خاقانینامه
خاقانینامه | |
---|---|
پدیدآوران | مهدویفر، سعید (نویسنده) |
ناشر | ادبیات |
مکان نشر | قم |
سال نشر | 1400 |
شابک | 4ـ5ـ97397ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
خاقانینامه: مجموعۀ مقالات خاقانیشناسی، ده مقالۀ منتشر نشده تألیف سعید مهدویفر؛ این کتاب دربرگیرندۀ ده مقالۀ منتشرنشده از نویسنده را دربر میگیرد. کوشیده شده این دفتر «ماهیارانه» باشد؛ بدین معنی که نهتنها مقالات در باب دیوان خاقانی است، بلکه موضوع عخده جز همان مبحث مورد علاقۀ ایشان، یعنی تحلیل پشتوانههای فرهنگی نیست. در هر جستار به یکی از حوزههای دانش خاقانی پرداخته شده و مصادیق آن با ریزنگری و بهرهگیری از منابع کهن و اصیل تحلیل و تبیین شده است.
گزارش کتاب
دیوان خاقانی شروانی بیش از هر چیز به دشواری و غرابت مشهور است. اساساً این ویژگی تمهیدی با غایت زیباییشناختی است که سبک خاص شاعر با تلفیق پشتوانۀ فرهنگی ویژه و توان شاعری برجستهاش، آن را بهخوبی تحقق بخشیده است. پژوهش در آثار خاقانی نشان میدهد که وی شیفتۀ برانگیختن شگفتی مخاطب است. تعمد وی در این است که خواننده با شکف پیوندهای پیدا و پنهان سخن به التذاذ ادبی برسد؛ از اینروی بدون هیچ کشفی، نمیتوان از شعر خاقانی لذت چندانی برد. هر اندازه این تکاپوی ذهنی موفقتر باشد، شورانگیزی سخن نیز بیشتر است. توانایی وی در برقراری این پیوندهای ظریف و آفرینش اشعار بدیع، مایۀ حیرت است. شگردهای وی در این باب، کاملاً تعینشدنی و تحلیلپذیر است.
این کتاب دربرگیرندۀ ده مقالۀ منتشرنشده از نویسنده را دربر میگیرد. کوشیده شده این دفتر «ماهیارانه» باشد؛ بدین معنی که نهتنها مقالات در باب دیوان خاقانی است، بلکه موضوع عخده جز همان مبحث مورد علاقۀ ایشان، یعنی تحلیل پشتوانههای فرهنگی نیست. در هر جستار به یکی از حوزههای دانش خاقانی پرداخته شده و مصادیق آن با ریزنگری و بهرهگیری از منابع کهن و اصیل تحلیل و تبیین شده است. نجوم، تاریخ و اسطوره، طب، جانورشناسی، تصوف و کانیشناسی مهمترین این موضوعات است.
بخش عمدهای از اشارات دیوان خاقانی به نجوم اختصاص یافته است. شاعر به طور مکتبی و علمی با این حوزه آشنایی داشته و در آفرینشهای ادبی خود از آن بهره گرفته است. نکتهای که این سخن را تأیید میکند، تبیین مباحث نجومی دیوان به کمک منابع متقدم است. البته در این میان نباید شگرد خاص خاقانی در پردازش پشتوانههای فرهنگی نادیده گرفته شود؛ زیرا وی متعمدانه در پی خلق مضامین نو و برانگیختن شگفتی مخاطبان است. در اولین نوشتار این کتاب کوشیده شده با بهرهگیری از منابع اصیل و کهن و نیز با درنگ در عناصر متنی، تحقیقی موثق و تقریباً جامع در این زمینه به دست داده شود.
آگاهیهای تاریخی یکی از حوزههای فرهنگی مورد علاقۀ خاقانی است. بعد از سیرۀ پیامر و همچنین تاریخ دیگر پیامبران، تاریخ ایران پیش از اسلام بسیار مورد توجه خاقانی بوده است. این شاعر با وجوه مختلف اساطیری، حماسی و تاریخی ایران پیش از اسلام آشنا بوده است. قاعدتاً منابع وی در این زمینه، مآخذ معتبری چون کتب تاریخی و قصص و نیز شاهنامۀ فردوسی و محتملاً دیگر متون حماسی بوده است. مورخین عموماً شاهان پیش از اسلام را به چهار طبقۀ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان تقسیم کردهاند. در دومین نوشتار این کتاب اشارات اقانی در پیوند با شاهان سلسلههای چهارگانه به ترتیب زمانی تحلیل شده است.
جانورشناسی به عنوان یکی از قدیمیترین شاخههای علمی و فرهنگی بشر بسیار مورد توجه خاقانی قرار گرفته است. بهیقین در اینجا نیز اشراف وی پایهای مکتبی داشته و شاعر با آثار تألیفشده در این باب دمساز بوده است. شناخت شکرگان به سبب علاقۀ ویژهای که ارباب قدرت و ملوک به شکار پرندگان داشتهاند، از دیرباز سبب تألیف آثاری با عنوان «بازنامه» یا «شکارنامه» شده بود. اطلاعات خاقانی را در این باب نمیتوان یک بازنامه یا شکارنامۀ کوچک به شمار آورد؛ البته شاعر به بیماریهای شکرگان که بخشی از بازنامهها را شکل میدهد، نپرداخته و بیشتر از ویژگیهای فیزیکی و رفتاری این پرندگان سخن گفته است. در سومین جستار این کتاب به تحقیق این مباحث پرداخته شده است.
تصوف در دیوان خاقانی نمودهایی برجسته و شایستۀ پژوهش دارد. این امر در شماری از قصاید شاعر، بهویژه قصیدۀ شینیۀ مشهور وی آشکارا دیده میشود. بنابر همین برجستگیها برخی وی را صوفی و عارفمسلک دانستهاند. همچنین شاعر بهخوبی با بسیاری از آراء و آداب صوفیه آشنایی داشت و از آنها در خلق معانی و مضامین ادبی خود سود میجست. در جستار چهارم در باب برخی از آداب صوفیه در دیوان خاقانی بررسی صورت گرفته است.
یکی از مشکلات و دغدغههای عمدهای که به نظر میرسد خاقانی سالیان درازی با آن درگیر بوده، بیماریهاست. با اینکه وی از نظر موقعیت اجتماعی و حتی مکنت مالی یکی از نامیان شروان بود، اما این امر زندگی او را تلخ میکرد. از این مشکلات جسمی، یکی درد دل یا ضعف قلبی است که وی بارها از آن سخن گفته است. از اشارات او چنین دانسته میشود که این بیماری، دردی کهنه و دیرینه بوده و شاعر دوا و درمانی برای آن نیافته و ناگزیر به سرکردن با آن بوده است. در نوشتار پنجم این کتاب، درنگی بر ادویه و بیماری شاعر شده است.
یکی از وجوه شگفت و عناصر عمدۀ شعر و نثر خاقانی، اشارات متنوع و گسترده است. وی سخت شیفتۀ بهرهگیری از این اشارات است؛ این تمهید سازمانمند و غایتمدار یکی از ارکان اصلی بوطیقای غریب وی به شمار میرود. در نوشتار ششم این کتاب نویسنده به تحلیل یکی از این اشارتهای اسطورهای ـ تاریخی پرداخته که از نگاه دیگر پژوهشگران پوشیده مانده است.
به نظر میرسد تحقیق در پشتوانههای فرهنگی خاقانی به دلایل عمدهای چون از بینرفتن بسیاری از بسترهای اجتماعی دشوارتر باشد. با این حال پژوهشها در این باب نشان میهد بسیاری از اشارتهای خاقانی دستیافتنی و تحلیلپذیر است. دانش خاقانی، دانشی آکادمیک به معنای متقدم آن است. وی فردی کتابخوان و بسیارخوان بوده و اطلاعات وی در زمینههای مختلف معارف و علوم کهن، جز برگرفته از آثار معتبر هر حوزه نیست. از اینرو میتوان با تأمل ویژه در روابط درونمتنی و رجوع به منابع اصیل به تحلیل شایستهای از سخن وی دست یافت. با این رویکرد در نوشتار هفتم، به رمزگشایی یکی از اشارات شگرف شاعر پرداخته شده که عدم آگاهی از آن سبب ضبطهایی نادرست و گزارشهایی پریشان شده است.
دیوان خاقانی به عنوان یکی از متون برجسته و امهات ادب فارسی از دیرباز مورد توجه شارحان و پژوهشگران بوده است؛ از جملۀ این شروح که کمتر مورد توجه قرار گرفته، شرح «ختم الغرایب» اثر محمد بن خواجگی گیلانی رشتی است. خواجگی گیلانی در پی آن بوده تا ابهامات و پیچشهای مفهومی و نکات غامض دیوان را گزارش کند. وی همچنین از تجربیات و مشاهدات خود به گونۀ مفیدی در گزارش دشواریهای خاقانی بهره گرفته که بسیار ارزشمند است. نوشتار هشتم این کتاب اختصاص به ذکر شماری از نکات درخور توجه این شرح دارد.
معماری را میتوان بخشی مختصر و البته درخور توجه از پشتوانۀ فرهنگی خاقانی قلمداد کرد. ویژگیهای بناهای مختلف، ساختار شهرها، آثار باستانی، حکایات و قصص اسطورهای و تاریخی این حوزه از نگاه شاعر دور نمانده است. گاهی عظمت ایوان مدائن وی را متأثر ساخته و از کنگرهها، از نقش شیر شادوران، از میدانگه آن سخن رانده است؛ زمانی ضمن تهنیت جلوس شاه در قصر نو به ایوان و نقوش خاص آن و نیز رواق و میدان چوگان آن اشاره میکند. در نهمین جستار این کتاب به بررسی یکی از مصادیق این موضوع در دیوان خاقانی پرداخته شده است.
کتاب «عجایب الدنیا» یکی از آثاری است که میتوان نکات مختلفی را از آن برداشت کرد. از آنجا که دیوان خاقانی به عنوان یک «ابرمتن» در تصحیح متون تحقیقی به کار میآید، بر اساس این دیوان در نوشتار آخر این کتاب به تصحیح انتقادی چند مورد از اغلاط چاپ اخیر «عجایب الدنیا» به تصحیح و تحقیق علی نویدی ملاطی پرداخته شده است.
همچنین در پایان یک جستار منتشرشده با عنوان «کتابشناسی شروح قصاید خاقانی» به عنوان پیوست آمده تا خواننده، نشان شروح استاد ماهیار را پیش چشم داشته باشد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات