جغرافیای حافظ ابرو (قسمت ربع خراسان، هرات)
جغرافیای حافظابرو، قسمت ربع خراسان، هرات ، نوشته شهابالدین عبدالله (یا نورالله) بن لطفالله بن عبدالرشید خوافی، معروف به حافظِ اَبرو (متوفای ۸۳۳ق)، تاریخنگار و جغرافیدان مشهور ایرانی در عصر تیموری و صاحب آثاری در تاریخ اسلام و ایران است. این اثر از بخش دوم کتاب او (بخش مربوط به بلوک و توابع و ولایات هرات) با کوشش و پژوهش مایل هروی برگرفته شده است.
جغرافیای حافظ ابرو(حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله) | |
---|---|
پدیدآوران | حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله (نويسنده) مایل هروی، نجیب (مصحح) |
عنوانهای دیگر | قسمت ربع خراسان، هرات |
ناشر | بنياد فرهنگ ايران |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1349ش |
چاپ | 1 |
موضوع | ایران - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 - کشورهای اسلامی - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 - خراسان - جغرافیا -- متون قدیمی تا قرن 14 - هرات - جغرافیا -- متون قدیمی تا قرن 14 - جغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حافظ ابرو تاریخ خراسان را بهتفصیل، از صدر اسلام تا روزگار خود بهتناسب سلسلههای فرمانروایان در چهار بخش (بلخ، هرات، نیشابور و مرو) نوشته است. این کتاب، بخش جغرافیای هرات را تا روزگار شاهرخمیرزا (850-779) نمایانده، سیر مدنیّت دهات و مزرعههای آن سرزمین را توصیف میکند؛ «این رساله در واقع، متمّم رساله قاسم بن یوسف ابونصری است که در کنار هم، جغرافیای تمام ربع خراسان (هرات) را پوشش میدهد»[۱]. بااینحال به گفته محقق (مایل هراتی)، حافظ ابرو همه نواحی هرات را ذکر نکرده است؛ زیرا «بخش هراتِ جغرافیای حافظ ابرو شامل بعضی شهرچههای دیگر نیز که در متن این رساله نیامده است، میباشد؛ یعنی، ناحیت و حدود هرات در قرن نهم هجری وسیع بود و یکی از شهرهای معظم خراسان شناخته میشد و این شهرها به ذات خود، خیلی وسعت داشته و آبادان بوده است و به نام ولایت شناخته میشد»[۲].
هراتی در مقدمه خود پس از شرح زندگی نویسنده، آثار او را برشمرده و از «جغرافیای حافظ ابرو، مختلط با تاریخ» نام میبرد؛ این کتاب، که به فرمان «شاهرخمیرزا» نوشته شده، در دو جلد سامان یافته است؛ نخستین بخش آن جغرافیای عمومی است و دومین بخش به جغرافیا و تاریخ خراسان میپردازد. محقق در سفر به ایران با یاری دکتر پرویز ناتل خانلری به نسخهای از کتابخانه ملک دست یافته و آن را با نسخه بنیاد فرهنگ مقابله مینماید. سپس، بخش هراتِ خراسان را جدا نموده و آن را تصحیح میکند[۳].
هراتی برای تصحیح خود در جغرافیانگاری حافظ ابرو تصرف کرده است؛ او از ذکر نام ولایتهایی که نویسنده در روزگار خود به هرات پیوند داده، اما ضبط درست آن دهات را به دست نیاورده است، خودداری میکند. البته هراتی پس از دستیابی به نسخههای دیگر، نام آن ولایات را با فهرست بلوکات و دهات و نواحی هرات در آخر مقدمهاش درج نموده است. در این میان، نام دهات مربوط به قهستان، جام، باخزر، خواف و خوسف را برای اِشکالی که در ضبط نامشان بوده است، درج نکرده و آنها را به باشندگان قهستان واگذار نموده است. او سپس ولایات را با توضیح کوتاهی درباره آنها، نام میبرد؛ این ولایات عبارتند از: «باخرز؛ خواف؛ زاوه و محولات؛ جام؛ قهستان؛ بیرجند؛ جنابد؛ زیرکوه؛ بجستان؛ تون؛ طبس گیلکی ورقه؛ بهارجان؛ مؤمنآباد؛ دشت بیاض؛ ترشیز؛ شاخین؛ قاین؛ طبس مسینا و خوسف». او آرزو دارد که جغرافیای بلخ نیز به این اثر افزوده گردیده و نام دهات آن سرزمین نیز بهدرستی شناخته شود. همچنین، او بایسته میداند که جغرافیای نیشابور و دهات قهستان از روی جغرافیای حافظ ابرو شناسانده شود[۴].
فهرستی که هراتی از بلوکات و ولایات بخش خراسان ردیف کرده، بدین شرح است: بلوکات هرات (بلوکهای گداره، انجیل، آلنجان، خیابان، توران، تونیان، سبقر، غوروان و پاشتان)؛ توابع و نواحی هرات و بلوکات (پروانه، هوادشتک، کمبراق، ادوان و تیزان)؛ ولایات توابع هرات (کروخ، هراترود، بادغیس، مرغاب، غور، غرجستان، ساخر، تولک، اسفزار، فوشنج، کوسویه، باخزر، خواف، زاوه، جام، قهستان، شافلان وازاب، جنابد، ناحیت بیرجند، ناحیت زیرکوه، ناحیت بجستان، تون، طبس گیلکی ورقه، بهارجان، ناحیت مؤمنآباد، ناحیت دشت بیاض، شاخین، ترشیز، قاین، طبس مسینا و خوسف)[۵]. او همچنین، عنوانهای هر دو بخش جغرافیای حافظ ابرو را در مقدمهاش فهرست کرده[۶] و در پایان نیز فهرستی از جاها و اعلام ارائه نموده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق.