فصول العلیه (فضائل حضرت علی علیهالسلام)
فصول العلیه (فضائل حضرت علی علیهالسلام)، اثر عباس بن محمدرضا بن ابوالقاسم قمی، مشهور به شیخ عباس قمی (۱۲۹۴-۱۳۵۹ق)، کتابی است در بیان فضایل حضرت علی(ع).
فصول العلیه | |
---|---|
پدیدآوران | قمی، عباس (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | فضائل حضرت علی علیه السلام |
ناشر | نشر طلا |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1376ش |
چاپ | 2 |
شابک | 964-91483-5-3 |
موضوع | علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - فضایل |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ق8ف6 37/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نویسنده در ابتدای کتاب، اثر خویش را چنین معرفی کرده است: «این وجیزهای است مشتمل بر چند فصل و هر فصلی مشتمل بر فضیلتی از فضایل امیر نحل و شاهنشاه عرب... هدیه کردم آن را به خدمت برادران مؤمنین و شیعیان حضرت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه؛ رجاء واثق که این داعی را از دعا فراموش نفرمایند و در وقت امکان آن را به طبع برسانند تا نفعش عام و ذخیره بانی و این مجرم کثیر الآثام گردد»[۱].
مطالب کتاب، در چهارده فصل تنظیم شده و در هر فصل، فضیلتی از امیرالمؤمنین(ع)، بیان گردیده است؛ بهعنوان نمونه، در فصل نخست، به ذکر موارد و روایاتی پرداخته شده است که نشان از جلوگیری خلفا و حکام بنیامیه و بنیعباس از انتشار فضایل آن حضرت داشته و بااینحال، فضایل ایشان، نقل و منتشر شده است[۲].
در فصل دوم، شیخ عمادالدین طبری در «بشارة المصطفی» از شریف قاضی، روایتی از مواجهه ابن ابیلیلی، ابن شبرمه و ابوحنیفه با سلیمان اعمش در هنگام مرض موت وی، نقل شده که با واسطه آن، ابوحنیفه او را به دلیل نقل روایت «أنا قسيم الجنة و النار» از حضرت علی(ع) شماتت نموده، ولی او، این حدیث را با سلسله سند آن، برای آنها، نقل کرده و بر آن، تأکید نموده است[۳].
در فصل سوم، ماجرای گردن زدن یک ناصبی توسط سلطان مراد یا سلطان سلیمان، یکی از سلاطین آل عثمان نقل شده است که او را از پیاده شدن و عرض ارادت به امیرالمؤمنین در هنگام مشاهده مرقد آن حضرت، نهی نموده و او برای این کار، به قرآن تفأل زده و آیه «فاخلع نعليك إنك بالواد المقدس طوی» برای آن آمده است[۴].
در فصل چهارم، به قصایدی که ابن ابیالحدید در مدح و منقبت حضرت علی(ع) سروده، اشاره شده است. وی هفت قصیده در این موضوع سروده که به «القصائد السبع» معروف گردیده که سید محمد صاحب مدارک و نجمالائمه شارح رضی استرآبادی امامی، آن را شرح کردهاند[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.