الشجرة الطيبة في الأرض المخصبة
الشجرة الطيبة في الأرض المخصبة | |
---|---|
پدیدآوران | صائغ غریفی، رضا بن علی (نويسنده)
رجایی، سید مهدی (محقق) بلادي بوشهري، عبدالله (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | الغصن الثالث من الغيث الزابد في ضبط ذريه محمد العابد |
ناشر | کتابخانه عمومي حضرت آيتالله العظمي مرعشي نجفي(ره) |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1381ش, |
موضوع | سادات - نسب نامه عابد (خاندان) - نسب نامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 53/7 /ص2ش3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشجرة الطيبة في الأرض المخصبة، اثر سید رضا بن علی صائغ غریفی (متوفی 1339ق) والغصن الثالث من الغيث الزابد في ضبط ذرية محمد العابد، تألیف سید عبدالله بلادی بوشهری (متوفی 1372ق)، دو کتاب (رساله) در موضوع انساب سادات به زبان عربی است. این اثر توسط سید مهدی رجایی، تحت اشراف سید محمود مرعشی مورد تحقیق قرار گرفته است.
نویسندگان به معرفی و سرگذشت برخی از نوادگان امام کاظم(ع) میپردازند.
ساختار
این کتاب از دو بخش تشکیل شده است، که در ابتدای هر بخش سید مهدی رجایی، به ترجمه نویسنده آن بخش اشاره کرده است.
گزارش محتوا
الشجرة الطيبة في الأرض المخصبة
سید رضا غریفی، در ابتدای کتاب مقدمهای آورده و نگارش این اثر را مصداق صله رحم بیان نموده است[۱].
این اثر رسالهای در ذکر نسب امام موسی کاظم(ع) و اعقاب آن حضرت از سید ابراهیم مجاب بن محمد عابد تا سید حسین غریفی است و نیز در ذکر انساب نوادگان سید عبدالله بلادی و احفاد سید هاشم بن سید علوی است[۲] که با ترجمه امام موسی کاظم(ع) آغاز میشود. آن امام – که نامش در منابع بهخاطر تقیه گاه بهصورت «العبد الصالح» «الرجل» نیز آمده است - دارای شصت فرزند بوده است که امام رضا(ع)، ابراهیم مرتضی، محمد عابد، احمد ورع، زید النار، اسحاق، حسن، عبدالله، اسماعیل، حمزه، جعفر، عبیدالله، حسین، هارون و عباس از آن جملهاند. در میان آنان نام چهار نفرشان بیشتر به میان آمده است: امام رضا(ع)، ابراهیم مرتضی، جعفر و محمد عابد. محمد عابد آنکسی است که نسب نویسنده به او میرسد و در قمشه (شهرضا) اصفهان دفن شده است و نام مادرش علیّه و کنیهاش اماحمد بوده است[۳].
علمای نسب معتقدند که ابراهیم مجاب تنها بازمانده از محمد عابد است. ضمان بن شدقم در کتاب تحفة الأزهار میگوید: علاوه بر ابراهیم مجاب، محمد زاهد نیز فرزند محمد عابد است[۴].
کنیه ابراهیم بن موسی، ابومحمد و به ضریر و مکفوف نیز معروف است. او دارای دو لقب تاجالدین و مجاب بود و همان کسی است که وقتی به زیارت امام علی(ع) رفت و به آن حضرت سلام کرد و امام به او جواب داد: عليك السلام يا ولدي؛ لذا به او «مجاب» میگویند. او توسط یکی از خلفای بنیعباس در زمان متوکل (یا نزدیک به زمان متوکل) به شهادت رسید و قبرش در محدود حرم امام حسین(ع) است[۵].
از ابراهیم مجاب سه فرزند به یادگار ماند: احمد که فرزندی به نام قصر بن هبیره داشت، علی که فرزندش از حاکمان سیرجان بود و محمد حائری خابوری عابد؛ او همان کسی است که نسب نویسنده به ایشان میرسد[۶].
نویسنده در ادامه، هریک از نوادگان امام کاظم را نام برده و اعقاب آنها را برمیشمرد، تااینکه به سید خمیس (خمیس بن احمد بن ناصر بن علی بن سلیمان بن جعفر بن موسی بن محمد بن علی ضخیم بن ابوعلی حسن بن محمد حائری بن ابراهیم بن مجاب بن محمد عابد بن امام موسی کاظم(ع)) میرسد. او میگوید: سید خمیس دارای فرزندی به نام ابوعبدالله عیسی بود که فرزندی به نام عبدالله داشت و او (عبدالله) فرزندی به نام ابوالحسین احمد داشت و احمد نیز فرزندی به نام ابوالحسین حسن داشت. ابوالحسین حسن فرزندی به نام ابومحمد حسین غریفی داشت که نویسنده در ادامه مباحث کتاب، اعقاب ایشان (حسین بن حسن بن عبدالله بن عیسی بن خمیس) را برمیشمرد و او را معرفی مینماید[۷]. او در غریفه که یکی از روستاهای بحرین است زندگی کرد و در همان جا در سال 1001ق، وفات نمود. در آن قریه مسجدی به نام اوست[۸]. ابومحمد حسین غریفی دارای نوادهای به نام علوی عتیق حسین است که سید رضا غریفی به ترجمه و اعقاب او میپردازد و میگوید: او دارای چهار فرزند به نام موسی، نورالدین، عبدالله بلادی و سید هاشم بحرانی بود[۹].
نویسنده در ادامه به ترجمه سید عبدالله بلادی و ذکر عقبه او در طی فنونی پرداخته است[۱۰]. سپس عقبه سید هاشم بن علوی و عقبه او را ذکر نموده است[۱۱].
در انتهای کتاب، ترجمه پدر نویسنده (سید علی) و برادرش (سید مهدی) بههمراه تقریظ شیخ عبدالحسین خیاط آمده است[۱۲].
الغصن الثالث من الغيث الزابد في ضبط ذرية محمد العابد
این کتاب، درباره فرزندان و نوادگان محمد عابد به قلم سید عبدالله بلادی بوشهری در سال 1326ق، نوشته شده و سید مهدی رجایی آن را در سال 1422ق، مورد تحقیق قرار داده و منتشر نموده است.
نویسنده نسبت به ضبط انساب معتقد است که فراگرفتن این علم از واجبات کفائی است که متأسفانه در این عصر (عصر نویسنده) از علوم متروکه بشمار میرود... لذا خود به گردآوری اسامی اجداد، آباء، عموها، داییها و فرزندان آنها اقدام نموده است[۱۳].
همان طور که بیان شد امام کاظم(ع) دارای فرزندانی است که محمد عابد یکی از آنهاست. نویسنده میگوید: محمد عابد دارای نوادگانی بود که حسین غریفی یکی از آنهاست. عتیق حسین که از اعقاب حسین غریفی است، مردی زاهد، عابد، مقدس و کثیر التقوا بود و چهار فرزند به نامهای هاشم، موسی، نورالدین و عبدالله بلادی از او به یادگار مانده است که اعقاب این چهار نفر در بوشهر، بحرین، بصره، محمره، نجف و برخی بلاد دیگر زندگی میکنند[۱۴].
جد مؤلف که همنام اوست، سیدی جلیلالقدر، محدث و فقیه بوده و از روات حدیث بشمار میرود. این مطلب در کتب بسیاری، همچون «مواقع النجوم» و در خاتمه «مستدرك الوسائل» میرزا حسین نوری، «معراج أهل الكمال» ماحوزی، «لؤلؤة البحرين» شیخ یوسف بحرانی... آمده است[۱۵].
سید عبدالله دارای شش فرزند ذکور به نامهای احمد، اسماعیل، هاشم، علی، سید محمد کبیر و سید حسین بود که نویسنده طی شش طبقه به بیان اولاد و اعقاب هرکدام میپردازد[۱۶].
احمد، اسماعیل و علی دارای فرزندان و اعقابی هستند که نویسنده بعد از ذکر فرزندان آنان میگوید: اعقاب آنان برایم ناشناخته است[۱۷].
در پایان نویسنده به نام پدر بزرگوارش میرسد و میگوید: ابوالقاسم بن عبدالله بن علی بن محمد بن عبدالله بلادی دارای صورت و سیرت نیکو بود. او هرچند شوخطبع بود، ولی نسبت به امر خداوند سریع الغضب بود. در سال 1266ق، در نجف متولد شد، سپس به بوشهر مهاجرت نمود، تااینکه بعد از فوت پدرش دوباره بهخاطر تحصیل به نجف برگشت... و در سال 1322ق، در همان جا درگذشت[۱۸].
علامه بلادی در پایان رساله خویش ترجمه همسرش را که دختر عمویش نیز میباشد، بهخاطر جلالت قدرش آورده است. بخشی از متنی که ایشان درباره همسرش آورده، چنین است: «أقول: هذه العلوية الطيبة الطاهرة المظلومة تسمی «زهراء» كانت محبوبة لي و مخاطبة باسمي من صغرها و صغري و كنت مفتونا لها منذ عرفت نفسي بحيث لم أذهل عنها يوما واحدا»[۱۹].
وضعیت کتاب
بیشتر پاورقیهای کتاب به ترجمه اعلام متن اختصاص یافته است.
محقق چند تصویر از نسخه خطی را در ابتدای کتاب به معرض نمایش گذاشته است[۲۰].
فهرست محتویات و فهارس فنی در انتهای کتاب آمده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص18، 21
- ↑ مطبعهچی اصفهانی، سید مصطفی، ص131
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص22-23
- ↑ ر.ک: همان، ص24
- ↑ ر.ک: همان، ص24-25
- ↑ ر.ک: همان، ص26
- ↑ ر.ک: همان، ص28-29
- ↑ ر.ک: همان، ص36-37
- ↑ ر.ک: همان، ص40-41
- ↑ ر.ک: همان، ص41-87
- ↑ ر.ک: همان، ص112
- ↑ ر.ک: همان، ص112-131
- ↑ ر.ک: همان، ص175
- ↑ ر.ک: همان، ص156
- ↑ ر.ک: همان، ص157-158
- ↑ ر.ک: همان، ص158
- ↑ ر.ک: همان، ص158 و 161
- ↑ ر.ک: همان، ص175
- ↑ همان، ص177-178
- ↑ ر.ک: آغاز کتاب، ص10-12