راز رویین تنی اسفندیار
راز رویین تنی اسفندیار | |
---|---|
پدیدآوران | آیدنلو، سجاد (نویسنده) |
ناشر | بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 3ـ77ـ6441ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
راز رویین تنی اسفندیار تألیف سجاد آیدنلو، در این کتاب پانزده روایت و اشارۀ قدیمی از منابع سدۀ پنجم تا دورۀ قاجار و هشت فرضیه و نظر از معاصران دربارۀ چگونگی رویینتن شدن اسفندیار طرح و بررسی گردیده و سرانجام این احتمال پیش کشیده شده است که سبب رویینتنی اسفندیار در شاهنامه، داشتن و پوشیدن زرۀ ویژۀ زخمناپذیر است.
گزارش کتاب
اسفندیار تنها یل شاهنامه بعد از رستم است که با دو صفت / لقب «تهمتن» و «تاجبخش» خوانده شده و این پایگاه والای پهلوانی و خویشکاری او را در حماسۀ ملی ایران و نظرگاه حکیم طوس نشان میدهد. در تحلیل نهایی، سیما و شخصیت او در روایتهای ملی ـ پهلوانی ایران به نوعی دوگانه/ دوگونه است: از سویی در دورهای از تاریخ روایی (روزگار شهریاری گشتاسپ) جهانپهلوان جوان ایرانشهر و گسترندۀ دین زرتشتی است و احترام و علاقۀ خوانندگان و شنوندگان داستانهایش را برمیانگیزد و از سوی دیگر، پافشاری لجوجانهاش برای بستن دست پهلوان پیر ایرانزمین، رسام دستان، دل دوستداران این هر دو یل را به درد میآورد.
با این حال اسفندیار جنگاور مرزپایندۀ ایران و ایرانی است و از خود رستم ـ که بهناچار با تیز گز وی را میکشد ـ تا اغلب خوانندگان و پژوهندگان شاهنامه در دوران کنونی، او را دوست دارند و همچون سهراب و سیاوش جوان از کشتهشدن این پهلوان برنا نیز پریشانخاطر میشوند. تنوع کردارهای پهلوانی و رویدادهای زندگی اسفندیار به دلیل عمر کوتاه او، به نسبت موقعیت ممتاز وی در هر دو حوزۀ روایتهای ملی ـ پهلوانی و سنت دینی (زرتشتی) چندان زیاد نیست و عموماً دو داستان گذشتن این دلاور از هفتخان و گشودن روییندژ ارجاسپ و نبردش با رستم، مشهور و مورد توجه بوده است.
اما اسفندیارویژگی خاصی دارد که او را از همۀ یلان شاهنامه ـ حتی رستم ـ متمایز کرده و در متون ادبی، تاریخی و داستانی بعد از فردوسی در جایگاه منحصربهفردی نشانده است: تیر و تیغ و نیزه و گرز و خنجر هیچکسی ـ حتی رستم ـ بر پیکر او کارگر نیست و اسفندیار به تعبیر شاهنامه، «رویینتن» است:
چرا رزم جستی از اسپندیار | گوی تند و «رویینتن» و نامدار | |
که تیغ دلیران بر اسپندیار | بد آوردگه بر، نیاید به کار |
پیشینۀ داستانی ویژگی زخمناپذیری اسفندیار به قبل از شاهنامه و احتمالاً منابع و روایت پهلوی عصر ساسانی میرسد؛ ولی شهرت آن با ترکیب و تعبیر «رویینتن» در سنت ادبی و روایی ایران، از شاهنامۀ فردوسی است. شگفتی و رازناکی این صفت باعث شده هم گذشتگان دستکم از سدۀ پنجم به این طرف روایتهای گوناگونی دربارۀ چگونگی رویینتن شدن اسفندیار بسازند و هم محققان معاصر فرضیات و تحلیلهایی در اینباره عرضه کنند.
موضوع اصلی این کتاب که بعد از مقدمه آمده است، تحقیق دربارۀ مسائل، روایات و دیدگاههای گوناگون مربوط به رویینتنی اسفندیار و طرح فرضیه یا اگر دقیقتر گفته شود، دریافتی از علت رویینتنی اسفندیار در شاهنامه به یاری گواهیها و قراین بهدستآمده از متون دیگر است.
در این کتاب پانزده روایت و اشارۀ قدیمی از منابع سدۀ پنجم تا دورۀ قاجار و هشت فرضیه و نظر از معاصران دربارۀ چگونگی رویینتن شدن اسفندیار طرح و بررسی گردیده و سرانجام این احتمال پیش کشیده شده است که سبب رویینتنی اسفندیار در شاهنامه، داشتن و پوشیدن زرۀ ویژۀ زخمناپذیر است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات