البديع في وصف الربيع

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

البدیع فی وصف الربیع اثری از ابوالولید اسماعیل بن محمد بن عامر بن حبیب حمیری اشبیلی (م حدود 440ق) است. این اثر ادبی توسط عبدالله عبدالرحیم عسیلان تحقیق شده است.

البديع في وصف الربيع
البديع في وصف الربيع
پدیدآوراناشبیلی، اسماعیل بن محمد (نويسنده) ع‍س‍ی‍لان‌، ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ (محقق)
ناشردار المدني
مکان نشرعربستان - جده
سال نشر1407ق - 1987م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

کتاب حاضر به شعر و نثر أندلسیان هم‌عصر نویسنده درباره بهار اختصاص دارد. نویسنده در صدد بوده تا در این کتاب درخشش اندلسی‌ها را در ادبیات آشکار کند و نبوغ و نوآوری آنها را نشان دهد همچنین سعی کرده تا روش کتاب «الحدائق» ابن فرج جیانی (م 366 ق) را در نوشته خود متابعت نماید. این کتاب که حاوی گزیده‌ای از نثر و شعر ادیبان اندلسی است به عنوان نوشته‌ای در بلاغت شناخته نشده است.[۱] از این کتاب با نام «البدیع فی فصل الربیع» نیز یاد شده است.[۲]گفته شده است نویسنده این کتاب را برای معتضد خلیفه عباسی نگاشته و به او تقدیم کرده است.[۳]

اشتمال کتاب بر مجموعه‌ای ارزشمند از شعر اندلسی، از برجسته ترین شاعران اندلسی دوران ملوک الطوایفی به طور عام و شاعران اشبیلیه به طور خاص است که دیوان‌ها و مجموعه‌های شعری آنان به دست نرسیده، برخورداری کتاب از متونی منحصر به فرد و گونه‌ای زیبا از انواع نگارش در اندلس در قالب نگارش توصیفی و همچنین وجود متون و قطعاتی که نویسنده آنها را به شکل مستقیم از گوینده ثبت و ضبط نموده است به همراه ذکر برخی مسائل، آراء ، نظرات توسط نویسنده که در حوزه نقد ادبی جای دارد، بر ارزش کتاب افزوده است. این کتاب منبعی اساسی برای دانش‌پژوهان ادبیات اندلس به طورعام و آنچه به وصف طبیعت مربوط می‌شود به طور خاص است و در حقیقت جامع‌ترین و کامل ترین منبع و حتی غنی‌ترین منبع در این نوع از ادبیات قلمداد شده است.[۴]

قاعده و روش نویسنده بر آن بوده تا هر قطعه‌ای را با مقدمه‌ای آغاز نماید که معمولاً حاوی نام نویسنده و هدفی که آن قطعه برای آن نوشته شده به همراه عباراتی بیانگر تحسین و تأیید است. وی در موارد زیادی که به طور مستقیم قطعات شعری از گوینده آن نقل کرده، با عبارت (و انشدنی لنسفه) یا عباراتی دیگر به آن توجه داده است. در اغلب موارد جز آنچه را که صحیح می‌دانسته نقل نکرده و گاهی در مقدمه مطلب با عباراتی مانند «صح عندی» به این امر اشاره کرده است. وی در انتخاب قطعات شعر، آن بخشی را که به موضوع مرتبط بوده آورده و از ذکر قسمتی که با هدف کتاب ناسازگار بوده صرف نظر کرده است. [۵]

ساختار کتاب در سه فصل تنظیم شده است. فصل اول به تنها به ذکر بهار اختصاص یافته و به جهت مطالب کم‌حجم‌ترین فصل‌ کتاب است، فصل دوم در وصف گلهای بهار است و فصل سوم در وصف هر گل به صورت جداگانه است[۶] فصول سه‌گانه کتاب مشتمل بر گزیده‌های نظم و نثر در وصف بهار، شکوفه و گلهای آن است، جز اینکه مطالب نظم آن سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است. نویسنده نزدیک به دویست و چهل قطعه که حدود هزار و چهارصد و بیست بیت از مجموعه‌ای از شعرای اندلس را ذکر کرده است. از بارزترین آنها ابوعامر ابن مسلمه وزیر، و قاضی ذوالوزارتین ابو القاسم محمد بن عباد و پسرش اسماعیل و دیگران هستند که نویسنده از آنان قطعات متنوعی را در جای‌های مختلف کتاب آورده است.[۷] برخلاف نظم کتاب نثر آن شامل موارد کمتری است به گونه‌ای که بیش ازچهارده رساله یا قطعه نثری در آن نیامده است. یک رساله متعلق به ابن عباد و دیگر رساله از آن ابواسحاق بن حمام . دو رساله از عمر بن هشام، دو رساله از ابو الولید عثمانی، دو رساله از آن مروان بن عبد الملک بن ادریس جزری و ابو حفص احمد بن برد و چهار رساله از آن نویسنده کتاب ابوالولید است. [۸] نویسنده در خاتمه مطالب گفته است که وی نخستین کسی است که به این موضوع ورود کرده لکن توجه داده است که وی دعوی احاطه به آنچه در این موضع گفته شده نداشته اما نهایت تلاش خود را برای جمع آوری مطالب دراین موضوع نموده است. [۹]


محقق با مقابله نسخه چاپی کتاب با تنها نسخه موجود از آن به اصلاح موارد ضروری پرداخته و همچنین با مقابله بخش‌های از متن کتاب با آنچه از آن در مصادر اندلسی و غیره آمده، تلاش کرده تا متنی صحیح و پیراسته از اشتباه، تصحیف و تحریف را ارائه نماید. وی مقدمه‌ای پژوهشی تفصیلی پیرامون کتاب نویسنده آن کتاب ذکر کرده و ضمن بحث و تحلیل پیرامون این اثر، ارزش و اهمیت آن را در پژوهش ومطالعات ادبیات اندلس بیان کرده است. همچنین علاوه بر ثبت و ضبط کلمات متن، به استخراج و مستند سازی قطعات شعری و فرازهای نثر، امثال و اقول و...با تکیه بر مصادر معتبر در پاورقی پرداخته و مطالبی مختصر در معرفی برخی از شخصیت‌ها نظیر شاعران، ادیبان، وزیران، نویسندگان و... باذکر مصادر آورده است. فهرست‌های فنی مختلف در آخر کتاب از دیگر کارهای محقق است.[۱۰]

پانویس

  1. شوقی، ضیف، ج‏8، ص 99- 100؛ فروخ، عمر، ج‏4، ص 494
  2. مقدمه، ص 72
  3. فروخ، عمر، ج‏4، ص 494
  4. مقدمه، ص 85- 86
  5. رک: همان، ص 80- 84
  6. مقدمه، ص 79؛ متن، ص 6
  7. مقدمه، ص 75- 76
  8. مقدمه، ص 76
  9. رک: همان، ص 77
  10. مقدمه، صفحه و- ز

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. فروخ، عمر. تاريخ الأدب العربي‏. بیروت. دار العلم للملايين‏. 2006م. چاپ هشتم.
  3. شوقی، ضیف، تاریخ الادب العربی. قم. ذوی القربی. 1427ق. چاپ دوم.


وابسته‌ها