داستان جم: بررسی فرگرد دوم وندیداد
داستان جم: بررسی فرگرد دوم وندیداد | |
---|---|
پدیدآوران | مولایی، چنگیز (نویسنده) |
ناشر | آوای خاور |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 8ـ90ـ9923ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
داستان جم: بررسی فرگرد دوم وندیداد تألیف چنگیز مولایی؛ فرگرد دوم وندیداد، مفصلترین روایت اوستایی دربارۀ جم، شهریار شکوهمند اساطیری ایران است و به لحاظ و مضمون و محتوای خود، از دیرباز بین اهل تحقیق با عنوان «داستان جم» معروف شده است؛ انتخاب این عنوان برای این کتاب نیز درواقع ناظر به همین اصل است.
ساختار
کتاب در سه بخش به نگارش درآمده است.
گزارش محتوا
فرگرد دوم وندیداد، مفصلترین روایت اوستایی دربارۀ جم، شهریار شکوهمند اساطیری ایران است و به لحاظ و مضمون و محتوای خود، از دیرباز بین اهل تحقیق با عنوان «داستان جم» معروف شده است؛ انتخاب این عنوان برای این کتاب نیز درواقع ناظر به همین اصل است.
وندیداد را مترجمان پهلوی اوستا در دورۀ ساسانیان به فارسی میانه ترجمه کرده و تفسیری بر آن نوشتهاند. مقایسۀ متن اوستایی و ترجمۀ پهلوی فرگردهای مختلف وندیداد نشان میدهد که مترجمان پهلوی نظر به آشنایی با مطالب کتاب، دریافت نسبتاً صحیحی از متن اوستایی داشتهاند؛ از اینرو این ترجمه بر خلاف ترجمۀ پهلوی دیگر بخشهای اوستا، در موارد متعددی میتواند راهگشای پژوهشگران در بررسی متن اوستایی وندیداد باشد.
فرگرد دوم وندیداد روایت مفصلی از دوران طلایی فرمانروایی جم، شهریار پرشکوه اساطیری ایران است که از لحاظ ساختار و شکل روایت، میتوان آن را متشکل از دو بخش به شمار آورد. این دو بخش احتمالاً در اصل دو روایت مستقلی بودهاند که بعدها به دنبال تحول تدریجی اسطوره با هم تلفیق یافته و روایت واحدی را به وجود آوردهاند. مطابق گزارشی که در بخش اول داستان (بندهای 1 ـ 19) آمده است، جم نخستین کس از مردمان بود که به همپرسگی و همسخنی با اهورا مزدا نایل آمد. در این گفتگو اهورا مزدا نخست دین مزدیسنی را بر جم عرضه داشت و از او خواست تا حافظ دین باشد و در گسترش و رواج آن بکوشد. اما جم این رسالت را نپذیرفت؛ پس آفریدگار مراقبت و نگهداری از موجودات گیتی را بر او تکلیف کرد و جم پذیرفت تا افزایش و گسترش گیتی را بر عهده بگیرد و پاسبان و پاسدار جهان و جهانیان باشد؛ چنانکه در شهریاری او باد سرد و گرم، بیماری و مرگ نباشد. آنگاه اهورا مزدا دو ابزار شگفت و جادویی در اختیار او قرار داد. جم به یاری این دو ابزار هر سیصدسال یک بار زمین را که به خاطر نبود مرگ، پر از چارپایان خرد و ستوران و مردمان میشد و موجودات جایی بر آن نمییافتند، در سه نوبت، بار اول یکسوم، دیگربار دوسوم و سرانجام سهسوم، بزرگتر و فراختر از پیش کرد تا باشندگان در آن آرام گیرند.
بخش دوم داستان از بند 20 آغاز میشود و تا پایان فرگرد دوم، یعنی بند 43 ادامه دارد. مطابق گزارش این بخش اهورا مزدا همراه با ایزدان مینوی در ایرانویج، زادبوم اساطیری ایرانیان انجمنی تشکیل داد و جم همراه با بهترین مردمان خود در این انجمن شرکت کرد. پس افریدگار جم را از فرارسیدن زمستانی سخت هولناک و مرگآور آگاه کرد، زمستانی که در طول آن برف همهجا از بلندترین قلۀ کوهها تا ژرفای رودخانهها را فرا خواهد گرفت و چنان سرمایی بر گیتی حاکم خواهد شد که فقط یکسوم چارپایان از این سرما جان سالم به در خواهند برد ... .
در مقدمۀ این کتاب ضمن ارائۀ طرحی کلی از روایت اوستایی داستان جم و ساختار آن، بهتفصیل دربارۀ سه موضوع اصلی این روایت، یعنی فراخشدن زمین به تدبیر جم در سه نوبت، فرارسیدن زمستانی سخت و به تبع آن نابودی بخش قابل توجهی از موجودات زنده و ضرورت بنای وَر و انتقال نطفههای موجودات زنده بدان گفتگو شده است.
در بخش نخست متن ویراستۀ اوستایی و ترجمۀ فارسی فرگرد دوم وندیداد آمده است. کوشیده شده است تا متن اوستایی هر بند همراه با ترجمۀ فارسی و تفصیل نسخه بدلهای آن در یک صفحه ارائه شود. بیتردید در وندیداد هم به لحاظ متأخربودن متن و هم به لحاظ نوع ادبی آن که اثری منثور است، بهندرت میتوان به قطعات منظوم دست یافت؛ از اینرو در این گزارش فقط قطعاتی که منظوم مینمودند، بر اساس وزن و آهنگ تقطیع شدهاند و در بقیۀ موارد طول سطرها تا حد امکان با طول سطرهای اوستای ویراستۀ گلدنر تطبیق داده شده است.
بخش دوم کتاب دربرگیرندۀ یادداشتهایی دربارۀ تصحیح متن و ترجمۀ فارسی و مسائل نحوی فرگرد دوم وندیداد است. این یادداشتها بر اساس شمارههایی تنظیم شدهاند که در ترجمۀ فارسی بندها، بالای لغات و عبارات قید شدهاند.
بخش سوم حاوی واژهنامۀ بسامدی فرگرد دوم وندیداد است. در این بخش در برابر هر مدخلی، تعریف آن لغت آمده و ذیل هر مدخل، صورت یا صورتهای صرفی مادههای فعل و اسم و صفت و ضمایر شخصی و اشاره و موصولی آمده و موارد استعمال آنها در متن اوستایی داستان جم ذکر شده است. در پایان مطالب هر مدخل، وجه اشتقاق واژهها و معادل آنها در سنسکریت، فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی دری قید شده است.[۱]
پانويس