بررسی فقهی تعلیم و تعلم فلسفه
بررسی فقهی تعلیم و تعلم فلسفه، مجموعه مباحث آیتالله علیرضا اعرافی (متولد 1338ش)، پژوهشگر و فقیه شیعی، پیرامون مبانی فقهی و نظری تعلیم و تعلم فلسفه و تحلیل جایگاه فلسفه از دیدگاه اسلام است که با تحقیق و نگارش سید نقی موسوی عرضه شده است.
| بررسی فقهی تعلیم و تعلم فلسفه | |
|---|---|
| پدیدآوران | اعرافی، علیرضا (نويسنده) موسوی، نقی (گردآورنده) |
| ناشر | موسسه فرهنگی هنری اشراق و عرفان |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1394ش |
| چاپ | 2 |
| موضوع | فلسفه و اسلام - فلسفه - دفاعیهها و ردیهها - فلسفه - نقد و تفسیر - شناخت (فلسفه اسلامی) - قرآن و فلسفه |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | B ۹۹/ف۲۲الف۵۶ ۱۳۹۴ |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
مؤسسه فرهنگی اشراق و عرفان، با هدف پاسخگویی به نیازهای فکری و فرهنگی نظام اسلامی، فعالیت خود را آغاز کرده و این کتاب در راستای توسعه تحقیقات در حوزههای نوین فقهی و فلسفه، بهویژه فقه نظام اسلامی و فلسفه علوم انسانی، تألیف شده است. نگارش این اثر بهمنظور ارائه یک بررسی فقهی - استدلالی درباره جواز یا حرمت تعلیم و تعلم فلسفه انجام شده است؛ زیرا نویسنده، معتقد است این موضوع برای تبیین جایگاه عقل و فعالیتهای فکری در نظام معرفتی اسلام حیاتی است. نویسنده بر اهمیت این موضوع و نیاز به تبیین نقش عقل و ادله عقلی در نظام معرفت و عمل تأکید میکند و این اثر را برای تبیین این جایگاه و هماهنگی بین متون دینی و روشهای عقلی ارائه داده است[۱].
اهمیت کتاب
- پرداختن به موضوعی بنیادین و معاصر: این کتاب به بحثی مهم و معاصر در حوزه فقه و فلسفه میپردازد که جایگاه فلسفه و تأملات عقلی در فهم دین و نظام معرفتی اسلام را مورد بررسی قرار میدهد.
- رویکرد جامع و استدلالی: این اثر با ارائه مبانی اصولی و استدلالهای فقهی، تلاش میکند تا تصویری جامع و منطقی از نسبت فلسفه و دین ارائه دهد و بر اهمیت نقش عقل در معارف دینی تأکید میکند.
- ترویج تحقیق و نوآوری: این کتاب بهعنوان یک گام در توسعه و نوآوری در تحقیقات فقهی - فلسفی شناخته میشود؛ بهویژه با بررسی آرای مختلف و پیشینه تاریخی تعامل فقه و فلسفه.
سبک نگارش
- علمی و پژوهشی: کتاب با رویکردی آکادمیک و متدولوژی پژوهشی عمیق نگاشته شده است.
- استدلالی و منطقی: نویسنده بر پایه براهین عقلی و نقلهای دینی، به تحلیل و استدلال میپردازد.
- جامعنگر و تحلیلی: به بررسی دیدگاههای مختلف موافق و مخالف فلسفه، با ذکر جزئیات و تحلیل دقیق آنها میپردازد.
- ساختارمند و منظم: مطالب بهصورت فصول و زیربخشهای مشخصی سازماندهی شده است که به خواننده در پیگیری مباحث کمک میکند.
- مستند و ارجاعدهی دقیق: برای هر ادعا و تحلیل، منابع و ارجاعات متعدد و دقیق از متون فقهی، فلسفی و تاریخی ارائه شده است.
ساختار و محتوا
این کتاب در سه فصل اصلی تنظیم شده است:
فصل اول (کلیات پژوهش): این فصل، به مبانی و مقدمات پژوهش اختصاص دارد. ابتدا، مفهوم فلسفه را از ریشه یونانی آن به معنای «دوستدار دانایی» تا تعاریف اصطلاحی گستردهتر آن در دورههای مختلف تاریخ فکری، مانند «علم مطلق» یا «دانش هستی»، مورد بحث قرار میدهد. سپس، مسئله پژوهش را مطرح میکند که حول محور حکم فقهی تعلیم و تعلم فلسفه در اسلام میچرخد؛ این بخش به بررسی نیاز به فلسفه برای فهم عمیق دین و پاسخگویی به مسائل جدید میپردازد. در ادامه، پیشینه پژوهش را مطرح میکند و در ذیل آن به بیان جریانهای فکری موافق و مخالف فلسفه در جهان اسلام همت میگمارد[۲].
فصل دوم (ادله ممنوعیت تأملات عقلانی، فلسفهورزی و فلسفهآموزی): این فصل، به بررسی دلایلی میپردازد که بر اساس آنها، تعلیم و تعلم فلسفه جایز نیست یا مکروه است. این دلایل به دو بخش عمده تقسیم میشوند:
- قواعد عامه: شامل «حرمت انجام کار لغو» (زیرا فلسفه به اموری میپردازد که فایدهای ندارد یا گمراهکننده است)، «حرمت تحصیل علوم ضلال» و «حرمت اخذ علوم از غیر اهلبیت» (زیرا برخی دیدگاههای فلسفی با آموزههای اهلبیت مغایرت دارند). این مباحث از طریق بررسی دیدگاههای مختلف و رد دلایل مخالفان بهصورت مفصل ارائه شده است.
- روایات: روایاتی که بهطور خاص به مذمت فلسفه میپردازند، بررسی میشوند. این روایات شامل سخنانی از ائمه معصومین(ع) هستند که به اشکال مختلف، فعالیتهای فلسفی را مورد نقد قرار دادهاند. علاوه بر این، به مباحث مربوط به مخالفت بین اصحاب اشاره میشود؛ در این بخش دیدگاه برخی از صحابه و فقهای متقدم که با فلسفه مخالفت کردهاند (مانند هشام بن حکم) ذکر و تحلیل میشود[۳].
فصل سوم (ادله رجحان تأملات عقلانی، فلسفهورزی و فلسفهآموزی): این فصل، به ادلهای میپردازد که نشان میدهد تعلیم و تعلم فلسفه نهتنها ممنوع نیست، بلکه مطلوب و حتی در مواردی واجب است. این دلایل نیز به دو بخش اصلی تقسیم میشوند:
- قواعد عامه: «اطلاقات رجحان تعلم علم» که بر مطلوبیت عمومی کسب علم تأکید دارد و فلسفه را نیز شامل میشود؛ «وجوب مقدمه واجب» (بر اساس این قاعده، چون فهم عمیق دین و تبیین و دفاع از آن واجب و فلسفه مقدمه این واجب است، پس فراگیری فلسفه واجب خواهد بود) و «نقش فلسفه در فهم عمیق، تبیین و دفاع از دین».
- ادله خاصه: این بخش به دلایل مشخصتری میپردازد. دعوت به تفکر و تعقل در قرآن و سنت مورد بررسی قرار میگیرد که بهطور مستقیم انسان را به تأمل و تعقل فرامیخواند و این، شامل تفکر فلسفی نیز میشود. همچنین به سنت معصومین(ع) اشاره میشود که در برخی روایات، از ائمه(ع) نقل شده که به یادگیری و بحثهای عقلی اهتمام ورزیدهاند. در نهایت، دلایل فلسفی بهصورت مستقل و بر اساس خود فلسفه ارائه میشود که شامل براهین اثبات وجود خدا، وحدت وجود و شناخت صفات الهی است که بهنوبه خود، تعلیم و تعلم فلسفه را مطلوب میسازند[۴].
مطلبی با عنوان «نگاهی به مخالفت با فلسفهورزی در اندیشه غرب»، بهعنوان پیوست، در انتهای کتاب آمده است[۵].
پانویس
منابع مقاله
سخن مؤسسه، پیشگفتار، مقدمه و متن کتاب.