فرمانفرما، عبدالحسین میرزا
نام | فرمانفرما، عبدالحسین میرزا |
---|---|
نام های دیگر | نصرتالدوله، عبدالحسین
سالار لشکر، عبدالحسین |
نام پدر | |
متولد | 1236 هـ.ش |
محل تولد | |
رحلت | 1318 هـ.ش یا 1359 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | مسافرت نامه کرمان و بلوچستان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده |
کد مولف | AUTHORCODE532AUTHORCODE |
ولادت
«عبد الحسين ميرزا، ملقب به فرمانفرما»، در سال 1274ق (1236ش) متولد شد.
خاندان
پدرش، فيروز ميرزا، ملقب به نصرت الدوله، پسر شانزدهم عباس ميرزاى نايب السلطنه و عموى ناصر الدين شاه بود. مادرش، شاهزاده حاجيه هما خانم، دختر بهمن ميرزا بهاء الدوله، پسر فتحعلى شاه و كوچكترين فرزند خانواده بود.
کسب علم و دانش
تحصيلات عبد الحسين ميرزا همانند ديگر شاهزادگان آن دوره نبود؛ معمولا شاهزادگان بعد از فراگرفتن ادبيات فارسى و عربى و آداب دينى و تعليم خط، به تيراندازى و شكار مشغول مىشدند، آنگاه در دربار حضور مىيافتند، اما براى عبد الحسين ميرزا، معلم سرخانه آوردند. او ادبيات فارسى، عربى و آداب دينى را فراگرفت. فارسى را خوب مىدانست و در نوشتن، سبك خاصى داشت. مطلب را صريح، مؤثر و بدون زوايد ادا مىكرد. بعد او را به مدرسه نظام اتريشى كه در تهران داير بود، فرستادند و در آنجا زبان فرانسه را ياد گرفت و بعد از مدتى مسئول تعليم سربازان و انتظامات جنگى شد.
بعد از اتمام مدرسه اتريش، زير نظر كامران ميرزا نائب السلطنه، وزير جنگ و پسر ناصر الدين شاه مشغول خدمت گرديد. در سال 1299ق، به درجه سرهنگى رسيد و رياست افواج کرمان به عهده او واگذار شد و او بعد از مدتى به تهران بازگشت.
وى در جوانى به كمك پدر توانست قناتى را براى تهران حفر كند كه به قنات فرمانفرما معروف شد و چون پدرش، فيروز ميرزا، به فرمانفرما ملقب شد، شاه لقب نصرت الدوله را به عبد الحسين ميرزا اعطا كرد. وى در سال 1301ق، به منصب سرتيپى نائل گرديد و سال بعد عازم آذربايجان شد و به نام نصرت الدوله در آن ايالت، معروف گرديد.
عبد الحسين ميرزا در تبريز به دستگاه مظفر الدين ميرزا وليعهد پيوست و در خدمت امير نظام حسنعلى خان گروسى وارد شد و به رياست قراسوران (ژاندارمرى) آذربايجان منصوب گرديد. در سال 1303ق، فيروز ميرزا فرمانفرما، در تهران در گذشت. عبد الحسين ميرزا براى تشريفات عزادارى از تبريز به تهران آمد و بعد از انجام مراسم با نامهاى كه از طرف امير نظام از تبريز براى او فرستاد شد، دوباره به تبريز بازگشت و به كار سابق خود مشغول شد. در همين ايام با دختر وليعهد، مظفر الدين ميرزا نيز ازدواج كرد و از اين پس، در كسوت صندوقدارى وليعهد انجام وظيفه كرد.
عبد الحسين ميرزا، در سال 1309ق به جاى برادر خويش، حاكم کرمان شد و در اين زمان، او ملقب به فرمانفرما كه به معناى حاكم و قدرت مطلق يك منطقه مىباشد، نائل شد.
از آنجايى كه او سالها در تبريز زندگى كرده بود، برايش سخت بود كه در کرمان زندگى كند، ولى كمكم با اين منطقه و مردمان خونگرم آنجا خو گرفت. او در اين ايام، ديوان اشعار ميرزا آقا خان کرمانى، از آزادىخواهان ضد حكومت قاجار را كه در زندان بود، چاپ كرد و به خانواده او نيز بسيار التفات نمود. حكومت اول او در کرمان، تا سال 1311ق، طول كشيد و در اين زمان، مظفر الدين ميرزاى وليعهد، او را به فرماندهى قشون آذربايجان منصوب كرد و حكومت خوى و اروميه را نيز به او محول نمود. او هفت سال در اين مناطق به حكومت پرداخت تا اينكه به خاطر آشوب در كردستان، او را حاكم كردستان و ساوجبلاغ و صاينقلعه نمودند، ولى چون در اواخر سال 1312ق، در کرمان آشوب و درگيرى به وجود آمد، براى بار دوم او را حاكم کرمان كردند.
عبد الحسين ميرزا، از كردستان روانه تهران شد و به حضور شاه رسيد و از آنجا راهى کرمان شد و تا سال 1314ق، در آنجا ماند. در اين سال بر حسب صلاحديد ميرزا علىاصغر خان امين السلطان، صدراعظم، او را از کرمان به حكومت تهران منصوب كردند و حكومت کرمان نيز همچنان تحت نظر او باقى ماند.
پس از عزل امين السلطان از مقام صدارت و به صدارت رسيدن ميرزا على خان امين الدوله در سال 1314ق، فرمانفرما به سمت وزارت جنگ منصوب شد و يك سال بعد، از اين مقام معزول و به خاطر كارشكنى اطرافيان شاه، به عراق تبعيد شد و در صدارت عين الدوله به تهران بازگشت.
او بعد از تبعيد، در اولين كابينه بعد از مشروطيت، وزير دادگسترى شد و در اواسط همين سال (1325ق)، به استاندارى آذربايجان منصوب گرديد و در آنجا درگيرىهايى نيز با دولت عثمانى داشت. پس از فتح تهران در سال 1327ق، در هيئت دولتى كه بىنخستوزير بود، فرمانفرما وزارت دادگسترى را بر عهده داشت و در كابينه مستوفى الممالك، در سال 1328ق، وزير جنگ بود و در كابينه عين الدوله، وزير كشور بود. وى در كابينه وثوق الدوله، والى فارس شد.
آثار
كتاب «مسافرتنامه کرمان و بلوچستان»، اثر آن مرحوم است.
وفات
سرانجام، فرمانفرما بعد از پنجاه سال حضور در صحنه سياسى ايران و درك دوران پنج شاه و رنج سالها تبعيد و معاصر بودن با دو انقلاب بزرگ و ديدن انقراض سلسله خاندانش، در سال 1318ش، بعد از آنكه فرزند ارشد خويش را در راه سياست از دست داد، در سن 82 سالگى، در تهران درگذشت و در شهر رى، در كنار حرم حضرت عبد العظيم به خاك سپرده شد.
وابستهها
مسافرت نامه کرمان و بلوچستان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده