حماسه و نافرمانی؛ بررسی شاهنامهی فردوسی
حماسه و نافرمانی؛ بررسی شاهنامهی فردوسی تألیف دیک دیویس، ترجمه سهراب طاوسی، نوشتار حاضر کتابی است در نقد متن و فرامتن شاهنامهی فردوسی و پاسخی است به کسانی که شاهنامه را صرفا نظم می دانند. کتاب به خواننده می گوید که هرجا که منابع، دست فردوسی را باز گذاشته اند می توان نبوغ روایت سرایی و شاعرانگی وی را به حد اعجاب آوری دید. به ویژه در قسمتهای اسطوره ای. این اثر با زبانی ساده و صریح که مشخصهی نقدنویسی انگلیسی است به فرم و محتوای شاهنامه نگاه کرده و عناصر زیبایی شناختی هنر فردوسی را پیش روی علاقمندان نهاده است.
حماسه و نافرمانی؛ بررسی شاهنامهی فردوسی | |
---|---|
پدیدآوران | دیویس، دیک (نویسنده) طاوسی، سهراب (مترجم) |
ناشر | انتشارات ققنوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۶ش |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
اگرچه این حقیقتی است که شاهنامه اثری فرهنگی است و از نظر وسعت تأثیر و نقش محوری ای که در تاریخ فرهنگ فارسی بعد از قرن یازدهم میلادی داشته با هومر در فرهنگ یونان قابل مقایسه است، همین فراگیری و تا حدی تقدس، راه را برای اظهار نظر غریبهها باز می گذارد. شاهنامه در زبان فارسی بلافاصله به محبوبیت بالایی دست پیدا کرد و در عصر شکوفایی ناگهانی شعر روایی دورهی فارسی میانه به سرعت جایگاهی ممتاز به دست آورد و، با وجود طولانی بودن بیش از حد، به طور گستردهای بازنویسی شد، به طوری که مشکل کمبود نسخه وجود ندارد. به دلیل دغدغهها و موقعیت سیاسی ایران در قرون بعد از پیدایش اثر و همچنین ابزار بازنویسی نسخهها در آن زمان، ناگزیر به این اثر به مثابهی اثری در تمجید پادشاهی نگریسته شد. از آن جا که قسمت تاریخی شاهنامه سیاههای از پادشاهان ایرانی است و از آن جا که این کتاب در دربار و برای پادشاهان نسخه برداری می شده است، و نیز از آن جا که عنوان کتاب به صراحت مهم ترین دغدغهی آن را به ما می گوید. پس از دورهی میانه، دو سلسله پادشاهی، یکی سلسله صفویه و دیگری سلسله پهلوی، به افراط و آگاهانه، در زمینهی گرایش ظاهری سلطنت طلبانهی کتاب، سرمایه گذاری و آن را تبدیل به وسیلهای برای تبلیغات سلطنتی کردند و از آن برای تأمین اهداف خود استفاده کردند و با ترویج این اثر به حکومت خود نوعی مشروعیت بخشیدند.
خواننده فارسی زبان با هر گرایشی با این پیش داوری سخت تحریک کننده به سراغ این اثر می رود که شاهنامه کتابی است در ستایش پادشاهی. اما فردی خارجی بدون این پیش داوری به سراغ آن می رود یا اگر چنین پیش داوری داشته باشد اکتسابی است و اگر مدرکی برخلاف آن ببیند، به آسانی آن را کنار می گذارد. از سوی دیگر، این پیش داوری دربارهی ماهیت کتاب دلیل روشنی است بر حضور پایدار آن در فرهنگ ایرانیان. بدون شک شاهنامه اثری است دربارهی سیاست و به گونهای به سیاست می پردازد که در گوش هر خوانندهای به ویژه خوانندهی فارسی زبان طنین انداز است. و البته این اثر تا حد زیادی دربارهی پادشاهی نیز هست، اما دربارهی پادشاهی بودن بسیار متفاوت است با ستایش بی چون و چریا پادشاهی. اما غیر فارسی زبان ها، با وجود تمام کاستی ها در مقایسه با خوانندهی فارسی زبان، این مزیت احتمالی را دارند که عقیده شان دربارهی شعر در مقایسه با خوانندهی فارسی زبان، کمتر ریشه در موقعیتهای فرهنگی ایرانیان دارد.
نوشتار حاضر کتابی است در نقد متن و فرامتن شاهنامهی فردوسی و پاسخی است به کسانی که شاهنامه را صرفا نظم می دانند. کتاب به خواننده می گوید که هرجا که منابع، دست فردوسی را باز گذاشته اند می توان نبوغ روایت سرایی و شاعرانگی وی را به حد اعجاب آوری دید. به ویژه در قسمتهای اسطوره ای. این اثر با زبانی ساده و صریح که مشخصهی نقدنویسی انگلیسی است به فرم و محتوای شاهنامه نگاه کرده و عناصر زیبایی شناختی هنر فردوسی را پیش روی علاقمندان نهاده است.[۱]
پانويس