گفتگو با ابوالحسن نجفی

    از ویکی‌نور
    گفتگو با ابوالحسن نجفی
    گفتگو با ابوالحسن نجفی
    پدیدآوراننجفی، ابوالحسن (نویسنده) طبیب‌زاده، امید (به کوشش)
    ناشرنیلوفر
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک2ـ24ـ7720ـ622ـ978
    کد کنگره

    گفتگو با ابوالحسن نجفی همراه با یادداشتی از منوچهر بدیعی، به کوشش امید طبیب‌زاده؛ این کتاب دربرگیرندۀ متن گفتگویی است که با استاد ابوالحسن نجفی که پیش از این در «جشن‌نامه ابوالحسن نجفی» منتشر شده بود. متن مصاحبه در این کتاب، عیناً همان است که در آن جشن‌نامه آمده و جز اصلاح یکی‌دو اشتباه بسیار جزئی، هیچ تغییری در آن داده نشده است.

    ساختار

    کتاب در شش بخش سامان یافته است.

    گزارش کتاب

    ابوالحسن نجفی در زمرۀ نسلی است که برای نخستین بار عرصۀ فرهنگی را مستقل از سیاست و اقتصاد دانستند و فرهنگ را سکوی پرش به مقام سیاسی نکردند. مراد از نسل در اینجا، نسل فرهنگی است نه نسل زیست‌شناختی. ابوالحسن نجفی که متولد سال 1308 است، در میان نسل متولدان ده سال بین 1300 تا پایان 1309 قرار می‌گیرد که همچون هوشنگ ابتهاج، مهدی اخوان ثالث، محمدعلی اسلامی ندوشن، هوشنگ ایرانی، سیمین بهبهانی، عبدالله توکل، پرویز داریوش، سیمین دانشور، نجف دریابندری، احمد شاملو و ...، خصلت اصلی آنان این است که فرهنگ را درست در ردیف سیاست و اقتصاد عرصۀ فعالیت مستقلی دانستند نه سکوی پرش به مقام سیاسی.

    مهم‌ترین موردی که نشان می‌دهد اعتدال ابوالحسن نجفی تا چه اندازه آگاهانه است، رویکرد او به «مدرنیته» است. نجفی از معدود کسانی بود که در جامعۀ ما نسبت به هر چیز مدرن حساسیت دارند؛ یعنی صاحب قوه‌ای است که در زبان فرانسه به آن sensibilite modern می‌گویند.

    این کتاب دربرگیرندۀ متن گفتگویی است که با استاد ابوالحسن نجفی که پیش از این در «جشن‌نامه ابوالحسن نجفی» منتشر شده بود. متن مصاحبه در این کتاب، عیناً همان است که در آن جشن‌نامه آمده و جز اصلاح یکی‌دو اشتباه بسیار جزئی، هیچ تغییری در آن داده نشده است. اما مطالب این کتاب تفاوت‌هایی دیگری نیز با جشن‌نامه دارد؛ از جمله اینکه در این کتاب مقاله‌ای از منوچهر بدیعی آمده با عنوان «ابوالحسن نجفی؛ مرد آموختن و آموختن» که در اینجا آمده است؛ دوم اینکه فهرست راهنمای نسبتاً مفصلی به کتاب افزوده شده که کار پژوهشگر را در پیداکردن مطلوب خود از این مصاحبه که مملو از نام افراد و مجلات و آثار گوناگون است، بسیار راحت می کند. سوم اینکه در بخش «فهرست آثار ابوالحسن نجفی» که آن نیز از «جشن‌نامۀ ابوالحسن نجفی» گرفته شده، چند کتاب تألیفی دیگر از نجفی که پس از انتشار «جشن‌نامه» منتشر شده است، اضافه شده است.

    بخش نخست گفتگو با نجفی در این کتاب، با خاطرات او از کودکی تا زمان مصاحبه آغاز شده است. این بخش طی دو گفتگو در سال 1383 انجام شده و از جملۀ خواندنی‌ترین بخش‌های کتاب است؛ زیرا نه‌تنها خواننده را زندگی پرفرازونشیب زندگی نجفی آشنا می‌کند، بلکه بخش‌هایی از تاریخ معاصر ایران را به گونه‌ای ملموس و روشن و زنده پیش روی می‌گشاید.

    بخش دوم گفتگو دربارۀ «ترجمه» است. این بخش مربوط می‌شود به سؤال و جواب‌های بدیعی و نجفی و البته بحث‌هایی که بدیعی برمی‌انگیخت. یکی از مهم‌ترین دل‌مشغولی‌های نجفی در تمام دوران فعالیت‌های فرهنگی‌اش به امر ترجمه مربوط شده است و این بخش خواننده را با بسیاری از تجارب و دیدگاه‌های او در زمینۀ ترجمه آشنا می‌کند.

    گفتگو دربارۀ «ادبیات» بخش سوم گفتگو را شکل می‌دهد. در این بخش اطلاعات بسیار مفیدی دربارۀ ادبیات معاصر و به‌ویژه اصحاب «جنگ اصفهان» به دست آمده است.

    در چهارمین بخش گفتگو به «فرهنگ‌نگاری» پرداخته شده است. در این جلسه بیش از هر چیز به «فرهنگ فارسی عامیانه» پرداخته شده و نجفی در پاسخ به سؤالات، بسیاری از فنون و ریزه‌کاری‌های فرهنگ‌نگاری را که تاکنون مجالی برای بیان و نوشتن آنها پیدا نکرده بود، به‌روشنی و با حوصلۀ بسیار شرح داده است.

    در بخش پنجم گفتگوها به کتاب «غلط ننویسیم» پرداخته شده است. در این بخش خواننده می‌تواند برای اولین بار پاسخ‌های نجفی را به نقدها و نیز توضیحا و نظریات جدید وی دربارۀ برخی مدخل‌های «غلط ننویسیم» را مطالعه کند.

    کسانی که با کارهای نجفی در زمینۀ وزن شعر آشنایی دارند و آثار او را مطالعه کرده‌اند، می‌دانند که او بیش از سی سال روی طبقه‌بندی اوزان شعر فارسی کار کرد و با وجود اصرارهای فراوانی که به او می‌کنند، مطلب چندانی دربارۀ ویژگی‌های دستگاه ابداعی‌اش چاپ نکرده بود. آخرین بخش گفتگو دربارۀ «وزن شعر» است. از نکات مهم این گفتگو این بخش کتاب است که نجفی در آن تمام نظراتش را دربارۀ قواعد و اختیارات و استثنائات شعر فارسی یک‌جا و به طور کامل بیان کرده است و دیگر اینکه توضیحاتی دربارۀ دستگاه طبقه‌بندی ابداعی‌اش از اوزان شعر فارسی به دست داده است. [۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها