لطایف‌نامه: ترجمه مجالس النفائس امیرعلی شیرنوائی

    از ویکی‌نور
    لطایف‌نامه: ترجمه مجالس النفائس امیرعلی شیرنوائی
    لطایف‌نامه: ترجمه مجالس النفائس امیرعلی شیرنوائی
    پدیدآورانهروی، فخری (نویسنده) بیدکی، هادی (مصحح)
    ناشرانتشارات دکتر محمود افشا
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۸ش
    کد کنگره

    لطایف‌نامه: ترجمه مجالس النفائس امیرعلی شیرنوائی تألیف فخری هروی، مصحح هادی بیدکی؛ مجالس النفایس (تألیف 896ق) سومین تذکره‌ی شاعران فارسی سرا و بعضا ترکی گوست که امیرعلی شیرنوایی آن را به زبان ترکی جغتایی تألیف کرده است و باید آن را اولین تذکره‌ی عصر نیز به شمار آورد. این اثر یکی از معتبرترین و تأثیرگذارترین تذکره هاست که فخری هروی برای نخستین بار آن را به سبب اهمیت فراوانش با عنوان لطایف نامه (ترجمه 929-928ق) به فارسی برگردانده و مطالبی نیز خود بر آن افزوده است. عمده مطالب این تذکره حاصل دیدارها و آگاهی‌های شخصی مؤلف و مترجم آن است و باید آن را یک از منابع دست اول تاریخ ادبیات سده‌ی نهم و نیمه‌ی اول قرن دهم، خصوصا درباره‌ی شاعران کانون هرات دانست.

    ساختار

    مطالب کتاب با این عناوین دسته بندی شده است:

    1) احوال و آثار امیرعلی شیرنوائی

    2) مجالس النفایس

    3) احوال و آثار مترجم مجالس النفایس، فخری هروی

    4) لطایف نامه

    5) ضرورت تصحیح

    6) شیوه‌ی تصحیح

    گزارش محتوا

    یکی از رساله‌های مهم مراکز و بخش‌های زبان فارسی، پژوهش در زمینه‌های مشترک میان کشورهای آسیای مرکزی و تلاش برای پیدا کردن مشترکاتی است که در روزگاران گذشته تمام منطقه را از طریق زبان فارسی به گونه ای یکپارچه در بر می گرفته و به ساکنان این سرزمین پهناور امکان می داده است که تمدن مشترک و ستگری را که بر بنیاد اصول هم زیستی و تعامل انسانی استوار بوده پی ریزی کند. تمدن بزرگ آسیای مرکزی که بنیادهای آن از عصر آمدن آریایی‌ها و ظهور زردشت پایه ریزی شده بود، در دوران اسلامی با استقبال از آیین جدید و برخورداری از ظرفیت های نوین اعتقادی و فرهنگی در پناه زبان فارسی به بارآوری دیرین خود ادامه داد و جنبه‌ها و جوانب تازه ای پیدا کرد و با رشد و گسترش زبان فارسی دری و باز شدن افق های نوین از قابلیت بیشتری برای باروری و شکوفایی برخوردار شد. پدید آمدن شخصیت های نام آور در عرصه‌های گوناگون و خلق آثار فراوان علمی و ادبی در طول قرون طلایی اسلام (سده‌های 4 تا 6 هجری) و پس از آن، منطقه‌ی آسیای مرکزی را به قلب جهان اسلام بدل کرد و سبب شد که شراره‌های دانش و معرفت بر دوش زبان فارسی از این منطقه به داخل فلات ایران زبانه کشید. متأسفانه این یکپارچگی و بارآوری در دوره‌های بعد پایدار نماند و از سده‌های نهم و دهم هجری به ویژه پس از جانشینان تیمور، رو به گسست و ناپایداری نهاد. با همه‌ی این احوال، درهمین دوره هم کسانی بودند که با نفوذ علمی و معنوی خود توانستند سخنگوی کل منطقه باشند و قلمرو زبان و فرهنگ آریایی را گسترش دهند. شخصیت‌هایی همچون عبدالرحمن جامی و امیرعلی شیرنوایی از این زمره اند. تا آن جا که امروز هم که این سرزمین فرهنگی از نظرگاه جغرافیای سیاسی میان کشورهای گوناگون تقسیم شده، این افراد به عنوان نقطه‌ی اتصال فرهنگی کشورهای منطقه مطمح نظرند، به طوری که هر یک از این کشورها این افراد را با افتخار به خود منتسب می دارند. حال آن که در واقع جامی و نوایی که از جام و هرات برخاسته و در سمرقند بالیده‌اند و آثاری به زبان فارسی پدید آورده و بعد هم بساط علم و دانش را در هرات گسترده و هر دو همان جا هم سر بر خاک نهاده‌اند، همان قدر می‌توانند به افغانستان تعلق داشته باشند که به ازبکستان یا ایران و تاجیکستان. به طور مشخص نوایی علاوه بر نقش بینا فرهنگی مهمی که دارد به دلیل خدمات ویژه‌اش به زبان و فرهنگ ترکی برای کشور ازبکستان به طور خاص و برای همه‌ی ملت های ترک زبان منطقه و جز آن به طور عام، از احترام فائق و قدرتمندی خاصی برخوردار است. نوایی برای اولین بار با طرح نظریه‌ی استقلال زبان ترکی جغتایی و خلق آثار مهم و سزاوار توجهی به این زبان، توانست در عمل اهمیت زبان ترکی را که تا آن زمان نتوانسته بود به عنوان یک زبان مستقل عرض اندام کند، نشان دهد و خود با این زبان آثار قابل توجهی پدید آورد که بعدها توانست حتی در کنار زبان فارسی که قرن ها در آسیای مرکزی تنها زبان ادب و فرهنگ بود، مطرح شود. مجالس النفایس (تألیف 896ق) سومین تذکره‌ی شاعران فارسی سرا و بعضا ترکی گوست که امیرعلی شیرنوایی آن را به زبان ترکی جغتایی تألیف کرده است و باید آن را اولین تذکره‌ی عصر نیز به شمار آورد. این اثر یکی از معتبرترین و تأثیرگذارترین تذکره هاست که فخری هروی برای نخستین بار آن را به سبب اهمیت فراوانش با عنوان لطایف نامه (ترجمه 929-928ق) به فارسی برگردانده و مطالبی نیز خود بر آن افزوده است. عمده مطالب این تذکره حاصل دیدارها و آگاهی‌های شخصی مؤلف و مترجم آن است و باید آن را یک از منابع دست اول تاریخ ادبیات سده‌ی نهم و نیمه‌ی اول قرن دهم، خصوصا درباره‌ی شاعران کانون هرات دانست.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها