ديوان أبيالعتاهية
ديوان أبيالعتاهية، مجموعه اشعار اسماعیل بن قاسم بن سوید بن کیسان (۱۳۰-۲۱۰ق/ ۷۴۸-۸۲۶م)، از ادیبان و شاعران و ملازم مهدی عباسی و هارونالرشید است، که سرانجام به پارسایی و زهد روی آورد. اشعار یادشده، عمدتاً بر مضامین زهد، حکمت، پند و اندرز، ناپایداری دنیا و یادآوری مرگ متمرکز است.
| ديوان أبي العتاهية | |
|---|---|
| پدیدآوران | ابو العتاهیه، اسماعیل بن قاسم (نويسنده) |
| ناشر | دار بيروت |
| مکان نشر | لبنان - بیروت |
| سال نشر | 13سده |
| چاپ | 1 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /د9 3407 PJA |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب، شامل مقدمهای درباره شاعر و اشعار دیوان است که بر اساس حروف الفبا مرتب شده است. هر قطعه از اشعار تحت عنوانی مشخص و با توجه به حرف رویّ (آخرین حرف اصلی از کلمات قافیه)، از حرف «همزه»[۱]، آغاز شده و با مجموعه اشعاری که حرف رویّ آنها «یا» است، پایان یافته است[۲].
ویژگیهای ادبی کتاب
شعر ابو العتاهیه از ویژگیهای ادبی و بلاغی برخوردار است که او را بهعنوان شاعری نوآور و تأثیرگذار در ادبیات عرب مطرح میکند. این ویژگیها به شرح زیر است:
- شاعر خود را از قید و بندهای معانی، الفاظ و اوزان سنتی آزاد کرده و اوزان جدیدی را بهکار گرفته است که در علم عروض متداول نبوده است. این نوآوری او مرزهای شعر سنتی را گسترش داد[۳].
- استفاده از واژگانی آسان و سبک و فاقد تکلف و تصنع در کلام[۴]؛ نمونه آن را در شعر «لا تعشق الدنيا» میتوان دید[۵]؛ دراین قطعه با کلماتی بسیار ساده و ساختاری روان، پیامی عمیق را منتقل میکند. همچنین، در شعر «الحياة أنفاس معدودة»، میگوید:
حياتك أنفاس تعد، فكلما
مضى نفس منها نقصت بها جزءا[۶] (زندگی تو نفسهایی شمردهشده است، پس هر بار که نفسی از آن بگذرد، جزیی از آن کم میشود)، که نمونه بارزی از سادگی و وضوح است.
- صراحت و وضوح در بیان مضامین پند و زهد: او نخستین کسی بود که باب پند و اندرز و بیم دادن از دنیا را در شعر گشود. اشعارش بهطور صریح و مستقیم به مضامین اخلاقی، زهد، یادآوری مرگ و فنا میپردازد[۷]؛ برای مثال وی در شعری با عنوان «اتق الله تغنم»، بهصراحت توصیه به تقوای الهی میکند و آن را مایه غنیمت و رستگاری میداند[۸].
- عمق معنایی و فکری: باوجود سادگی در لفظ، اشعار او از معانی دقیق و ظریف برخوردار است؛ نمونه آن در شعر «أ نلهو و أيامنا تذهب» (آیا سرگرم بازی هستیم و روزگارمان میگذرد؟) است[۹]، که بهسادگی به ماهیت فانی بودن دنیا و ضرورت عبرت گرفتن از آن اشاره دارد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.