استراتژی رهبری امام خمینی(س)
استراتژی رهبری امام خمینی(س) | |
---|---|
پدیدآوران | شفیعی، عباس (نویسنده) |
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1384 |
چاپ | سوم |
شابک | 4-776-335-964-978 |
موضوع | امام خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1368-1279--نظریه درباره سیاست و حکومت امام |
کد کنگره | DSR /۱۵۷۷ش۷الف۵ |
استراتژی رهبری امام خمینی(س)، تألیف عباس شفیعی(متولد 1316ش)
استراتژی نوعی تصور ذهنی پایدار به جهان است که میتواند با فرهنگ، ایدئولوژی و درک جمعی یا جهانبینی رابطه ای تگاتنگ داشته باشد. رهبران اثرگذار در طول تاریخ با خلق اندیشه ها، به کمک برأیند ذهنی خویش که حاکی از نوع جهانبینی أنهاست، برای جامعه بشری راهکارهایی ارائه کردهاند تا در مسیر زندگی از آنها بهره گیرند.
در میان رهبران بزرگ جامعه بشری در عصر حاضر، امام خمینی(ره) از ویژگیهای خاصی برخوردارند؛ ایشان با خلق اندیشه ای نو و برگرفته از اهداف بنیادین انبیای الهی و ائمه(ع) و با منطقی برگرفته از گزارههای دینی، تعریفی جدید از مدیریت و رهبری با رویکرد «مردم-سالاری دینی»ارائه کردند. مؤلفههای راهبردی امام خمینی دربردارنده اصولی چون: خدا محوری، ادای تکلیف، مردم داری و مردمی بودن، و خدمت به محرومان و مستضعفان میباشد.
اندیشهها و افکار امام در عرصه حکومت و مدیریت در حجمی وسیع و در دورانهای مختلف به گونههای مختلف ارائه شده است؛ و بطور قطع تدوین و تبیین علمی و به روز کردن این مجموعه ارزشمند در حوزه مدیریت و رهبری کاری شایسته است.
جناب آقای عباس شفیعی نویسنده کتاب حاضر سعی کردهاند در این کتاب در حوزه مدیریت و رهبری به بخشی از اندیشههای راهبردی امام بپردازد و آن را تنظیم و تدوین نماید.
ساختار
این کتاب دارای چهار فصل و شامل موارد زیر میباشد:
1-مبانی نظری تحقیق
2-استراتژی رهبری امام خمینی(ره)
3 - مؤلفههای فرعی استراتژی رهبری امام خمینی(ره)
4-پیشنهادها
گزارش محتوا
استراتژی هر رهبر، راهبرد، روش یا سیاستی کلی برای دستیابی به اهداف معین میباشد که برگرفته از نوع نگرش آن رهبر، به جهان هستی است.در نظر برخی از صاحب نظران امام راحل از نوعی رهبری سیاسی به مفهوم ولایت در اداره جامعه اسلامی برخوردار بودند که تعیین کننده خط مشی و جهت دهنده به حرکتهای سیاسی و اداری سازمانهای درون جامعه اسلامی بوده است.
رهبری سیاسی به معنای ولایت در اداره سیاسی جامعه اسلامی، و مشخص کننده خط مشی سیاسی امت و دولت اسلامی و کنترل کننده شتاب آن است. اینک به بیان مؤلفههایی که استراتژی رهبری امام راحل را مشخص میکند می پردازیم:
الف)تفکر استراتژیک: نقطه آغازین تفکر استراتژیک، تجزیه و تحلیل مسائل است.نکته دیگری که دارای اهمیت زیادی است، انعطاف پذیری هوشمندانه ذهن استراتژیست و سپس درک واضح و روشن از خصوصیتهای عناصر شکل دهنده یک موقعیت خاص میباشد تمرکز بر عوامل کلیدی، ابتکارات جسورانه و بهره برداری از برتری نسبی و آزادی عمل استراتژیست از جمله عوامل مهم در تفکر استراتژیست محسوب می گردند. امام خمینی با طرح مبارزه با استعمار و استثمار داخلی و خارجی، و ارائه درس ولایت فقیه در دوران مبارزه و نیز تدوین نهادهای انقلابی و اسلامی در هجرت، به ارائه تفکری نو و استراتژیک در صحنه رقابتهای جهانی پرداختند.
ب) تدوین استراتژی: آنچه در تدوین استراتژی مورد ملاحظه قرار میگیرد، عبارت است از:
1- شناخت فرصت ها و خطرها 2-تعیین منابع مادی، فنی، مالی و مدیریتی سازمان 3- ارزش ها و آرمانهای شخصی مدیریت عالی 4- پذیرش مسئولیت نسبت به جامعه.
امام خمینی در جهت دستیابی به اهداف الهی، به تبیین و تحلیل وقایع می پردازند و با درنظرگرفتن شرایط زمانی و مکانی، تصمیمهای متناسب با موضوع های مختلف اتخاذ کردند. تشخیص تحلیلی فرصت ها و نقاط قوت و ضعف و شرایط زمانی و مکانی تا حدی اثرگذار است،که تغییر شرایط گاهی موجب یک تغییر 180درجه ای در تصمیمها خواهد شد. از سوی دیگر، حضرت امام به توانمندی عملی و بالقوه جوامع بزرگ اسلامی و نیروهای آن برای بهرهگیری از نیازهای متصور و یا برخورد با خطرهای موجود واقف بودند و نیروهای مردمی را منابعی ارزشمند تلقی میکنند. تأییدات غیبی الهی و امدادهای خداوند، عامل بسیار مهمی در تدوین استراتژی از نگاه امام بود.
مؤلفههای استراتژی رهبری امام خمینی
مؤلفه اساسی: خدامحوری
مؤلفههای استراتژی رهبری امام خمینی(ره)مشتمل بر یک مؤلفه اصلی و اساسی و مؤلفههای فرعی و مرتبط دیگر است: در استراتژی رهبری امام امت، مؤلفه اساسی، خدامحوری است؛ بدین معنا که جهت کلی حرکت امام در رهبری را خدامحوری تشکیل میدهد. برای مؤلفه خدامحوری در دیدگاه امام، میتوان معیارها و شاخصهایی را یافت که عبارتند از: قیام لله، اخلاص در انگیزه، اخلاص در اندیشه، اخلاص در عمل، خدمت برای خدا. خدامحوری امام خمینی را میتوان در مواردی چون تقدم رضایت خالق بر رضایت خلق، اتکال به خدا در پیروزی ها،اتکال به خدا در شکست ها، اخلاص ایشان، عدم اطلاع خویشان از نوشتههای فقهی ایشان، آرامش نفس مشاهده نمود؛ و اما معیارها و شاخصهای جزئی در استراتژی رهبری امام عبارتند از:
مطرح نکردن خود، تحمل رفتار نابهنجار دیگران و برخورد مصلحانه با آنان، دادن ارزش معنوی به کار و عدم احساس شکست در کار.
مؤلفههای فرعی و مرتبط: ادای تکلیف، مردم داری، حمایت از محرومان و مستضعفان
ادای تکلیف: امام خمینی(ره) آنچه را که خداوند امر یا نهی فرمودند،تکلیف می شمرند و همواره تأکید دارند که تمام سکنات، اقوال، قیام و قعودها و رفتارهای آدمیان باید برای خدا باشد. ایشان به عنوان مدیری لایق، مبنای پیشبینی هایشان را با تکلیفگرایی هماهنگ ساختند و علاوه بر عوامل مادی به عوامل معنوی نیز تمسک جستند. در روند مبارزاتی امام میتوان رخدادهای متعددی را برشمرد که از ثمرههای تکلیف گرایی حضرت امام به حساب می آیند. پیروزی انقلاب، سرکوبی منافقان، تسخیر لانه جاسوسی امریکا، پیروزی در جنگ تحمیلی همه از آثار ملموس اصل ادای تکلیف است.
مردم داری: در بینش رهبر فقید انقلاب، مفهوم ملت، معنایی گسترده دارد که در قلمرو اقلیمی نمی گنجد؛ از بیانات رهبر کبیر انقلاب برمیآید که وطن اسلامی، در قالب امت اسلامی مطرح است، نه محدودیتهای مرزی و اقلیمی. امام همواره بر این تأکید داشتند که مردم عامل پیروزی نهضت بودند و عنصر مهم بقای نهضت نیز مردم هستند. یکی از روشهای اثربخش در مدیریت امام خمینی(ره) تسخیر قلوب مردم بود. ایشان با تأکید بر کارایی و اثربخشی بالای مدیریت بر قلوب، حل سریع مسائل و مشکلات را در چنین مدیریتی مورد تأکید قرار میدهند و معتقدند برای ایجاد اعتماد و جلب خرسندی توده عظیم ملت روش هایی وجود داردکه عبارتند از: عمل به موازین اسلامی، جلوگیری از ایجاد نارضایتی، سختگیری نکردن با مردم و شرکت دادن مردم در کارها.
حمایت از محرومان و مستضعفان: مستضعف کسی است که او را به ضعف کشانده اند؛ به عبارت دیگر مستضعف کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته است و با این حال درمقابل آنان تسلیم نمیشود. امام خمینی(ره) حمایت از مستضعفان را بصورت برنامه ای استراتژیک سرلوحه کارها و فعالیتهایشان قرار داده بودند و موضعگیری ایشان در ارتباط با مستضعفان،در دو حوزه متفاوت یعنی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، نشانگر توجه ایشان نسبت به قشرهای مستضعف جامعه است. امام با بیان اینکه ملت مستضعف، پایه اصلی انقلاب اسلامی هستند، حتی با اعلام این استراتژی مهم در نظام مدیریت اسلامی، جمهوری اسلامی را برمبنای همین طرز تفکر پایه ریزی کردند و روز جمهوری اسلامی را سالروز رسمیت یافتن حکومت مستضعفان بر مستکبران در ایران میدانند.
نقش گروههای مولد و مستضعف در توسعه کشور اسلامی:
گروههای مولد به گروههایی گفته میشود که عهده دار پدیدآوردن و بازشناسی محصولات فرهنگی، علمی، فنی و... باشند و به دو گروه کلی فرهنگی (دانشگاهیان، حوزویان، معلمان) و اقتصادی(کارگران،کشاورزان و...) تقسیم میشوند. امام با تأکید بر خودکفایی اقتصادی، از طریق این قشرها میخواهند این باور را تقویت کنند که نیروهای سازمان انقلابی قادرند به حد اعتلای خودکفایی در همه زمینهها دست یابند.ایشان راهبردهای عملی را در جهت به دست گرفتن مدیریت عالم به وسیله محرومان ارائه میدهند و طرحی نو برای حاکمیت مستضعفان بر مستکبران در اقصی نقاط عالم پی-ریزی مینمایند؛ این طرح شامل دو مورد زیر است:
1-پیشنیازها و پیش فرض های تحقق حاکمیت (شامل بیداری عمومی، پیش-فرض وارث شدن مستضعفان در زمین، اسلام پناهگاه مستضعفان، استقلال فکری)
2-راهکارهای تحقق حاکمیت (وجود رهبری حزب اللهی، که به زمان آگاهی داشته، دارای جاذبه رهبری بوده و هدف خود را باور داشته باشد).[۱]
پانویس
- ↑ ر.ک: بینام، ص40-41
منابع مقاله
بینام، طوبی اندیشه (سطح دوم)، سیر مطالعاتی اندیشههای حضرت امام خمینی(ره)