اویسنا: مابعدالطبیعۀ ابنسینا در غرب قرونوسطا
اویسنا: مابعدالطبیعۀ ابنسینا در غرب قرونوسطا | |
---|---|
پدیدآوران | گروهی از نویسندگان (نویسنده) نیکزاد، علی (مترجم) |
ناشر | کرگدن |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 8ـ32ـ7765ـ622ـ978 |
موضوع | دیدگاه درباره مابعدالطبیعه ابنسینا، حسین بن عبدالله، ۳۷۰ - ۴۲۸ق.,متون قدیمی تا قرن ۱۴ مابعدالطبیعه |
کد کنگره | BBR ۵۷۳/الف۷ن۹ ۱۴۰۲ |
اویسنا: مابعدالطبیعۀ ابنسینا در غرب قرونوسطا تألیف گروهی از نویسندگان، مترجم علی نیکزاد؛ این کتاب ترجمۀ مقالاتی دربارۀ بازتاب آرای اندیشمندان مسلمان به طور مشخص ابن سینا در غرب لاتینی است.
ساختار
کتاب از هشت مقاله تشکیل شده است. عناوین و نویسندگان مقالات عبارتند از:
ترجمههای لاتینی ابنسینا/ ژول ژانسنس
سه دورۀ بازتاب لاتینی مابعدالطبیعۀ ابنسینا پیش از آلبرت کبیر/ آمس برتلاچی
بازتاب لاتینی نظریۀ ابنسینا دربارۀ تفرد/ مارتین پیکاوه
بررسی دو معنای «امر مشترک» با توجه به آموزۀ ابنسینا راجع به ماهیت و دیدگاه آکویینی دربارۀ تفرد/ گبریله گلوتسو
بازتاب لاتینی نظریۀ واهبالصور ابنسینا، خصوصاً در آثار آلبرت کبیر/ داگ نیکلاس هاسه
نظر ابنسینا و آکویینی دربارۀ صورت و تکوین/ کارا ریچاردسن
نظر ابنسینا و اسکتوس دربارۀ چیستی شیئیت/ جرجو پینی
نظر ابنسینا و آکویینی دربارۀ تجرد و غیرمادیت/ پاسکواله پرو
گزارش محتوا
صرفنظر از حکمتهای چینی و هندی، ماجرای فلسفه در قرون میانه، یعنی از قرن پنجم میلادی و پس از سقوط بخش غربی امپراتوری روم تا قرن پانزدهم و ظهور عصر رنسانس، حاصل برهمکنش سه فرهنگ و جغرافیای متفاوت است: امپراتوری روم شرقی (بیزانس)، امپراتوری اسلامی و غرب لاتینی. امپراتوری یونانیزبان بیزانس نگهبان گنجینۀ آثار باستانی یونانی و رومی بود؛ درحالیکه پس از سقوط بخش غربی امپراتوری روم به دست بربرهای ژرمن در قرن پنجم بسیاری از نسخههای موجود در غرب از بین رفتند و غرب لاتینی تا قرن دهم در تاریکی و رخوت فرو رفت. مسلمانان با تصرف بخشهایی از روم شرقی در قرن هفتم به منابع یونانی و سریانی دست پیدا کردند. این کتاب ترجمۀ مقالاتی دربارۀ بازتاب آرای اندیشمندان مسلمان به طور مشخص ابن سینا در غرب لاتینی است.
هرچند تأثیر شگرف دستاوردهای علمی و فرهنگی مسلمانان بر ملل اروپاییی انکارشدنی نیست، ضرورت دارد دربارۀ میزان و عمق این تأثیر تأمل کنیم و بپرسیم چرا فرهنگ اسلامی در قرون میانه به چنین درخششی دست پیدا کرده بود؛ آیا بالندگی آن با کنارهگیری از دیگر فرهنگها و اتکای مطلق بر داشتههای خویش حاصل شده است یا نتیجۀ تعامل فعالانه با دیگر فرهنگهای برجستۀ بشری و جذب سرمایههای فکری آنان بوده است؟ در مجموعه مقالات این کتاب خواهیم دید متفکران مهم لاتینی، از جمله توماس آکویینی، آلبرت کبیر و دونس اسکتوس، ابن سینا را یکی از اندیشمندان برجسته در سنت فکری برخاسته از یونان میدانستهاند و با این وجود مواجههای نقادانه با او داشتهاند؛ البته به اعتراف پژوهشگران غربی، شماری از این نقدها ناشی از سوءبرداشت یا سوءفهم ایشان بوده است.
نخستین مقالۀ کتاب دربرگیرندۀ نظریهای دربارۀ تاریخ انعکاس فلسفۀ ابن سینا در غرب است. مقالۀ بعدی به بازتاب لاتینی نظریۀ ابنسینا دربارۀ تفرد میپردازد. در مقالۀ سوم به این مسئله پرداخته شده است که بر اساس آرای ابن سینا و توماس آکویینی آیا ممکن است ماهیت خارجی امری مشترک یا شرکتپذیر محسوب شود.
مقالۀ چهارم دربارۀ بازتابهای مفهوم واهبالصور در فلسفۀ لاتینی است. موضوع مقالۀ پنجم مقایسۀ آرای ابن سینا با توماس آکویینی در باب تکوین صورتهای جوهری است. مقالۀ ششم به بازتاب نظریۀ ابن سینا دربارۀ شیئیت در آثار دونس اسکتوس میپردازد.
به عقیدۀ ابن سینا هم خدا هم موجود بما هو موجود اموری غیرمادی هستند؛ اما نوع غیرمادیبودن آنها از نظر او یکسان نیست. آکویینی این آموزه را از ابن سینا اقتباس کرده است؛ اما به گونهای آن را به کار میگیرد که مخالف مقاصد ابنسیناست. در آخرین نوشتار این کتاب این نظریه در نگرش این دو بررسی شده است.[۱]
پانويس