گلچین معانی، احمد
احمد گلچین معانى (1295- 1379ش)، متخلص به «گلچین» استاد دانشگاه، محقق و شاعر معاصر
نام | گلچین معانی، احمد |
---|---|
نامهای دیگر | گلچین، احمد بن علیاکبر |
نام پدر | علىاکبر |
متولد | 18 دىماه 1295ش |
محل تولد | تهران |
رحلت | ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۹ش |
اساتید | علامه دهخدا |
برخی آثار | تاریخ ملازاده در ذکر مزارات بخارا |
کد مؤلف | AUTHORCODE04197AUTHORCODE |
ولادت
وى فرزند علىاکبر، در هیجدهم دىماه 1295ش، در تهران ولادت یافت.
تحصیلات
وی در سال 1313ش پس از اتمام تحصیلات مقدماتى، در اداره کل ثبت اسناد و املاک وارد خدمت شد ولى دانشاندوزى را رها نکرد و از محضر میرزا محمد خان عنقا، میرزا محمد خان قزوینى، علامه دهخدا، عباس اقبال آشتیانى، شیخ محمدباقر الفت اصفهانى، سید محمد غمام همدانى، محمد فیاض همدانى، ملک الشعراى بهار، ادیب السلطنه سمیعى، شیخ مهدى الهى قمشهاى و شیخ محمدرضا توفیق یزدانى بهره برد.
شروع آشنایى وى با نسخ خطى، از سال 1314ش شروع شد. او در سال 1343ش تعداد 15 نسخه خطى و 130 نسخه چاپى خود را وقف کتابخانه آستان قدس کرد. در آن هنگام، وى عضو «انجمن ادبى حکیم» به سرپرستى وحید دستگردى بود. گلچین از سیزده سالگى شروع به سرودن شعر کرد. در پانزده سالگى رسما وارد دنیاى شعر شد و آثارش را در روزنامههاى «نسیم شمال» و «توفیق» منتشر کرد. با امیرى فیروزکوهى و رهى معیرى معاشرت و مصاحبت داشت. مدتى با افرادى مانند میرزا احمد خان اشترى، محمد علیخان بامداد، احمد بهمنیار، جلالالدین همایى در معیّت چند تن از شعرا و فضلا جلسات هفتگى سیار داشت. پس از فوت وحید دستگردى در منزل محمد على ناصح به پیشنهاد گلچین معانى «انجمن ادبى ایران» را تأسیس و به ثبت رسانید. در سال 1325ش به دعوت رئیس فرهنگستان، حسین سمیعى ادیب السلطنه، همراه با یکصد و بیست تن از ادبا و دانشمندان «انجمن ادبى فرهنگستان» را تشکیل و تا زمان تعطیلى که مصادف با مرگ ادیب السلطنه بود، دبیر اول ریاست دبیرخانه را داشت.
وى پس از بیست و شش سال خدمت در اداره کل ثبت و احراز پست دادستانى انتظامى سردفترداران، عضویت اصلى در دادگاههاى بدوى و تجدید نظر مال الاجارهها، از اول اسفند 1338ش به کتابخانه مجلس شوراى ملى انتقال و در پایان سال 1342ش به تقاضاى خود بازنشسته گردید. وى از سال 1330 تا 1338ش بعد از ظهرها در کتابخانه ملى ملک اشتغال داشت. در مرداد 1343ش به دعوت نایب التولیه وقت آستان قدس براى تنظیم و تدوین فهرست کتب خطى کتابخانه آستان قدس رضوى به مشهد مهاجرت و دوازده سال در این کتابخانه خدمت نمود. نیمى از این مدت، سمت مشاور فرهنگى دو نایب التولیه را داشت. در سال 1365ش به پیشنهاد شوراى دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه فردوسى و تأیید شوراهاى دیگر به تدریس دورههاى فوق لیسانس و دکتراى زبان و ادبیات فارسى دعوت شد.
وى طى مدت چهل سال، با تلاش و کوشش فراوان، توانست مجموعهاى از تذکرههاى، فارسى مشتمل بر 350 جلد جمعآورى کند و بر تعداد زیادى از آنها حواشى مفصلى نوشت. اما بر اثر نیاز، آن مجموعه بىنظیر را در مهرماه 1352ش به قیمت چهل و پنج هزار تومان فروخت.
وفات
وى سرانجام در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۹ش درگذشت و جسدش را در حرم رضوى مدفون ساختند. آثار گلچین را مىتوان به پنج دسته تألیف، تصحیح و تحشیه، نسخهشناسى، تصنیف و مقاله تقسیم کرد.
آثار
تألیفات وى عبارتند از:
گلزار معانى، رساله تحقیقى گلشن راز و شروح مختلف آن، شهر آشوب در شعر فارسى، مکتب وقوع در شعر فارسى، دیباچه انیس الارواح، تذکره پیمانه، مضامین مشترک در شعر فارسى و با ساقیان مى الست.
کارهاى تصحیحى و تحشیههاى گلچین عبارتند از:
تذکره یخچالیه، لطائف الطوائف، تاریخ ملازاده، تذکره میخانه، کاغذ و مرکّب و رنگهاى الوان، تذکره منظوم رشحه، کنوز الاسرار، رموز الاحرار شرح منظوم، السوانح فى معانى العشق، رساله در احوال آل بنجیر، احوال و آثار صادق تفرشى، دیوان جلال عضد و احوال و آثار ملک الشعراى غزالى مشهدى.
آثار نسخهشناسى: فهرست دویست و شش مجموعه خطى کتابخانه مجلس، فهرست بخشى از کتابهاى شادروان عبدالحسین بیات، راهنماى گنجینه قرآن آستان قدس رضوى، جلد هفتم و هشتم فهرست کتب خطى آستان قدس و فهرست فرهنگنامههاى خطى آستان قدس.
تصنیفات:
مجموعه اشعار فکاهى، سیاسى، انتقادى و اجتماعى، دیوان گلچین، تکمله امثال و حکم و مجموعه یادداشتهاى پراکنده.
وى بیش از یکصد مقاله ادبى، فنى، تاریخى، کتابشناسى در مجلات معتبر داخل و خارج از کشور منتشر کرده است: گلگشت و تماشا، عنوان صفحهاى ادبى در مجله «تهران مصور» که مسئولیت آن را گلچین معانى داشت، شاعران گمنام شیرازى، ترجمه احوال و منتخب اشعار پنجاه و یک شاعر شیرازى و فارسى که در روزنامه پارس شیراز از سال 1346 تا 1361 به چاپ رسید، حواشى مفصلى بر تذکرههاى فارسى و تصحیح اشتباهات تذکرهنویسان، سنگتراش ژاپنى و...
منابع مقاله
مشاهیر مدفون در حرم رضوى، ج2، ص: 165.