خواجه خواجگان عبدالخالق غجدوانی

    از ویکی‌نور
    خواجه خواجگان عبدالخالق غجدوانی
    خواجه خواجگان عبدالخالق غجدوانی
    پدیدآورانغجدوانی، عبدالخالق (نویسنده)

    حسینی، مریم (محقق)

    علیزاده کاشانی، محمود (مترجم)
    ناشربنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن
    مکان نشرتهران
    سال نشر1401
    شابک5ـ34ـ7706ـ622ـ978
    کد کنگره

    خواجۀ خواجگان عبدالخالق غجدوانی مروری بر زندگی و آثار همراه با تصحیح رساله‌های وصایا و صاحبیه از غجدوانی و شرح وصایا از فضل‌الله بن روزبهان خنجی تألیف عبدالخالق غجدوانی؛ تحقیق و تصحیح مریم حسینی، با همکاری محمود علیزاده کاشانی؛ در این کتاب مقدمه‌ای مبسوط دربارۀ سرزمین بخارا، سرزمین خواجگان و نقشبندیه آمده است. سپس خواجه یوسف همدانی که نقطۀ پیوند خواجگان با پیران خراسان و سلسلة الذهب است، معرفی شده است و دربارۀ مقامات وی که نگارش آن را به غجدوانی نسبت می‌دهند، بحث شده است. پژوهشی گسترده دربارۀ عبدالخالق غجدوانی و سلسلۀ خواجگان در این کتاب بر اساس کهن‌ترین منابع انجام یافته است که بسیاری از مکتومات در مورد او و زنجیره‌های جانشینی پیش و پس از وی را آشکار می‌کند.

    گزارش کتاب

    در قرن ششم دو تن از بزرگ‌ترین مشایخ صوفیه در ناحیۀ ماوراءالنهر که بخشی از آسیای مرکزی امروزی را دربر دارد، می‌زیستند؛ شیخ یوسف همدانی در مرو و شیخ نجم‌الدین کبری در خوارزم که به داشتن خانقاه و تربیت شاگردان و مریدان بسیار شهرت داشتند. پس از نجم‌الدین کبری، مریدان وی چون مجدالدین بغدادی، نجم‌الدین رازی و سعدالدین حمویه که هر کدام خود شاهبازی در آسمان طریقت بود، روش و سلوک نجم‌الدین کبری را پیش گرفتند و به‌تدریج سلسلۀ کبرویه در قرن‌های هفتم و هشتم شکل گرفت و ادامه یافت. در میانۀ قرن ششم طریقتی با نام خواجگان در ناحیۀ بخارا پدید آمد که پیر ایشان خواجه عبدالخالق غجدوانی (متوفای 575 ق) بود. این مشایخ، خواجه عبدالخالق را مرید یوسف همدانی قلمداد کردند و بدین ترتیب طریقت خود را به دنبالۀ طریق پیران خراسان چون بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی و ابوعلی فارمدی دانستند. در طول قرن هشتم با حضور بهاءالدین نقشبند سلسلۀ نقشبندیه شکل گرفت و بهاءالدین که خود از تربیت دو تن از خواجگان یعنی خواجه باباسماسی و خواجه امیر کلال برخوردار شده بود، خود را مرید عبدالخالق غجدوانی پیر خواجگان نامید که بیش از 150 سال از مرگ او گذشته بود. بدین ترتیب پیوندی میان طریقت خواجگان و سلسلۀ نقشبندیه برقرار شد و پیران نقشبندی نیز در پیروی طریقت بهاءالدین که خود را برخوردار از انفاس روحانی غجدوانی می‌دانست، خود را از خلفای یوسف همدانی به شمار آوردند و از آن طریق سند خرقه و سبق ذکر خود را به مشایخ بزرگ خراسان رساندند.

    این کتاب دربارۀ عبدالخالق غجدوانی و آثار وی است؛ عارف پارسایی که حلقۀ واسط میان طریقت خواجگان و خواجه یوسف همدانی و پیران خراسان است. در تمام منابع مربوط به سلسلۀ خواجگان که در نواحی فرارودان نگاشته شده و منابع مربوط به سلسلۀ نقشبندیه از نواحی کاشغر و ترکستان چین تا غربی‌ترین نواحی آناتولی، نام وی به عنوان سرسلسلۀ خواجگان و پیر روحانی بهاءالدین نقشبند ثبت شده است. عارفی که اطلاعات ما در منابع تاریخی در مورد او بسیار ناچیز است؛ ولی در آثار پیروان طریقت خواجگان و نقشبندیه و مقاماتی که دربارۀ وی نوشته شده، حکایت‌های بسیار به او نسبت داده شده و آثاری به وی منتسب است. عارفی که حتی در مورد سالیان زیست او اختلاف وجود دارد و تاریخ وفاتش را از 575 تا 618 قمری ذکر کرده‌اند.

    اخلاف وی که خود را به او نسبت داده‌اند، سلسلۀ طریقت وی را از طریق یوسف همدانی به ابوعلی فارمدی و ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی و امام جعفر صادق(ع) و ابوبکر و پیامبر می‌رسانند. ایجاد هشت اصل از اصول طریقت نقشبندی به وی نسبت داده شده است. کهن‌ترین منابع سلسلۀ خواجگان وی را عارفی گریزان از خلق و محو در حق می‌نمایاند. در وصایای منتسب به وی هم خود او مریدان را از اختلاط با جماعت پرهیز داده و به ذکر خفی ترغیب کرده است. با این همه بهاءالدین نقشبند واضع یکی از مهم‌ترین سلسله‌ها و طریقت‌های عرفانی مسلمانان جهان سلسلۀ خود را به وی می‌رساند و او را پیر روحانی خود می‌داند.

    در این کتاب مقدمه‌ای مبسوط دربارۀ سرزمین بخارا، سرزمین خواجگان و نقشبندیه آمده است. سپس خواجه یوسف همدانی که نقطۀ پیوند خواجگان با پیران خراسان و سلسلة الذهب است، معرفی شده است و دربارۀ مقامات وی که نگارش آن را به غجدوانی نسبت می‌دهند، بحث شده است. پژوهشی گسترده دربارۀ عبدالخالق غجدوانی و سلسلۀ خواجگان در این کتاب بر اساس کهن‌ترین منابع انجام یافته است که بسیاری از مکتومات در مورد او و زنجیره‌های جانشینی پیش و پس از وی را آشکار می‌کند.

    همچنین در این کتاب متن وصایا و رسالۀ «مقامات» خواجه یوسف همدانی مشهور به «صاحبیه» از عبدالخالق غجدوانی و رسالۀ «شرح وصایای غجدوانی» از فضل‌الله بن روزبهان خنجی با استفاده از دست‌نویس‌های کهن این آثار تصحیح شده است که به همراه تعلیقات و فهرست‌ها می‌باشد.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها