوب نظر» و «اولین تکلیف» (که همان کسب معرفت از راه عقل است) را تشکیل میداد. معتزله همچنین دیدگاههای متفاوتی در مورد معرفت طبیعی انسان داشتند و بر تأثیر اراده و اختیار انسان در حصول معرفت تأکید میکردند[۶].
گفتار ششم: معرفت اضطراری در اندیشه امامیان در مدرسه بغداد: این گفتار به مکتب متأخر امامیه در بغداد (شامل شیخ مفید و سید مرتضی) اختصاص دارد. این مدرسه که بیشتر متأثر از روشهای کلامی بود، دیدگاههای پیشین امامیه (کوفه و قم) در مورد معرفت اضطراری را با مفاهیم کلامی آمیخت. در این مکتب، معرفت اضطراری (به معنای عام) به تدریج جای خود را به معرفت اکتسابی داد، اگرچه سید مرتضی و شیخ مفید هنوز به نوعی از معرفت ضروری یا بدیهی (فطری) در نظام معرفتی خود معتقد بودند[۷].
جمعبندی دیدگاهها و جمعبندی نهایی: در این بخش، دیدگاههای ششگانه مقایسه میشود و ملاک و معیار معرفت اضطراری، رابطه آن با نظر و استدلال، و همچنین مسئله تکلیف نخستین از منظر هر مکتب خلاصه میگردد. نتیجه نهایی این است که در اندیشههای امامیه اولیه، معرفت اضطراری (فطری) نقش محوری داشته که در دورههای بعدی در معرض تحول و تفسیرهای متفاوت قرار گرفته است[۸].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.